توافق روسیه و امریکا بر سر نابودسازی سلاحهای شیمیایی سوریه می تواند واقعه ای تاریخی باشد و به مردمی که بیش از شش میلیونَ دربدر دارند فرصت دهد دوباره به بعضی حداقلها دست یابند. لااقل این که وضعشان از آنچه هست خرابتر نشود. اما این جنبه از واقعیت، جنبه ظاهری اهمیت آن بود. این جنگ بخشی از جنگ تعیین قدرت در خاورمیانه است.
اهمیت تاریخی این توافق در جنبه ژیؤپولتیک آن است. امریکا بطور ضمنی قبول می کند که زنجیره بیروت – دمشق- بغداد- تهران ماندنی است. این امتیاز بسیار بزرگی است که به تهران داده شده و بدون شک امتیازات متقابلی از تهران خواسته خواهد شد. به نظر می رسد که تهران و واشنگتن در زمینه القاعده با یکدیگر به توافقهایی دست یابند. علاوه بر این امریکا نقش ایران در کمک در سرکوب القاعده را به نفع خود می داند.
هم اکنون افغانستان و تحولات ۲۰۱۴ (خروج نیروهای نظامی امریکا از این کشور) نگرانیهای شدیدی در محافل امریکایی بوجود آورده است. نقش ایران و کمک ایران به مبارزه با القاعده بدون تردید می تواند بسیار موثر باشد.
هم سوریه و هم افغانستان و بطور کلی مسئله مبارزه با تروریسم افراطی گرای اسلامی یکی از زمینه های منافع مشترک ایران و امریکا است. در این شرایط برای نخستین بار احتمال توافق ماندنی برسر مسایل هسته ای بوجود آمده است. این فرصت نباید نادیده گرفته شود.
انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران و روی کار آمدن حسن روحانی به شرایط پیش گفته کمک کرده اند تا برای اولین بار فضایی پدید اید که ایران و امریکا بتوانند به صلحی نسبتاً پایدار دست یابند. اگر طرفین دندان گردی نکنند می توانیم انتظار سالهای آرامتر و کم تشنج تری را در روابط ایران و امریکا داشته باشیم.
مجید سیادت