دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۸

دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۸

تغییر مسیر لوایح حجاب و حمایت از زنان در برابر خشونت؛ حدود اختیارت مجلس تا کجاست؟
لایحه‌ای که نه‌تنها نام آن با حذف واژه "خشونت" به لایحه "حفظ کرامت و حمایت از زنان و خانواده" تغییر یافت، بلکه از حیث محتوا نیز به دلیل حذف تعدادی...
۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: مهراوه خوارزمی
نویسنده: مهراوه خوارزمی
سلطنت‌طلبان: نیروی نیابتی اسراییل در لباس اپوزیسیون؟
سلطنت‌طلبان شاید امروز، همچون رجوی در گذشته، ادعا کنند که این انتقادها بخشی از جنگ روانی مخالفین است. اما تاریخ همیشه قضاوت خود را کرده است. در نهایت، این مردم...
۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
سازش در پایان مبارزه به دست می آید، نه در آغاز
ما از ابتدا سعی کردیم به نمایندگی از مردم عمل نکنیم، بلکه ببینیم با هم چه کاری می توانیم انجام دهیم. حتی با شکایت‌ های کوچک و درگیری‌های روزمره، مساله...
۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
حضور پادشاه اسپانیا در مراسم یادبود ماوت‌هاوزن توهین به قربانیان است
رئیس انجمن خاطره تاریخی، امیلیو سیلوا در مصاحبه‌ای گفته است که "نه خوان کارلوس (پادشاه سابق) و نه پسرش، فیلیپه ششم، پادشاه کنونی هرگز دیکتاتوری فرانکو و جنایات آن را...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سعید شروینی
نویسنده: سعید شروینی
زنان در معرض ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی
یک عضو شورای شهر تهران، در مورد بیش از ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی علیه زنان مثل فقر، خشونت خانگی و تبعیض جنسیتی هشدار داده است، معضلی که به باور بسیاری...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: روناک فرجی
نویسنده: روناک فرجی
شیوا ارسطویی درگذشت!
ارسطویی در دوران فعالیت خود رمان‌های «نسخه اول»، «بی‌بی شهرزاد»، «آسمان خالی نیست»، «افیون»، «خوف»، «نی نا»، «من و سیمین و مصطفی» و «ولی دیوانه‌وار» را منتشر کرد که از...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
اتحادیه سراسری کارگری ال-او (LO) تحریم اقتصادی اسرائیل را تصویب کرد
قطعنامه خواستار آن است که دولت، شرکت‌ها و نهادهای مالی نروژ، از هرگونه سرمایه‌گذاری یا تجارت با شرکت‌هایی که به تداوم اشغال فلسطین کمک می‌کنند، خودداری کنند. به طور خاص...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

درباره لیبرالیسم سرمایه سالارانه-۵

پیروان لیبرالیسم منچستری میپنداشتند که بازار آزاد جهانی میتواند سبب برقراری صلح دائم در جهان گردد، زیرا آنها بر این باور بودند که تقسیمکار میان ملتها سبب وابستگی هر چه بیشتر آنها بههم خواهد گشت و این وضعیت میتوانست بهتدریج جانشین سیاست جنگی گردد که در آن دوران هنوز بسیاری از حکومتهای سرمایهداری اروپا برای بهدست آوردن مستعمرات بیشتر از آن پیروی میکردند.

لیبرالیسم منچستری

لیبرالیسم منچستری در شهر منچستر انگلستان بهوجود آمد که در سده ۱۹ مرکز صنایع پارچهبافی آن کشور بود. لیبرالیسم منچستری بر پایه اندیشههای داوید هیوم،[۱] آدام اسمیث و جان استوارت میل طراحی شد. در ادبیات سیاسی لیبرالیسم منچستری چهره انگلیسی مکتب «بگذار بشود»[۲] فرانسوی است که پس از پیروزی انقلاب بورژوازی در آن کشور به سیاست اقتصادی دولت انقلابی بدل گشت. بسیاری از پژوهشگران شعار  «بگذار بشود» را حتی گمراهکننده میدانند، زیرا بر این باورند که لیبرالیسم خواهان آن نیست که هر کسی هر چه خواست، بتواند انجام دهد. لیبرالیسم خواهان رقابت آزاد است، در حالی که بنا بر باور «بگذار بشود»، چون همه چیز مجاز است، حتی باید به انحصار تن در داد، پدیدهای که رقابت آزاد را نفی میکند. بنابراین لیبرالیسم منچستری برخلاف شعار «بگذار بشود» فرانسوی خواهان تحقق چارچوبی است که در محدوده آن رقابت بتواند از رشد و شکوفائی برخوردار شود.[۳] با این حال باید یادآور شد که شعار «بگذار بشود» فرانسوی و «لیبرالیسم منچستری» مکاتب اقتصادی لیبرالی را نمودار  نمیسازند و بلکه برای بیان سیاست مشخصی که در آن دوران در این دو کشور سلطه داشت، در نهایت شعارهائی سیاسی بودهاند.

تجارت آزاد برای پیروان لیبرالیسم منچستری مقدم بر هر چیز دیگری بود. آنها بر این باور بودند که تجارت آزاد سبب گسترش رفاء برای همه و سیاستهای حمایتی دولت از برخی شاخههای تولید موجب پیدایش فقر بین تودهها خواهد گشت. بهعبارت دیگر، آنها سیاست حمایتی دولت از اقتصاد را نه فقط برای بازار داخلی، بلکه همچنین برای بازار جهانی زیانبار میدانستند. در آن دوران سیاست حمایتی سبب افزایش بهای گندم در بازار داخلی گشته بود و بههمین دلیل پیروان لیبرالیسم منچستریسم بر این باور بودند که سیاستهای حمایتی دولت سبب بالا رفتن قیمتها و در نتیجه موجب افزایش هزینه تولید میگردد، امری که سبب میشود تا از قدرت رقابتی تولیدکنندگان انگلیسی در بازار جهانی کاسته شود. همچنین بنا بر باور آنها افزایش بهای کالائی همچون گندم موجب افزایش فقر در میان کارگران میگشت. اما هرگاه دولت از سیاست حمایتی خود دست برمیداشت، در آنصورت بهای گندم ارزان میشد و امکان پائینآوردن سطح دستمزدها برای سرمایهداران وجود داشت، یعنی هزینه تولید کاهش مییافت و در نتیجه به قدرت رقابتی آنها در بازار جهانی افزوده میگشت. البته در همان دوران در رابطه با تجارت آزاد میان نظریهپردازانی که از منافع صاحبان صنایع دفاع میکردند و کسانی که از موضع تودههای فقیر که باید برای زنده ماندن نیروی کار خود را میفروختند، به این پدیده مینگریستند، تفاوت نظر زیادی وجود داشت.

علاوه بر آن، پیروان لیبرالیسم منچستری میپنداشتند که بازار آزاد جهانی میتواند سبب برقراری صلح دائم در جهان گردد، زیرا آنها بر این باور بودند که تقسیمکار میان ملتها سبب وابستگی هر چه بیشتر آنها بههم خواهد گشت و این وضعیت میتوانست بهتدریج جانشین سیاست جنگی گردد که در آن دوران هنوز بسیاری از حکومتهای سرمایهداری اروپا برای بهدست آوردن مستعمرات بیشتر از آن پیروی میکردند. این اندیشه بعدها توسط کارل کائوتسکی[۴] انکشاف یافت و او در رساله «امپریالیسم»[۵] خود به پدیده «اولتراامپریالیسم»[۶] اشاره کرد و نشان داد که امپریالیسم با بهکارگیری  اصولی که در سطح ملی میتوانند موجب پیدایش کارتلها شوند، در عرصه جهانی، در پی تحقق «اولتراامپریالیسم» است، وضعیتی که جنبش کارگری باید با آن مبارزه کند، اما «اولتراامپریالیسم» میتواند در درازمدت سبب جلوگیری از جنگ میان دولتهای امپریالیستی شود، زیرا دیگر نیازی به جنگ برای استقرار سلطه یک کشور بر بخش بزرگتری از بازار جهانی نخواهد بود. علاوه بر آن، گسترش وابستگی متقابل اقتصادهای ملی بهبازار جهانی سبب میشود تا ملتهای کشورهائی که در آنها تجارت آزاد وجود دارد، بتوانند بهدولتهای خود اجازه شرکت در جنگهائی را ندهند که کماکان بر سر تقسیم بازار جهانی رخ میدادند. بهعبارت دیگر، گسترش تجارت آزاد در بازار جهانی عاملی نیرومند برای جلوگیری از جنگهای امپریالیستی تلقی میشد. در این رابطه برخی از پیروان لیبرالیسم منچستریسم بر این باور بودند که «هرگاه کالاها ار مرزها عبور نکنند، در آن صورت سربازها از مرزها خواهند گذشت.»[۷] بههمین دلیل  نیز پیروان این مکتب شدیدأ مخالف میلیتاریسم و خدمت اجباری هر مرد در ارتش بودند، زیرا میپنداشتند که اشراف و صاحبان سرمایه با تصویب این قانون بینوایان را که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند، مجبور به خدمت در ارتشی میکردند که در جنگها هدف دیگری جز تأمین منافع اشراف و سرمایهداران را تعقیب نمیکرد. بهعبارت دیگر، توده بینوا و تهیدست باید در جبههها نابود میشد تا سرمایهداران میتوانستند به سودهای سرشاری دست یابند.

دیگر آن که پیروان لیبرالیسم منچستری سیاست استعماری کشورهای تازه سرمایهداری شده را بهشدت نفی میکردند، زیرا این سیاست هزینه زیادی را بر دوش دولت کشور استعمارگر میگذاشت. در این رابطه نیز آنها بر این باور بودند که توده تهیدست باید بخش بزرگ هزینه سیاست استعماری دولتهای سرمایهداری را تأمین میکرد تا سرمایهداران بومی بتوانند بازار و منابع خام کشورهای مستعمره را برای تأمین مقاصد خود مصادره کنند. همچنین آنها ستم بهملتهای دیگر را عملی خلاف حقوق طبیعی که ذاتی و فطری هر انسانی است، میدانستند. آنها بنا بر همین برداشت خود از فلسفه حقوق طبیعی با بردهساختن سیاهپوستان افریقائی توسط اعراب افریقائی و تجارت بردگان توسط تجار انگلیسی بهشدت مخالفت کردند.

در حقیقت پیروان لیبرالیسم منچستری از اندیشهای جهان- میهنی[۸] هواداری میکردند و خود را شهروند جهانی میپنداشتند و مخالف مرزهای ملی بودند  که جلو مسافرت و داد و ستد آزاد را میگرفتند. آنها وجود مرزهای ملی را علت اصلی جنگهائی میدانستند که در تحلیل نهائی موجب کشتار و تهیدستی هر چه بیشتر طبقات و اقشار فقیر میگشت.

با آن که برخی از پیروان این مکتب نسبت به انتخابات آزاد نظر مساعدی نداشتند، زیرا اکثریت توده در آن دوران بیسواد و بنا بر باور آنها نادان بودند، یعنی لیاقت شرکت در انتخابات آزاد را نداشتند، اما اکثریت تئوریسینهای این نگرش هوادار دمکراسی و انتخابات آزاد، مخفی و همسان بودند.

آدام اسمیث در آثار خود یادآور شد که محدودسازی واردات مواد غذائی سبب بالا رفتن بهای این رده از کالاها میشود و در نتیجه طبقات فقیر بیشتر از گذشته تهیدست میگردند، امری که میتواند سبب افزایش گرسنگی، بیماری و مرگ میان این توده انبوه گردد. با این حال حکومت آن زمان انگلستان در پاسخ به سیاست ناپلئون بناپارت[۹] که صدور مواد غذائی از قاره اروپا به انگلستان را ممنوع ساخته بود، در سال ۱۸۱۵۵ در حمایت از تولیدکنندگان داخلی برای واردات مواد غذائی گمرک حمایتی سنگینی را تصویب کرد. نرخ تعرفه بالای گمرک حمایتی سرانجام در زمستان ۱۸۴۷۷ موجب گرسنگی توده مردم گشت و طبق آماری که از آن دوران در دست است، بیش از ۲۵۰ هزار تن در آن سال جان خود را از دست دادند.

از ۱۸۱۵ بورژوازی صنعتی و همچنین هواداران جنبش کارگری سازماننیافته علیه اشراف زمینداری که بسیاری از حوزههای انتخاباتی پارلمان را در کنترل خود داشتند و همچنین مسئولان بسیاری از مقامات حکومتی که از میان این قشر برگزیده میشدند، دست بهتبلیغات فشاگرایانه زدند. بهاین ترتیب، برای نخستین بار در تاریخ انگلیس، کشمکش سیاسی بهجای آن که میان بورژوازی صنعتی و اشراف زمیندار درگیرد، میان بورژوازی صنعتی و روشنفکران هوادار پرولتاریا، یعنی طبقات اجتماعی نو علیه اشراف زمیندار که هنوز از منافع دوران فئودالی خود حراست میکردند، درگرفت، یعنی جبهه مبارزه سیاسی و اقتصادی بهطور کلی دستخوش دگرگونی گشت. نخستین سرمایهدارانی که خود از میان اقشار تهیدست برخاسته بودند، اتحادیه لیبرالیسم منچستری را با هدف لغو گمرکهای حمایتی غله در سال    1839 بهوجود آوردند. این اتحادیه علیه قانون حمایتی غله به جمعآوری امضاء پرداخت و با پخش اعلامیه در میان مردم و برگذاری متینگها کوشید افکار عمومی را بهسود خواستهای خود بسیج کند. اما هدف اصلی رهبران این جنبش کمک به بینوایان و پرولتاریای تهیدست نبود و بلکه آنها که کارخانهدار بودند، میتوانستند با پائین آمدن قیمت غله به کارگران مزد کمتری بپردازند و بهاین ترتیب از هزینه تولید بکاهند. از سوی دیگر، با لغو قانون گمرک حمایتی غله، کشورهای اروپائی میتوانستند به انگلستان غله وارد بفروشند و با آن پول کالاهای صنعتی تولید شده در این کشور را خریداری کنند.

سرانجام مبارزه لیبرالهای منچستری بر حکومت انگلیس تأثیر گذاشت و آن قانون در ۱۸۴۶ لغو شد. این نخستین پیروزی بزرگ پیروان لیبرالیسم منچستری نه فقط در جناح محافظهکار حکومت شکاف بهوجود آورد، بلکه همچنین سبب اقتدار بیش از اندازه هواداران تجارت آزاد در این کشور گشت.

در سال ۱۸۶۰ میان فرانسه و انگلیس قرارداد تجارت آزاد امضاء شد که بر مبنی آن صدور فرآوردههای کشاورزی و صنعتی از یک کشور بهکشور دیگر بدون گمرکهای حمایتی ممکن بود. چندی بعد کشورهای بلژیک، ایتالیا و سوئیس و آلمان نیز به این پیمان پیوستند. اما از آنجا که صنایع انگلیس پیشرفتهتر بود، صنایع کشورهای دیگری که پیمان تجارت آزاد را امضاء کرده بودند، از قدرت رقابت با کالاهای انگلس برخوردار نبودند و در نتیجه از گسترش این پیمان به کشورهای دیگر پشتیبانی نمیکردند. در عوض انگلستان بهخاطر برخورداری از موقعیت صنعتی پیشرفته خود یگانه کشوری بود که از ۱۸۸۰ از تجارت آزاد در محدوده بازار جهانی پشتیبانی میکرد. اما در ایالات متحده آمریکا لیبرالیسم منچستریسم نتوانست برای خود جائی باز کند. هنگامی که آبراهام لینکن[۱۰]در سال ۱۸۶۰۰ به ریاست جمهوری برگزیده شد، برای آن که بتواند سیاست لغو بردگی خود را پیاده کند و پس از درگیری جنگ داخلی، برای آن که بتواند از پشتیبانی بورژوازی صنعتی که در ایالات شمالی این کشور نیروی اقتصادی تعیین کننده بود، برخودار شود، کوشید برنامه اقتصادی حمایتی حزب جمهوریخواه را که مبتنی بر برقراری گمرکهای حمایتی به سود صنایع داخلی و پرداخت سوبسید به تولیدکنندگان کالاهای کشاورزی از صندوق دولت بود، پیاده کند، یعنی از سیاست ضد تجارت آزاد در آن کشور پیروی کرد.

اما مکتب لیبرالیسم منچستری از دو سو مورد نقد قرار گرفت که در یکسوی آن نیروهای متعلق به جامعه کهن و در سوی دیگر آن نیروهای هوادار جامعهای که فراسوی سرمایهداری باید تحقق مییافت، قرار داشتند.

نیروهای محافظهکار که به جامعه فئودالی در حال زوال تعلق داشتند، تجارت آزاد را تهدیدی برای ثبات اجتماعی میدانستند، زیرا در باور آنها تجارت آزاد و سرمایهداری در پی دگرگونی مناسبات جامعه سنتی بودند که در آن اشراف زمیندار از موقعیت ممتاز اجتماعی برخوردار بودند و تمامی نهادهای سیاسی و اداری را در کنترل خود داشتند. علاوه بر آن، محافظهکاران میپنداشتند که تجارت آزاد منافع موکلین آنها را نیز بهخطر خواهد انداخت. همچنین کارگران کشاورزی که به اشراف زمیندار وابسته بودند، از ترس بیکار شدن، از خواستهای اربابان خود هواداری میکردند.

از سوی دیگر مارکس در نقد خود به مناسبات سرمایهداری آشکار ساخت که سرمایهداران با انباشت اضافهارزشی که توسط نیروی کار تولید میشود، اما به او تعلق نمیگیرد، میتوانند به ارزش سرمایه خود بیافزایند، زیرا دستمزدی که کارگران دریافت میکنند، در شیوه تولید سرمایهداری هیچگاه معادل بازدهی کاری که انجام دادهاند، نیست. در این شیوه تولید دستمزد کار در بهترین حالت معادل بازتولید نیروی کار است ، یعنی با دستمزدی که کارگر دریافت میکند، باید او و خانوادهاش بتوانند زندگی کنند، یعنی کارگر باید بتواند نیروی مصرف شده کار خود را بازتولید کند. بنابراین مازادی که بهمثابه اضافهارزش نزد سرمایهدار میماند، درجه استثمار نیروی کار توسط سرمایهدار را نمودار میسازد. بنابراین تئوری مارکسیسم هر چند بازار آزاد مبتنی بر رقابت را ذاتی شیوه تولید سرمایهداری میداند، اما از آنجا که میخواهد این مناسبات تولیدی را پشت سر نهد، نمیتواند هوادار تجارت آزاد در جامعهای فراسرمایهداری، یعنی در جامعه سوسیالیستی باشد. بههمین دلیل نیز جنبش چارتیستی انگلیس رابطه خوبی با لیبرالیسم منچستری نداشت، زیرا میپنداشت که پیروان این مکتب از «سرمایهداری منچستری» دفاع میکنند که به بدترین وجه کارگران را مورد استثمار قرار میداد و از پیدایش سندیکاهای کارگری با بهرهگیری از همه گونه افزارهای سرکوب جلوگیری میکرد.

ادامه دارد

msalehi@t-online.de

www.manouchehr-salehi.de


[۱] داوید هیوم David Hume  در ۷ مه ۱۷۱۱ در ادینبورگ زاده شد و در ۲۵ اوت ۱۷۷۶ در همان شهر درگذشت. او اسکاتلندی بود و فلسفه و اقتصاد و تاریخ تحصیل کرد. او یکی از چهرههای برجسته دوران روشنگری انگلستان است. هیوم در فلسفه هوادار مکتب تجربهباوری بود و کانت تحت تأثیر تئوری شناخت هیوم قرار داشت. در عین حال هیوم یکی از پیشتازان فلسفه یافتباوری (پوزیتیویسم) نیز بود.

[۲] Laissez-faire

[۳] Friedrich August von Hayek: “Der Weg zur Knechtschaft“; ۱۹۴۴; Seite ۵۸

[۴] کارل یوهان کائوتسکی Karl Johann Kautsky در ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ در پراگ زاده شد و در ۱۷ اکتبر ۱۹۳۸ در آمستردام درگذشت. او آلمانی- چکتبار بود و یکی از تئوریسینهای برجسته سوسیال دمکراسی اروپا است. او همچنین در فلسفه نیز آثار با ارزشی نوشت و مدتی نیز عضو پارلمان آلمان و وزیر مشاور دولت پس از انقلاب ۱۹۱۸ بود. او هم با جناح راست و رویزیونیست به رهبری برنشتاین و هم با جناح چپ حزب سوسیال دمکرات آلمان بهرهبری روزا لوکزامبورگ مبارزه کرد و بههمین دلیل مخالفین او را به نظرپرداز میانهباز متهم ساختند. او یکی از مخالفین سرسخت انقلاب بلشویکی در روسیه بود.

[۵] بنگرید به متن آلمانی اثر کائوتسکی با عنوان «امپریالیسم». این رساله ۱۹۱۴ در نشریه «زمان نو»، یعنی چندین سال پیش از کتاب «امپریالیسم بهمثابه عالیترین مرحله سرمایهداری» انتشار یافت. اگر فرصت کردم، این رساله را به فارسی ترجمه خواهم کرد.

[۶] Ultraimperialismus

[۷]. Claude-Frederic-Bastiat-Brevier, ” Der Staat die große Fiktion”, Mai 2001, Seite 34

[۸] Kosmopolik

[۹] بناپارت، ناپلئون، Napoleone Bonaparte یا ناپلئون اول در ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در جزیره کورس زاده گشت و در ۵ مه ۱۸۲۱ در تبعید در جزیره سن هلن Sant Helena درگذشت. او یکى از نوابغ نظامى جهان بود و در بطن انقلاب فرانسه به خدمت نظام درآمد و با سرعتى چشمگیر در دفاع از حکومتِ انقلابى در جنگ با همسایگان فرانسه به پیروزىهاى فراوانى دست یافت و سپس علیه حکومت انقلابى کودتا کرد و نخست بهعنوان کنسول رهبرى حکومت را در دست گرفت و تقریبأ تمامى اروپا را فتح کرد. اما از آنجا که اداره این مناطق از عهده ارتش فرانسه برنمیآمد، در نتیجه بسیارى از این سرزمینها را از دست داد. در دو جنگ نیز، یعنی فتح روسیه تزاری و اسپانیا ناکام ماند، زیرا ارتش او حریف پارتیزانها و جنگ چریکی نشد. سپس او خود را پادشاه فرانسه نامید و سرانجام پس از یک رده جنگ همراه با پیروزی و شکست، ارتش او در نزدیکی دهکده واترلو در بلژیک از سپاه متحد اروپا به رهبرى انگلستان شکست خورد. ناپلئون دستگیر شد، باید از سلطنت کناره میگرفت و به تبعید در سان هلن تن در میداد. ناپلئون با آن که در فرانسه حکومت مردمى را از میان برداشت، لیکن از پشتیبانى گسترده توده مردم و بهویژه روستائیان و خردهبورژوازی نوپا برخوردار بود.

[۱۰] لینکُلن، آبراهام Abraham Lincoln در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ در هُدگنویل Hodgenville زاده شد و در ۱۵ آوریل ۱۸۶۵ در واشنگتن به ضرب گلوله ترور شد. او شانزدهمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بود. لینکُلن یکی از بزرگترین شخصیتهای سیاسی ایالات متحده آمریکا است. او که عضو حزب جمهوریخواه بود، نخستین رئیسجمهور از این حزب بود. او همچنین نخستین رئیسجمهوری بود که در یک توطئه بهقتل رسید. او خواهان لغو قانون بَردگی در ایالات متحده بود، اما از آنجا که ۱۱ ایالت جنوبی که دارای ساختار کشاورزی بودند و به نیروی کار ارزان بردگان نیازمند بودند، از پذیرش قانون لغو بردگی خودداری کردند، ایالات شمالی به رهبری لینکُلن که رئیسجمهور قانونی کشور بود، علیه ارتش ایالات جنوبی به جنگ پرداختند و توانستند مقاومت آنها را درهم شکنند و قانون لغو بردگی را در سراسر کشور پیاده کنند. در دوران لینکُلن گامهای اساسی برای نیرومند ساختن پایههای قدرت دولت مرکزی برداشته شد، امری که زمینه را برای تبدیل ایالات متحده به قدرتی جهانی در سده ۲۰ آماده ساخت.

تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد, ۱۳۸۹ ۷:۳۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تغییر مسیر لوایح حجاب و حمایت از زنان در برابر خشونت؛ حدود اختیارت مجلس تا کجاست؟

سلطنت‌طلبان: نیروی نیابتی اسراییل در لباس اپوزیسیون؟

سازش در پایان مبارزه به دست می آید، نه در آغاز

حضور پادشاه اسپانیا در مراسم یادبود ماوت‌هاوزن توهین به قربانیان است

زنان در معرض ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی

شیوا ارسطویی درگذشت!