اگر بە تاریخ نگاهی بیافکنیم، می بینیم کە از جملە علل اساسی شروع نسبی اصلاحات در ایران، قیاسی بود کە میان وضعیت کشور و ممالک اجنبی، توسط درباریان بە فرنگ رفتە و روشنفکران درس خواندەای صورت گرفتە بود کە از امکان تحصیل در اروپا بهرەمند شدەبودند. این افراد توانستە بودند از دستاوردهای جهان غرب آگاهی یافتە و شکاف عظیم میان ایران و کشورهای پیشرفتە را درک کنند. در نتیجە این سفرها، قشری از روشنفکران شکل گرفتند کە بە فکر اصلاح امور و نوگرائی افتادند، روشنفکران درباری کە شاە را بە تغییر و اصلاح امور در حاکمیت و در کشور فراخواندند. میرزا تقی خان فراهانی و ملکم خان از جملە این روشنفکران بودند.
اما این سفرها تنها مختص بە درباریان و پسران تاجران بزرگ نبود، بلکە خود شاهان قاجاری هم با صرف هزینەهای گزاف بە اروپا می رفتند و با گشت و گذار در کشورهای مختلف، از جملە در فرانسە، سوئیس، انگلیس و روسیە شاهد دستاوردهای شگرف آنها از نزدیک می شدند.
ناصرالدین شاە کە در جریان سلطنت پنجاە سالە خود بارها بە ممالک اجنبی سفر کردەبود، می گویند کە بعد از بازگشت از سفر سوم با شور و حرارت زایدالوصفی بە فکر اصلاحات افتاد. در کتابی۱ می خوانیم کە “او در ربیــع الاول ۱۳۰۷ هجری قمری، وزیران و شاهزادگان را احضــار کــرد و خطــاب بــه آنــان گفــت: «در ایــن ســفر آنچــه ملاحظــه کردیــم تمــام نظــم و ترقــی اروپا بــه جهــت ایــن اســت کــه قانــون دارنــد. مــا هــم عــزم خــود را جــزم نموده ایــم کــه در ایــران قانونــی ایجــاد نمــوده، از روی قانــون رفتــار نماییــم. شــما بنشــینید و قانونــی بنویســید؛ و در ایــن خصــوص آنقــدر تاکیــد و اصــرار کردنــد و مبالغــه نمودنــد کــه از حــد و حصــر گذشــت.”
بە بیانی دیگر لزوم امر اصلاحات در خود نظام هم ریشە دوانیدە بود، هرچند بنابر نظر مورخان بە علت مقاومت بخشهای ارتجاعی درون دربار و عدم پیگیری لازم این اصلاحات بە نتیجە مورد مطلوب خود نرسیدند، و نهایتا ما با انقلاب مشروطە مواجە می شویم، انقلابی کە درست مانند اصلاح گرائی دوران قاجاریە در کلیت خود با شکست مواجە می شود و نهایتا منجر بە ایجاد سیستم دیکتاتوری رضاخانی در کشور می شود.
اما اصلاح طلبی درون نظام قاجاری دستاوردهای خاص خود را داشت: ایجاد دارالفنون، پا بە عرصە وجود نهادن روزنامەهای مختلف، ایجاد مجلس اول کە در آن اصلاح گرایان درون و پیرامون نظام حضور داشتند، بەروزکردن نسبی سپاە کشور و غیرە همە و همە نشان از آن دارند کە در کشور کارهائی صورت گرفت.
بنابراین علاوە بر نقش مهم روشنفکران درباری و بیرون از حکومت، و نیز لزوم تغییر در کشور، سفر شاهان قاجاری بە ممالک اجنبی در شروع اصلاح امور در کشور نقش ویژەای ایفاء کردند. در واقع اندیشە بە درون راە یافت، اما نتوانست بە پراکتیزە کردن مطلوب خود دست یابد.
حال بعد از گذشت بیشتر از صد سال از جنبش مشروطیت ما باز در آستانە لزوم همان تغییر و تحول در کشور قرار گرفتەایم. اما این بار بر خلاف دوران قاجاریە و حتی دوران پهلوی، ما با رهبرانی در جمهوری اسلامی روبرو هستیم کە هیچگاە در جریان صدارت خود بە خارج سفر نکردەاند تا ببینند در دنیا چە خبر است. البتە خمینی قبل از انقلاب و در جریان تبعید خود در اروپا، مدت محدودی حضور داشت و شاید یکی از علل تمایل بیشتر او بە امر جمهوری خواهی در درون نظام اسلامی نسبت بە خامنەای همین باشد، اما آقای خامنەای در طول دهەها رهبری خود نە تنها هیچ سفری بە خارج نکردە بلکە با ماندن در خانە، تنها از دژ خود بە نظارە جهان می پردازد.
البتە می توان گفت کە شاید این امر تعمدی صورت می گیرد. رهبر جمهوری اسلامی و مشاورانش بخوبی از تاثیرات نظام غربی بر شاهان قاجاریە و پهلوی آگاە هستند و برای همین ماندن در خانە را بهترین روش ممکن برای دوری از افتادن در دام غرب گرائی می دانند! و برای همین هم هست کە بر خلاف دوران ناصرالدین شاە هیچگونە مغازلەای با همان اصلاح طلبان حکومتی هم ندارند کە درست مانند دوران قاجاریە عدە قابل توجهی از آنان در غرب درس خواندەاند.
آقای خامنەای از کشور خارج شوید و بە سفر بروید،… لااقل بە روسیە بروید،… از نزدیک دنیا را ببینید. نشان دهید کە از فراز سالها در یک بازی خیالی بە دوران قبل از پهلوی و قاجاریە برنگشتەاید!
زیرنویس:
۱ـ اقتصاد و دولت در ایران، نویسنده: موسی غنی نژاد گرافیک و صفحه آرایی: رضا دولت زاده، چاپ اول: تابستان ۱۳۹۵