جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۶
جنبش فداییان خلق ایران میراثدار جنبش عدالتخواهی تاریخی در سرزمین ما و رزم مبارزان و مبارزات نیروهای چپ سوسیالیستی است که از اوان راهیابی به میهن ما تحت تعقیب، دستگیری، سرکوب، شکنجه و کشتار حکومت استبدادی دو شاه مشروطهستیز بودند. نبرد نیروهای چپ در تمامی این بیش از یک قرن در میهن ما بلاوقفه ادامه یافته است. سازمان ما بدان مفتخر است که پس از گذشت بیش از ۶۰ سال از اوان شکلگیری هستههای اولیهٔ جنبش فداییان خلق هنوز در راه همان آرمان، آماجها، اهداف، ارزشها، «در راه خدمت به مردم و میهن و در راستای تحقق منافع کارگران و زحمتکشان» مبارزه میکند و میکوشد به عنوان تشکلی خلاق و پویا با سیاستگذاری مسئولانه در انجام وظایف مبارزاتی خود در قبال مردم و میهن بکوشد.
در مبارزات اخیر ما شاهد موفقیتهای کوچک با وجود بسیجهای بزرگ هستیم. نقش نیروی چپ در این جنبشها بسیار کمرنگ است. در اینجا چپ باید به این پرسش ناخوشایند اما لازم پاسخ دهد: چه اشتباهی رخ داد؟ قطعاً قدرت سرکوب افزایش یافته است، ولی آیا واقعاً شدت سرکوب بسیار بیشتر از گذشته است؟ واقعیت این است که ضعف کنونی چپ را نمیتوان به سادگی تنها به شدت سرکوب محدود کرد. باید صادقانه پذیرفت که مشکلات بزرگی در صفوف چپ و استراتژی و تاکتیک ان وجود دارد.
اکنون کمیته مشترک تبدیل به موزه شده است و در سلولی که خامنهای چند روز در آنجا زندانی بوده، تندیس او را در معرض دید گذاشتهاند و از یحیی رحیمی و همچنین از مبارزان دلاوری که در این شکنجه گاه جان باختند و یا تا سر حد مرگ شکنجه شدند مانند “بهروز دهقانی”، “عباس جمشیدی”، “غلامرضا اشترانی”، “هوشنگ عیسی بیگلو” و “ناصر رحمانی نژاد” و صدها فرزند دلاور میهمنان نام و آثاری نیست، اما نام و خاطره مقاومت یحییها در یاد آزادیخواهان ماندگار خواهد ماند.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری و جریان آکادمی، واقعی است. پیروزی پزشکیان این جریان خطرناک را از سایه به درآورد وچهرهاش را آشکار کرد. امروز در هر کوی و برزن بحث از میرباقری وخیانتهای جریان جلیلی است.
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلیگاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاههای مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف هنری میتوان شناسایی و نامگذاری کرد.
نقطه مشترک حکومتهای غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیتخواه با جریانهای برانداز، سرنگونیطلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها “مرغ یک پا دارد”! برای اصلاحطلبان مذهبی حکومتی و اصلاحطلبان غیرمذهبی بیرون حکومت، مرغ داستان ما اصلاً پایی ندارد
سرخوردگی از اپوزیسیون، بهویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است، مردم را به سمت یک لجبازی از روی استیصال با حکومت وادار کرده است.
از دولت ایتالیا درخواست مینماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بیقید و شرط کلیۀ معترضین و زندانیان سیاسی در ایران استفاده نماید.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.