شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۵۶

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۵۶

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

دیالوگ بر بستر تناقضات

سقراط را آنانی کشتند کە منطق دیالوگهای او را درک نکردند، و آن را مضر یافتند. همین نخبە کشی جامعە آتن، افلاطون را بدانجا کشانید کە علیرغم تاثر بیکرانش از سقراط، با خصلت ضد دمکراسی خود، پایەهای دیالوگ را محدود و یا تضعیف کند. پس در عالم واقعی یونان باستان، دیالوگ دوتا خصلت منفی جانبی هم داشت کە یا بە مرگ نخبە منتج شد، و یا بە ایدەهای محدودگرایانە افلاطون در مورد جامعە باز.

همە این گفتە سقراط را خوب می دانیم کە گفت: “خودت را بشناس!” شاید برای بسیاری این گفتە چنین تداعی می کند کە خودشناسی روندیست کە طی آن شخص در یک حالت ایزولە و در خلوت خود بە تنهائی بە تفکر می نشیند و سعی می کند از طریق تعمق و بازنگری اعمال و رفتارهای خود، بە کنە شخصیت و وجود خود پی ببرد. البتە این بخشی از روند خودشناسی است و باید بە آن اهمیت داد، اما می دانیم کە سقراط را منظوری دیگر بود. او کە خود سخت بە گفتگو و دیالوگ با دیگری (دیگران) پایبند بود، این خودشناسی را بیشتر از طریق یک کنش اجتماعی می فهمید. او در شهر می گشت، با دیگران صحبت می کرد و سعی می کرد از طریق کشف تناقضات گفتەها و ناهمخوانیها آنچە را کە حقیقت بود، از دل گفتەها استخراج کند. پس خودشناسی یک عمل اجتماعیست کە درارتباط با انسانهای دیگر معنا و مفهوم می یابد. در این عمل اجتماعی، کلمات، اندیشەها و سخنان بە عنوان یک پل ارتباطی و نیز بە عنوان خود عمل اجتماعی بە بستر زایش خودشناسی و حقیقت از طریق کاربرد عقل تبدیل می شوند.

با این وصف و بنابر این سنت دیرینە در اندیشە بشری، خودشناسی میسر نیست الا در یک رابطە دو یا چند گانە. برای اینکە موضوع را دقیقتر کردە باشیم در اینجا نفس این روند را بە اجزایش تقسیم می کنیم. برای اینکە پدیدە خودشناسی رخ دهد، بە عناصر زیر نیاز هست:

ـ وجود حداقل دو فرد،

ـ کلمات و اندیشەها (حضور لوگوس یا عقل)،

ـ داد و ستد کلمات و اندیشەها،

ـ تعمق کافی و لازم در نوع اندیشەهای همدیگر،

ـ جرات بیان آرا و عدم تحمیل آن،

ـ خواست و ارادە مکالمە،

ـ توان گوش دادن بە دیگری (این توان مطالبە می کند احترام، ارزش و مسامحە را).

بگذارید کمی بیشتر این مفاهیم را بشکافیم.

وجود حداقل دو فرد

دیالوگ بر خلاف منولوگ حداقل بە دو نفر نیاز دارد. دو نفر با حضور فیزیکی، دو تن قابل رویت و لمس. دو نفر کە می توانند بە همدیگر نگاە کنند، بە همدیگر گوش بدهند و کلمات در گوش آنها ایجاد ارتعاش کند. وجود در اینجا تنها یک وجود فیزیکی نیست، بلکە اذعان بە هستی آن و دغدغەهایش می باشد. در این حالت “دیگری” وجودیست کە برای “من” اهمیت وجودی پید می کند و بە یک منبع بالقوە حقیقت تبدیل می شود. بنابراین هر “دیگری” آنچنان اهمیت پیدا می کند و جایگاهش ترفیع پیدا می کند کە برای همیشە مورد توجە قرار می گیرد. در اینجا هیومانیسم خودبخود متولد می شود، بیخود نبود کە سقراط بە عنوان یک اندیشمند بە الهام گر انسانگراها تبدیل می شود. اهمیت فرد یا انسان آنچنان در اینجا برجستە می شود کە جائی برای تحقیر “دیگری” حال این دیگری هرکسی باشد، باقی نمی ماند.

کلمات واندیشەها (حضور لوگوس یا عقل)

ـ کلمات و اندیشەها در این حالت بر بستر لوگوس یا عقل جاری می شوند و چنانکە مرسوم است منظور ازعقل همانا بکارگیری ئارگیومنت در جریان مباحث است. دراین کیفیت تمام آن ادلەها می توانند دوبارە مورد بازخوانی قرار گیرند. دیگر جائی برای هیچ تقدسی باقی نمی ماند. همە چیز می تواند دوبارە مورد پرسش و تفحص ریشەای واقع شود. این امر باعث می شود کە “دیگری” یا فرد منبعی برای لوگوس فرض شود. تسلط بر زبان، بکارگیری منطق درون زبانی و فراخواندن عین بە درون تفکر، شرایط کافی و وافی را برای دیالوگ فراهم می کنند.

ـ داد و ستد کلمات و اندیشەها

کلمات در فرم مادی خود تبادل می شوند. کسی می گوید و کسی می شنود و برعکس. در اساس کل روند بر اساس همین تبادل ممتد است و البتە آنکە می گوید، می خواهد بگوید و اندیشەورزانە می گوید و آن کسی هم کە گوش می دهد، می خواهد گوش بدهد و اندیشەورزانە گوش می دهد. در تمام روند، ما شاهد این حضور “خواستن” و “اندیشیدن” در فرم متقابل هستیم. در صورت غیبت هر کدام از این دو اجزا، کل روند معنی خود را از دست می دهد.

تعمق کافی ولازم در نوع اندیشەهای همدیگر

ـ در بالا از اندیشیدن گفتیم. و البتە اندیشیدن خود نوعی تعمق است، اما اینجا “تعمق” بصورت جداگانە رویش تاکید می شود زیرا کە می شود بدون تعمق کافی و لازم اندیشید. و یا می توان تنها بر اساس معیارها، خواستەها و منظورهای خود اندیشید. تعمق درواقع بدین معناست کە سعی شود تنها از نوع نگرش خود حرکت نشود، بلکە نقطە عزیمت بنوعی نقاط مورد نظر طرف مقابل هم باشد. تنها و تنها در این حالت است کە می توان بە زبان نسبی مشترک و منطق نسبی مشترک برای رسیدن بە یک نتیجە نسبی مورد قبول برای هر دو طرف دست یازید. در غیاب چنین اشتراکی درحقیقت دیالوگی روی ندادە است. دیالوگ تنها تبادل رای نیست، بلکە رسیدن بە نتایج مشخصی هم هست کە می تواند بنوعی مورد قبول طرفین باشد. دیالوگهای سقراط گواە خوبی بر این حقیقت هستند.

جرات بیان آرا و عدم تحمیل آن

ـ هر جا احساس کردیم سخنی داریم، باید بیان شود، و چنان بیان شود (آرگیومنت) کە طرف احساس نکند ما سعی در تحمیل آن داریم. در واقع عدم جرات اظهار رای و تحمیل، بشدت بە کل روند دیالوگ آسیب می رساند. عدم جرات و تحمیل دو سوی متناقض پدیدەای هستند بە اسم “سخن”. “سخن” در میان این دو قرار گرفتە است. عدم جرات، بە نازائی “سخن” می انجامد و “تحمیل” بە هستی زبر و خشن آن. جرات بیان آرا و عدم تحمیل آن، بە پیدایش پدیدەای در درون آدمی منجر می شود کە می توان بر آن نامهای “آرامش”، “اعتماد بنفس” و “استحکام” نهاد.

خواست و ارادە مکالمە

ـ می تواند لوگوس، جرات رای، عدم تحمیل و تمامی خصوصیات دیگری کە ذکر شد وجود داشتەباشند، اما کماکان دیالوگی اتفاق نیافتد. در این حالت آنچە غائب است خواست و ارادە مکالمە است. این حالت کە تابع ارادە است و بنابراین بیشتر در حوزە روانشناسی و “اخلاق” می گنجد، نیروئیست کە کل روند را بە جریان می اندازد. بنابراین تنها وقوف بردیالوگ کافی نیست بلکە ارادەای برای زائیدن آن نیز واجب است.  

توان گوش دادن بە دیگری (این توان مطالبە می کند احترام، ارزش و مسامحە را)

ـ در بالا بە نوعی بە این مورد اشارەای شد، بویژە بە مورد ارزش (ارزش انسانها). اما آنچە کە در اینجا باید رویش تاکید کرد مسئلە احترام و مسامحە است، احترام بە وجود هر انسانی (کە از جایگاە ارزشی آنان برمی خیزد)، و مسامحە (کە از عدم تحمیل رای خود و احترام بە وجود آرای متفاوت بر می خیزد). آنجا کە احترام، ارزش و مسامحە دست بە دست هم می دهند، توان گوش دادن متولد می شود.

دیالوگ در دنیای واقعی

طنز تاریخ در آن بود کە افلاطون کە خود راوی دیالوگهای سقراط بود، ضد دمکراسی بود و حکومت نخبگان را می پسندید. افلاطون، عامل شکست “آتن” درمقابل “اسپارت” را سیستم دمکراسی آتن می دانست، سیستمی کە در آن بە قول وی عوام حکمرانی کردند و بنابراین بە علت عدم شناخت کافی از جهان، آتن را بسوی شکست رهنمون شدند. می گوئیم طنز، زیرا کە وجود دمکراسی یکی از پیش شرطهای وجود دیالوگ است. افلاطونی کە عاشق عقل ورزی سقراط بود با خصیصە ضد دمکراسی خود در واقع پایەهای وجود دیالوگ را تضعیف می کرد، و یا اینکە آن را تنها بە درون چهارچوب دیوارهای آکادامی خود محدود می کرد و بدین ترتیب “دیگری” را از وجود آن بی بهرە می کرد.

سقراط را آنانی کشتند کە منطق دیالوگهای او را درک نکردند، و آن را مضر یافتند. همین نخبە کشی جامعە آتن، افلاطون را بدانجا کشانید کە علیرغم تاثر بیکرانش از سقراط با خصلت ضد دمکراسی خود، پایەهای دیالوگ را محدود و یا تضعیف کند. پس درعالم واقعی یونان باستان، دیالوگ دوتا خصلت منفی جانبی هم داشت کە یا بە مرگ نخبە منتج شد، و یا بە ایدەهای محدودگرایانە افلاطون در مورد جامعە باز. همین نمونە نشان می دهد در جامعەای کە دیالوگ نهادینە نشدە است، دیالوگ و گفتگو چقدر می تواند پیامدهای منفی هم داشتە باشد.

جامعە آن زمان یونان ما را بە حقیقت دیگری رهنمون می شود کە آن نیز همانا این است کە در صورت غیبت لازمەهای دیالوگ (کە در بالا بە آنها اشارە شد)، این پدیدە علیرغم صلح آمیز بودنش، چقدر می تواند دیگران را بە جنگ افروزی و یا خشونت برانگیزاند.

اما آیا در واقع این گناە و تقصیر دیالوگ است یا آنانی کە آنرا درک نمی کنند؟ دیالوگ از هیچ گناە ذاتی بهرەمند نیست، اما مانند هر پدیدە دیگری بر بستر شرایط معین و مشخص می تواند از نتایج گوناگونی برخوردار شود. 

 

تاریخ انتشار : ۲۲ تیر, ۱۳۹۲ ۹:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک