جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۷
گزینش ویدا از همان نوجوانیاش به زور و ستم، “نه” بود که بر همان “نه” هم تا آخرین لحظه حیات خود ایستاد. ویدا حاجبی انسانی آزادیخواه و دمکرات منش بود. او از موقعیتهای استثنایی و تواناییهای زیاد برای حضور در جرگه قدرت و بهره مندی از مواهب آن برخوردار بود، اما جسورانه و احترام بر انگیز به همه آنها پشت کرد. زیرا که سنگر آرمانخواهی در سمت منافع محرومان و نیازمندان ایران و جهان را برگزیده بود.
در ایران رفتارهایی چون تن فروشی و سقط جنین جرم تلقی می شوند و این خود ریشه در جرمشناسی سنتی دارد که ابداع مردان است*. همچنین می توان گفت اینها جرائمی زنانه تلقی می شوند، به این معنا که در صورت بروز این جرائم تنها زنان هستند که سزاوار مجازاتاند و به ندرت از منظر یک آسیب اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرند. با عدم توجه به نقش مؤثر مردان در این فرآیند، زنان قربانیان اصلی و بیپناهِ سیاستهای محدودیتِ در دسترس بودن ابزار و روشهای پیشگیری از بارداری هستند. حال آن که خود نه نقشی در نگارش قوانین داشته اند و نه حقی در تصمیمگیری دارند.
همزمان مسئولین با تمهید و تصویب تبصره ذیل ماده ۴۸ آئین دادرسی کیفری، تجاوز به حق دفاع و امکان گزینش آزادانه وکیل را به نحوی خدشه دار کردند که دیگر وکلایی مانند زرافشان ها، سیف زاده ها،عبادی ها، مهرانگیز کارها، ستوده ها ویا وکلای دراویش نتوانند در پرونده های “دردسر آفرین” زحمت افزا شوند. برای محروم کردن ملت از حق انتخاب آزادانه وکیل، مسئولین فعلی حتی قانون اساسی خود را هم لگدمال کرده اند.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری و جریان آکادمی، واقعی است. پیروزی پزشکیان این جریان خطرناک را از سایه به درآورد وچهرهاش را آشکار کرد. امروز در هر کوی و برزن بحث از میرباقری وخیانتهای جریان جلیلی است.
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلیگاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاههای مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف هنری میتوان شناسایی و نامگذاری کرد.
نقطه مشترک حکومتهای غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیتخواه با جریانهای برانداز، سرنگونیطلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها “مرغ یک پا دارد”! برای اصلاحطلبان مذهبی حکومتی و اصلاحطلبان غیرمذهبی بیرون حکومت، مرغ داستان ما اصلاً پایی ندارد
سرخوردگی از اپوزیسیون، بهویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است، مردم را به سمت یک لجبازی از روی استیصال با حکومت وادار کرده است.
از دولت ایتالیا درخواست مینماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بیقید و شرط کلیۀ معترضین و زندانیان سیاسی در ایران استفاده نماید.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.