یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶
تاریخ جنبش مشترک ما و تجارب برگرفته از آن، ما را به این باور و عزم راسخ رسانده است که علیرغم تفاوتهای نظری، رزم مشترک ما و نیروهای ترقیخواه میهنمان درمان درد مشترک دیرینۀ مردم را تسهیل و تسریع خواهد کرد.
در هفته های اخیر بلندگوهای اطلاعاتی و تبلیغاتی چند ملیتی خطر اشغال اوکرائین را بە وسیله روسیه به پیشخوان مطبوعات و میکرفن شبکه های خبری وارد کرده اند. اخبار بیست و چهارساعته در رسانه های آمریکایی دائما درباره قصد پوتین رییس جمهور فدراسیون روسیه برای اشغال اوکرائین هشدار می دهند.
سالهای بعد از انقلاب (۱۳۵۹ تا۱۳۶۰) حکومت به بهانه انقلاب فرهنگی دانشگاه ها را بست و اساتید را به بهانه های گوناگون اخراج کرد. این شیوه تا کنون همچنان ادامه داشته و بی گمان ادامه خواهد داشت. تسویه و اخراج این اساتید که هر کدام از سرمایه های علمی و فرهنگی کشور هستند و در نبود آنان قاعدتاً پایه های علم و دانش در دانشگاه از استحکام کافی بر خوردار نخواهد بود، ضربه های جبران ناپذیری به رشد فرهنگی و علمی دانشگاه ها زده است.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
هممیهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنیترین و مسالمتآمیزترین شیوه برای به انجام رساندن این مهم بهره میبرید و امکانات هرچند محدودِ آن را به چالش میکشید.
آقای پزشکیان، نوشتید میخواهید «صدای بیصدایان و طردشدگان» باشید، گفتید با مردم شفاف سخن خواهید گفت و پای وعدههایتان و پشت مردم ایستادهاید و اگر نتوانستید به آنها عمل کنید، کنار خواهید رفت.
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز سوم شاه انگلستان قرارگرفت و فرمان نخست وزیری خود را دریافت کرد تا کابینه خود را معرفی نماید و سپس چشم انداز حزب خود را برای آینده بریتانیا در سخنرانی در داونینگ استریت بیان نماید.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش های ناموفق برای اصلاحات، سرکوب سیاسی و بحران اقتصادی از سیاست ناامید شده اند.
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است.
سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از دیگر نیروهای سیاسی یکسان بهحساب نخواهد آورد. راست افراطی نژادپرست، یهودیستیز، اسلامهراس، جنسیتگرا، همجنسگراهراس و خشن است.
از آنجا که در ایران هیچ گونه نظارت بیطرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش میخواهد اعلام میکند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت را هم بپذیریم، حدود ۶۰ درصد از مردم واجد شرایط در این رایگیری شرکت نکردهاند و این هشداری بزرگ به حکومت است.
هممیهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنیترین و مسالمتآمیزترین شیوه برای به انجام رساندن این مهم بهره میبرید و امکانات هرچند محدودِ آن را به چالش میکشید.
آقای پزشکیان، نوشتید میخواهید «صدای بیصدایان و طردشدگان» باشید، گفتید با مردم شفاف سخن خواهید گفت و پای وعدههایتان و پشت مردم ایستادهاید و اگر نتوانستید به آنها عمل کنید، کنار خواهید رفت.
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.