شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۳
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) همصدا با اعتراضات گسترده و فراگیر همهٔ مبارزان علیه استبداد و سرکوب و کشتار و خونریزی، به روند بازجوییهای ضدانسانی، کیفرخواستهای کذّاب، محاکمات غیرقانونی و ناعادلانه و احکام انتقامجویانه علیه فرزندان سرفراز مردم و میهن شدیداً اعتراض میکند!
سرتیپ کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش در مراسم رونمایی از دستاوردهای دفاعی و آمادگی نیروهای مسلح در حوزه رزم در خطاب به کشور های اسلامی تصریح کرد “به دوستان انقلاب اسلامی اعلام میکنیم توانمندی های ارتش ایران را بخشی از توانمندی جهان اسلام بدانید که در صورت نیاز در اختیار آنها قرار می گیرد.” و سردار حسن کرمی از آغاز به کار و فعالیت گردانهای «مردم پایه» صحبت می کند و قرار است با کمک این گردان های “مردم پایه”، طومار زندگی زندگی دشمنان را درهم بپیچند!
هر دو محکوم اند! اما این محکوم کردن چه دردی را دوا می کند؟ زمانی که جانیان داخلی شمشیر بر دست در میانه میدان می چرخند و کلامی جز الدور و بیلدورم نمی دانند و امام جمعه تهرانش کشته شدن مردم بیگناه را سعادتی می داند که چهل سال است جمهوری اسلامی به مردم هدیه کرده! همان گونه که خمینی جنگ را نعمت می دانست! از آیا می توان از صلح و آرامش اجتماعی سخن گفت. چگونه می شود در این آشفته بازار که کر فرمان کور نمی خواند و ابلهان تعزیه گردان هر دو می دانند از ثبات، آرامش و امنیت سخن گفت. این هنوز از نتایج شب یلدائی است که در آن گرفتاریم باش تا صبح دولتتمان بردمد از خواب!
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
نسلها میآیند ومیروند؛ گاه مبارزه میکنند برای زندگی. گروهی کوچ میکنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی … و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه با نسلها دمساز میشوند؛ گرچه نتیجه را واگذار نمیکنند!
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری و جریان آکادمی، واقعی است. پیروزی پزشکیان این جریان خطرناک را از سایه به درآورد وچهرهاش را آشکار کرد. امروز در هر کوی و برزن بحث از میرباقری وخیانتهای جریان جلیلی است.
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلیگاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاههای مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف هنری میتوان شناسایی و نامگذاری کرد.
نقطه مشترک حکومتهای غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیتخواه با جریانهای برانداز، سرنگونیطلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها “مرغ یک پا دارد”! برای اصلاحطلبان مذهبی حکومتی و اصلاحطلبان غیرمذهبی بیرون حکومت، مرغ داستان ما اصلاً پایی ندارد
سرخوردگی از اپوزیسیون، بهویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است، مردم را به سمت یک لجبازی از روی استیصال با حکومت وادار کرده است.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.