یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۲:۲۷

یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۲:۲۷

بمناسبت دهم شهریور سالگرد بزرگداشت قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان و پائیز ۱۳۶۷
برای ما این جنایت توجیه‌ناپذیر است. نه از نظر روحی- روانی فراموش کردن آن جنایت برایمان میسر است و نه از نظر حقوقی حق بخشیدن آن به ما محول شده...
۱۱ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
جشن اومانیته، جشنواره آرزوهای مشترک انسان‌ها
جشن اومانیته پاریس، فضایی است که در آن روح آزادی و همبستگی انسانی به اوج می‌رسد. در این رویداد، زنان و مردان آزادی‌خواه از سراسر جهان گرد هم می‌آیند تا...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
ناتوانی سیاسی و استمرار حصر!؟
آقای پزشکیان با کمک رؤسای قوۀ قضائیه و مقننه و حمایت نهادهای بالادستی می‌تواند ... با حضور در محل مسکونی آقای کروبی و میرحسین، ضمن ملاقات و گفت‌وگو با آنها،...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: احمد زیدآبادی
نویسنده: احمد زیدآبادی
امید کاذب
در وضعیت انسداد سیاسی طبیعی است که از هر تغییر هر چند اندک خوشحال باشیم. شکست جلیلی رفع اشرار بود که موجب خوشحالی بخشی از جامعه شد ولی پیروزی پزشکیان...
۱۰ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
از غرفه سازمان در جشنواره اومانیته در پاریس دیدن کنید!
امسال نیز هم‌چون سال قبل سازمان در جشنواره اومانیته که هرسال از سوی نشریه حزب کمونیست فرانسه به همین نام در حومه پاریس برگزار میشود شرکت خواهد داشت. غرفه ما...
۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
Le communiqué du Bureau politique -exécutif de l’Organisation des Fadaïan du Peuple d’Iran (Majoritaire). Avril 2024
        Le communiqué du Bureau politique -exécutif de l’Organisation des Fadaïan du Peuple d’Iran (Majoritaire). Avril 2024         L’attaque ignoble et provocatrice  d’Israël contre le consulat d’Iran en Syrie, visant...
۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پیام کنگره ۱۹ سازمان به زبان فرانسوی Au service du peuple et de la patrie !
      La ligne politique de l’Organisation des Fadaïan du Peuple d’Iran (Majoritaire) proposé au XIX congrès au juin 2022                  Au service du...
۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

اعدام دکترحسین فاطمی

این افسرانی که امروز اینجا ایستاده اند و این منظره رقت بار را مشاهده می کنند، یک روز علیه این دستگاه قیام خواهند کرد. شاه باید از روزی بترسد که به سرنوشت لوئی شانزدهم و تزار روس و محمد علی میرزا و رضا خان مبتلا گردد.

«اگر ملی شدن صنعـت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است» دکتر مصدق

پنجاه و پنج سال از تیرباران دکتر حسین فاطمی معاون نخست وزیرو وزیر امور خارجه دکتر محمد مصدق می گذرد.

فرمان اعدام دکتر حسین فاطمی، چهره تابناک نهضت ملی ایران و یکی از شجاع ترین رهبران جبهه ملی و مدیر روزنامه باختر امروز، از لندن و واشنگتن صادر شد و شاه و سرهنگانش در بیدادگاه نظامی ماموران آن بودند.

کرمیت روزولت، فرمانده عملیات کودتای بیست و هشت مرداد سی ودو ، در اول شهریور پس از کودتا به ایران می رود و می گوید که پس از برگزاری تشریفات، شاه با اشاره به او این اولین عبارت را با لحن رسمی ادا کرد: «من تختم را مدیون خدا و ملتم و ارتشم و شما هستم.» و روزولت موضوع سرنوشت مصدق و دیگر رهبران جبهه ی ملی را عنوان می کند و از محمد رضا شاه می پرسد: «میل دارم بدانم در مورد مصدق، ریاحی و دیگران، که علیه شما توطئه کرده اند، چه فکری کرده اید؟»

شاه می گوید: «در این مورد زیاد فکر کرده ام. مصدق محاکمه می شود. (در این موقع لبهای شاه می لرزید) و به سه سال محکوم خواهد گشت … ریاحی نیز مجازات مشابهی دارد. ولی یک استثنا وجود دارد و آن حسین فاطمی است. او هنوز دستگیر نشده ولی به زودی او را پیدا می کنند. فاطمی بیش ازهمه ناسزاگویی کرد. هم او بود که توده ایها را واداشت مجسمه های من و پدرم را سرنگون و خرد کنند. او پس از دستگیری اعدام خواهد شد.» (کرمیت روزولت ضد کودتا، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۰ ).

دشمنان ملت ایران از هیچ فردی به اندازه دکتر فاطمی نمی هراسیدند.به هیچ کس باندازه او توهین نکردند و در مرگ هیچ کس به این اندازه شادی نکردند.آنان دلیرترین دشمن استبداد و استعـمار را شناخته بودند.

زندگی فاطمی چنان مالامال از شوق مبارزه و از خود گذشتگی و فداکاری در راه آرمانهای بزرگ زحمتکشان ستمدیده میهن ما است و رنج و شادی او چنان با بحرانی ترین و شکوفان ترین روزهای تاریخ معـاصر میهن ما آمیخته است که یاد این رجل سترگ در قلب هر ایرانی شرافتمندی همیشگی است.

فاطمی در سال ۱۳۲۲ پس از سقوط رضا شاه در انتشار روزنامه باختر که صاحب امتیاز آن برادر بزرگش بود شرکت کرد.

باختر امروز از همان روز نخست بدل به یکی از ابزار اصلی مبارزه مردم در برابر استبداد و استعمار شد، مبارزه ای که از همان ابتدا سخت و شدید بود و احتیاج به افرادی فداکار و سرسخت داشت.

فاطمی که به اهمیت این مبارزه و لزوم پاک باختگی و از خود گذشتگی در راه آن پی برده بود، اولین شماره روزنامه را با این جمله آغاز کرد: «یا مرگ یا آزادی» در همین سرمقاله فاطمی با مردم ایران پیمان بست که تا آخرین قطره خون برای آزادی ایران مبارزه کند و تا آخرین دم حیات خود به این پیمان وفادار ماند.

همان شماره اول باختر امروز دارای چنان قدرت مبارزه و تاثیری در مردم بود که هنوز شماره دوم توزیع نشده، عمله استبداد بسراغ وی آمدند، روزنامه را توقیف و صاحب آن را تهدید به مرگ کردند ولی این تهدید جز کاهی در برابر کوه اراده فاطمی نبود.

علیرغم توقیف ها و تهدید های دستگاه حاکمه، باختر امروز بسرعت برق آسائی جای خود را در میان مردم باز می کرد و هر روز عصر سرمقاله باختر امروز بقلم دکتر فاطمی رهنمودی برای مبارزه مردم بود، رهنمودی که از مردم و آلام آنان الهام می گرفت.

شصت سال پیش، فاطمی در سرمقاله شماره ۷۳ باختر امروز به تاریخ سوم آبان ۱۳۲۸ به مناسبت تشکیل جبهه ملی ایران تحت عنوان «مبارزین راه آزادی جبهه ملی را تشکیل داده اند» نوشت: «من اقرار می کنم که هیچوقت به لذت امروز مقاله ننوشته ام، امروز مانند عاشقی که پس از سالها مفارقـت و هجرت به وصل معـشوق خود رسیده است، مثل تشنه ای که روزها وشبها در بیابانهای سوزان دویده و چشمه آب حیات را یافته است، همچون طالب مشتاقی که به کمال مطلوب خویش رسیده، در عین شوق و شعـف این سطور را بپایان می برم، زیرا که می بینم که با تشکیل جبهه ملی یک صف منظم وقوی که مظهر اراده جامعـه ایرانی است، بوجود آمده است. دیگر برای کسانی که بذر نفاق و جاسوسی می پاشید ند و نمی گذاشتند عناصر موثر و مفید دور هم جمع بشوند، امیدی باقی نیست و از محو افراد و ترور در تاریکی شب نتیجه ای نخواهند گرفت زیرا چراغ اجتماع خاموش شدنی نیست و افکار آزاد ومترقی و زنده و بیدار آنها نخواهند مرد و هـمفـکرانشان دنبال ایده آلهای پاک آنها را خواهند گرفت.»

روز دهم اردیبهشت ۱۳۳۰ دکتر مصدق زمام امور کشور را در دست گرفت و دکتر فاطمی را بهمعـاونت نخست وزیری بر گزید. روز ششم آبان ماه همین سال در هنگام سخنرانی بر مزار محمد مسعـود سر دبیر روزنامه مرد امروز، دکتر فاطمی هدف گلوله عبدخدائی عضو گروه فدائیان اسلام قرار گرفت و بسختی مجروح شد.

فاطمی در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و در مهرماه ۱۳۳۱ پست پراهمیت وزارت خارجه به او سپرده شد و به دستور دکتر مصدق امر پر اهمیت قطع روابط ایران وانگلیس را در روز سی ام مهرماه ۱۳۳۱ بعهده گرفت و از همین جا کینه عمیق مصدق و فاطمی در دل تایمز نشینان پدید آمد.

دکتر فاطمی در کودتای نافرجام نیمه شب بیست وپنجم مرداد ماه ۱۳۳۲ به وسیله گارد شاهی بنحو اهانت آمیزی بازداشت شد ولی سحرگاهان پیروزمندانه به خانه اش بازگشت و در سرمقاله یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۳۲ باختر امروز(شماره ۱۱۷۲) نوشت: «ساعت یازده و نیم دیشب چند افسر مسلح و قریب پنجاه، شصت نفر سرباز گارد شاهنشاهی شصت تیر درست مثل راهزنانی که در کتابهای افسانه ای قرون وسطائی خوانده اید، بخانهً من ریختند و بدون این که حتی اجازه دهند من کفش پا کنم در برابر شیون طفل یازده ماهه و مادرش مرا به سعد آباد ـ کاخ سلطنتی ـ توقیفگاه گارد شاهنشاهی بردند و در هر اطاق خانه ام نیز تا ساعت چهار صبح دوازده سرباز بیتوته فرمودند… پس از حادثه نهم اسفند که خود شاه دخالت مستقیم در آن داشت، من دیگر تا آنوقت بدربار نرفته بودم، ولی ناگهان برای گفتن مطالبی تلفن کردم و یکسر گرسنه از وزارتخانه بکاخ اختصاصی رفتم، دیدم شاه از دکتر مصدق گله می کند و میگوید، مصدق از من رنجیده است، بگمان اینکه در حادثهً نهم اسفند من دست داشته ام. شما چه میگوئید؟ بی پروا به او گفتم که من تردید ندارم اعلیحضرت بوجود آورنده این صحنهً شرم آور بوده اید. بعد به دو چشمان او که خیلی داعیه ی معصومیت دارند، نگاه کرده، گفتم: به من بفرمائید تا کجا میخواهید بروید. آیا اعمال فاروق برای شما سرمشق نشده است که تا آنجا رفت که تاج و تخت خویش را در روز موعود از دست داد. آیا شما هم از آن راه میخواهید بروید؟…به او گفتم: یکبار در سی ام تیر بدستور سفارت انگلیس دکتر مصدق را مجبور باستعفا کردید و سزای آنرا دیدید. آیا خیال می کنید ممکن است آن آزمایش تلخ را تکرار کرد؟»

ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ماه ۱۳۳۳ تیمور بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ آزموده دادستان ارتش به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر دو زرهی به وی ابلاغ کردند.

آزموده گفت اگر وصیتی دارید بفرمائید، شما که مکرر می گفتید: من از مرگ ابائی ندارم و مرگ حق است. دکتر فاطمی پاسخ داد: «آری آقای آزموده مرگ حق است و من از مرگ ابائی ندارم، آنهم چنین مرگ پرافتخاری، من می میرم که نسل جوان ایران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نمایند.»

دکتر فاطمی درخواست کرد که پیشوای ملت و یار و رهبرش دکتر مصدق را برای آخرین بار ملاقات کند. این درخواست او رد شد و به او تنها اجازه دادند که با یاران زندانی دیگرش آقایان مهندس رضوی و دکتر شایگان ملاقات کند. در این ملاقات دکتر فاطمی با صدائی محکم و امید وار گفت:

«گذشتن از این جهان و وداع با این دارفانی سرنوشت هر انسانی است و دیر یا زود آن اهمیت چندانی ندارد. در هر حال ملت ما در مبارزه خود پیروز خواهد شد.» سپس دکتر فاطمی سفارش فرزند خود را نمود و پیشوای ملت را وکیل و وصی خود قرار داد.

دکتر شایگان گفته است: «وقتی برای وداع پیشانیش را بوسیدم، متوجه شدم که بسیار گرم است و در آتش تبی شدید می سوزد. اعدام یک بیمار آنهم در آن حال در هیچ یک از کشورهای متمدن جهان سابقه ندارد.»

قبل از اجرای حکم اعدام، دکتر فاطمی به آزموده می گوید: «آقای آزموده! مرگ بر دو قسم است، مرگی در رختخواب ناز و مرگی در راه شرف و افتخار و من خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهید می شوم…»

دکتر فاطمی قبل از تیرباران خطاب به افسران اظهار داشت: «آقایان افسران، در آخرین ساعت حیات هیچ محکومی در مقام تظاهر وعوام فریبی آن هم برای مامورین اعدام خود بر نمی آید. آنچه به شما در این ساعت که از حیات خود نومید و بمرگ خود یقین دارم، می گویم، از صمیم دل و از روی حقیقت و ایمان است. ما از نهضتی که در این کشور به پیشوائی دکتر مصدق شروع کردیم، هیچ قصد و غرض جز تامین عزت و استقلال مملکت و قطع نفوذ اجانب و سعادت و سربلندی ملت ایران نداشتیم. ما در پی جاه و مقام و آش و پلو نبودیم. رهبر ما هفتاد سال سابقه شرافت و تقوا و وطن پرستی و جهاد و مبارزه با قلدران و زورگویان داخلی و خارجی دارد و او در راه نجات ایران از همه چیز خود صرفنظر کرده و حاضر است تا آخرین قطره خون خود رابرای ایران بدهد. آقایان افسران، کار کشور ما بر اثر صد سال استعمار بجائی رسیده بود که بیگانگان یک شاه را از روی تخت سلطنت برداشتند و شاه فعلی را بجای او گذاشتند.»

«آقایان افسران، می دانید چرا من کشته میشوم؟ من برای این کشته می شوم که اولین اقدام من در وزارت امور خارجه به دستور پیشوای نهضت ملی بستن سفارت و قنسولخانه های انگلیس در ایران بود و بنا به گفته پیشوای ما سرگذشت جبهه ملی باید سرمشق مردمی شود که در خاور میانه علیه مظالم انگلیس قیام می کنند. ولی من به هیچوجه مایوس نیستم و یقین دارم که خون من درس عبرتی برای هزاران جوان ایرانی شده و آنها با تائیدات خداوند متعال قادر و عادل انتقام این ملت ستمدیده را از استعمار انگلستان و ایادی ناپاک آن خواهند گرفت.»

«آقایان افسران، ما سه سال در این کشور حکومت کردیم و یک نفر از مخالفین خود را نکشتیم. برای این که ما نیامده بودیم برادرکشی کنیم. ما برای آن قیام کردیم که ایران را متحد کرده و دست خارجی را از کشور کوتاه کنیم. شاه فکر می کند با کشتن و زجر و شکنجه و حبس می تواند مردم ایران را مرعوب و مغلوب سازد. این اشتباه بزرگی است.»

«تکیه بسر نیزه توان کرد لیک، بر سر سرنیزه نشاید نشست. این افسرانی که امروز اینجا ایستاده اند و این منظره رقت بار را مشاهده می کنند، یک روز علیه این دستگاه قیام خواهند کرد. شاه باید از روزی بترسد که به سرنوشت لوئی شانزدهم و تزار روس و محمد علی میرزا و رضا خان مبتلا گردد.»

سر انجام در تاریک روشن روز نوزدهم آبان ماه ۱۳۳۳ فریاد رسای آن یار وفادار مصدق راکه عاشقانه ایران را می ستود و دشمنان این سرزمین را خشم می ورزید، صفیر گلوله های چهار مامور شلیک برای همیشه در گلو خاموش ساخت. اما چهره آن روزنامه نگار شجاع و دلیر، آن سرباز نهضت ملی ایران و آن یار صمیمی و وفادار و تسخیر ناپذیر مصدق قهرمان، جاودانه بر سینه تاریخ نقش بست و تربتش زیارتگه رندان آزاده این مرز و بوم گردید.

تاریخ انتشار : ۱۸ آبان, ۱۳۸۸ ۷:۴۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفتاد و یک سال پس از روز تاریخی ٢٨ مرداد!

روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:

محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخست‌وزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا می‌گذاشت و آن را رعایت نمی کرد.

شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بمناسبت دهم شهریور سالگرد بزرگداشت قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان و پائیز ۱۳۶۷

جشن اومانیته، جشنواره آرزوهای مشترک انسان‌ها

ناتوانی سیاسی و استمرار حصر!؟

امید کاذب

از غرفه سازمان در جشنواره اومانیته در پاریس دیدن کنید!

Le communiqué du Bureau politique -exécutif de l’Organisation des Fadaïan du Peuple d’Iran (Majoritaire). Avril 2024