باید اجازه اظهـارنظر داده شود
آقای زیدآبادی از آن دسته تحلیلگرانی است که میکوشد واژهها را پیشتر از آنکه بر لب آورد، بجود. به اصلاحطلبی مشهور است و با این شهرت هم بیشتر از هفت سال در زندان نشست. محروم شد از نوشتن و گفتن درباره جامعه و سیاست. مواردی که خوب میداند و میشناسد. کار اوست. و بهتبعید فرستاده شد. پستر از دوران تبعید مورد عفو، پیشتر گفته میشد ملوکانه؛ واقع شد. و باز میگوید و مینویسد.
هممیهن انلاین گفتوگویی داشته است چند روز پیشتر با او. از جنگ اسرائیل در غزه و لبنان و با ایران. از نگرانیهای ناشی از گسترش جنگ و آیندهی منطقه.
آقای زیدآبادی در این گفتوگو به بررسی تصمیمات استراتژیک ایران در شرایط افزایش تنشها در خاورمیانه، به ویژه درگیری ایران و اسرائیل، میپردازد. او بر اهمیت اجازه دادن به اظهار نظر کارشناسان برای انتخاب بهترین گزینهها تأکید میکند. وی معتقد است که با رویکرد دیپلماتیک میتوان به راهکارهای درستی دست یافت. آقای زیدآبادی همچنین به پیامدهای وضعیت کنونی و پساجنگ برای حزبالله و تغییرات احتمالی در لبنان پرداخته است.
آقای زیدآبادی در ارتباط با این موضوع که، زمانی که حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اتفاق افتاد، موضع جمهوری اسلامی ایران این بود که جنگ غزه، جنگ فلسطینیها است و ایران در آن نقشی نداشتهاست و “مقام معظم رهبری در سخنرانی ۱۸ مهر خود گفتند که «این کار، کار خود فلسطینیها است”، گفت: “اینکه ایران تلاش کرد خودش را از این جنگ جدا کند، ناشی از این بود که رابطه ایران و گروههای تحت حمایتش در منطقه به لحاظ حقوقی تعریف مشخصی ندارد”. و توضیح میدهد که: “تفکری در ایران هست که میگوید هر مسلمان دیندار مخالف آمریکا و اسرائیل، پیرو ایدئولوژی جمهوری اسلامی است”. در تعریف دولت – ملت اما، “رابطه یک دولت با گروههای خارج از مرزهای تعریفشده سیاسی و جغرافیایی محل مناقشه است، هر رابطهای نمیتوان میان یک دولت و یک بازیگر غیردولتی در خارج از مرزها برقرار کرد”.
آقای زیدآبادی میگوید، تصور در ایران این بود که این گروهها، حماس و حزبالله؛ خود، بینیاز از ایران؛ از پس جنگ با اسرائیل برمیآیند اما، “اسرائیلیها این عملیات را زمینهای دیدند که مجموعه زنجیره آتشی که اسرائیلیها مدعی هستند جمهوری اسلامی در اطراف آنها ایجاد کردهاست، از هم بپاشند”.
میگوید، “جنگ از غزه فراتر رفت و حمله به لبنان و سوریه آغاز شد و در سوریه به مراکزی که نیروهای ایرانی در آن مستقر بودند حمله شد، یعنی حمله به کنسولگری ایران و ترور مستشارهای ارشد ایرانی در سوریه و حتی عملیات در تهران و ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس. ایران به ناچار باید وارد عمل میشد. اگر ایران وارد عمل نمیشد، اینگونه برداشت میشد که ایران گروههای متحدش را قربانی و رها کردهاست”.
در پاسخ به این پرسش: “در آن مدتی که جنگ آغاز شد و تا پیش از آغاز رویارویی ایران و اسرائیل آیا فرصتی بود که ایران در رویکرد خود تغییر بنیادین ایجاد کند؟” آقای زیدآبادی میگوید: “این متحدان ابزارهایی بودند که اگر تهران میخواست دنبال یک راهحل جامع برود، میشد پای میز مذاکره از آنها استفادههایی کرد. چنین راهحلی مستلزم این بود که تهران از داعیه نابودکردن اسرائیل عدول کند. ایران چون نتوانست از این اصل عدول کند، در نتیجه بقیه رخدادها اجتنابناپذیر میشود”.
و میافزاید، ایران امروز نمیتواند بهسادگی ازین درگیری خود کنار کشد که، “ممکن است که متحدانش را در اطراف اسرائیل از دست بدهد و در مرحله بعد اسرائیلیها مستقیماً سراغ ایران بیایند”، مگر “اینکه ایران تصمیم بگیرد این خواستهها را نه با ابزار نظامی، بلکه با ابزار دیپلماتیک پیش ببرد، یعنی طرح دیپلماتیک مشخصی را در همکاری با چین، روسیه و اروپا و حتا آمریکاییها به کار بگیرد”.
آقای زیدآبادی آیندهی حماس را پستر این جنگ، روشنتر از آیندهی حزبالله میبیند. کوچ اجباری شیعیان از جنوب لبنان را دلیل ناروشنی آیندهی حزبالله میبیند.
در پاسخ به: “هیچیک از گزینههایی که در مقابل ایران قرار گرفتهاست، گزینههای مطلوبی نیستند و همه آنها از نگاه جمهوری اسلامی بد است و اگر قرار باشد هر گزینهای را انتخاب کند چیزهایی را از دست میدهد که برایش اهمیت ویژهای دارد. آیا به نظر شما در تهران چنین آمادگیای وجود دارد؟”، میگوید: “نه وجود ندارد. مشکل همین است”.
اینکه اینمیان چهکار از آقای پزشکیان و دولت برمیآید، آقای زیدآبادی، چون بسیاری میگوید: “دولت توان عرضه یک فکر متفاوت ندارد. حتا اگر ذهنیت رئیسجمهور هم این باشد، امکان طرح آن وجود ندارد، چراکه زیر فشار نیروهای تندرو قرار دارد”.
و ادامه میدهد با این توضیح که: “مشکلی که ما داریم این است که حکومت جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد این مسائل به درستی مطرح شود. در اسرائیل هر تصمیمی که گرفتهشود، روزنامهنگاران، تحلیلگران، سیاستمداران چه در کنست و چه بیرون آن، میتوانند تصمیم را به رادیکالترین وجه نقد کنند. اما در ایران ممنوعیتهای زیادی برای اظهارنظر وجود دارد. مثلاً همین چند روز پیش دیدیم که یک مجمع از اساتید حوزه علمیه بیانیهای میدهد و نظری را مطرح میکند، بلافاصله برایش مشکل امنیتی و قضایی ایجاد میشود. چنین وضعیتی باعث میشود که دید محدود شود و تصمیمگیری منطقی مشکل شود”.
درین گفتوگو از آیندهی نقش ایران، گروههای مورد حمایت ایران، از سوریه، و از میزان “حرفشنوی” اینان از جمهوری اسلامی سخن میرود.
برای خواندن همهی این گفتوگو، روی اینجا بفشارید!