شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۴
نتایج این عملیات تروریستی تنها به زیان مردم ستمدیده ای است که همواره زیر فشارهای ناشی از محرومیت های اقتصادی و اجتماعی و تبعات تبعیض حقوق مذهبی بین سنی وشیعه قرار داشته و در ماههای گذشته وحشیانه ترین سرکوب های حکومت جمهوری اسلامی را متحمل شده اند.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” با گامهای متین راه آینده را میپیماید و با شتابی چشمگیر یکیک مانعها را از سر راه میروبد، یکیک ابهامها را روشن میکند و راه را برای سازمانیابی و سامانیابی جامعه برای رسیدن به کشورداری مردمسالارانه، کارآمد و توانا برای سازندگی کشور و بهروزی ملت ایران باز میکند. یکی از آخرین گامهایی که در پرتو پیشرفت این جنبش برداشته شد، پایین آوردن سروصدای بحث واگذاری تعیین نوع حکومت به پس از گذار از جمهوری اسلامی بود، بحثی یادآور شعار “بحث پس از پیروزی انقلاب”. اکنون منشورها و راستاهای روشن کشورداری ارائه میشوند.
تلاشها در غرب پابەپای تعمیق بحران در ایران، و نزدیکی بیشتر جمهوری اسلامی بە روسیە و مشارکت بیشتر آن در جنگ اوکراین از طریق ارسال تسلیحات، برای آلترناتیوسازی شدت می گیرند و در این میان سلطنت طلبها با نقش محوری و سلبریتیها با نقش جانبی مورد توجە خاص قرار گرفتەاند.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است.
سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از دیگر نیروهای سیاسی یکسان بهحساب نخواهد آورد. راست افراطی نژادپرست، یهودیستیز، اسلامهراس، جنسیتگرا، همجنسگراهراس و خشن است.
از آنجا که در ایران هیچ گونه نظارت بیطرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش میخواهد اعلام میکند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت را هم بپذیریم، حدود ۶۰ درصد از مردم واجد شرایط در این رایگیری شرکت نکردهاند و این هشداری بزرگ به حکومت است.
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانهی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود …
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و احساسی خودمان را تنظیم می کنیم و می سازیم، من نوعی ما می شویم. حق انتخاب و تصمیمگیری در هر سطحی را حساب شده داریم. به توی متجاوز آخوندی و مذهب افراطی ضد بشریت، ضد عقل، ضد احساس و ضد علم نه می گوییم.
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بیپاسخ داشتهام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در شرایط مشابه وجود ندارد…
مردم از «روزنهگشایی» و اصلاحات معنادار در درون ساختار عملاً موجود عبور کردهاند و به آن امیدی ندارند. جامعه در مرحلۀ تحولطلبی و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار موجود قراردارد…
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.