در خبرها آمدە بود کە اخیرا دست نوشتەهای هوشنگ گلشیری بە یک دانشگاە آمریکائی در کالیفرنیا تحویل دادە شدەاند.
معمولا مانوسها و دست نوشتەهای نویسندگان سرشناس، مورد توجە محققان اند. بویژە از این منظر کە آنان می توانند از طریق غور و تفحص در آن ، چگونگی روند تولد یک متن ادبی را تعقیب کنند. تولد یک متن ادبی، خواە شعر باشد، خواه داستان یا رمان، روند پیچیدەای ست کە درآن نویسندە ناچار است بارها جملات و کلمات پیادەشدە بر کاغذ را از لحاظ معنا، ساختار زبان و دقت آن مورد بازبینی و ارزیابی دوبارە و چند بارە قرار دهد. خط زدنهای دوبارە، نوشتن چندین بارە پاراگرافها و تعویض کلمات، از جملە آن رویدادیست کە در این مسیر زایش خود را نمایش می دهد و از این جنبە نمایانگر تولد متن از یک تصور ذهنی بە یک تصور مادی ست. مایاکوفسکی شاعر روس، از جملە کسانی بود کە دست نوشتەهای وی توسط محققان در کشف چگونگی زایش شعر مورد استفادە قرار گرفت.
با این وصف در جهانی کە ما در آن زندگی می کنیم چە بر سر این روند پیچیدە می آید آنگاە کە کامپیوتر جای قلم نویسندە را گرفتە است؟ زیرا کە برنامە ورد در نهایت، آنی را ضبط و ثبت می کند کە نسخە نهائی ست.
با این حساب چنین بە نظر می آید کە محققان چگونگی تولد متون ادبی، یکبار برای همیشە بە یمن مدرنیزە شدن ابزار نوشتن از امکان مانوسها و دست نوشتەها برای همیشە محروم خواهند ماند.
آیا امکان دیگری برای تحقیق در نوشتارهای ادبی مندرج در پروگرام ورد فراهم خواهد شد، یا بشر یک بار برای همیشە باید بە این شیوە تحقیق پایان دهد؟