سرزمین خشک
سرزمین پر سکوت،
سرزمین نغمههای دل انگیز
سرزمین آتشفشانهای نا بهنگام!
قلب خونینت از کدام چشمهسار
سیراب شد؟
آه…
از دشنه ای که بر قلبت نشست
و از فوران خون در رگهایت
چگونه تحمل خواهم آورد؟
از پیکرمجروحت
هنوز
خون جاری است.
اما
قامت ستبر پهـلوانیت
استواراست و پابرجا
قلب فرزندانت
خون از شاهرگ تو بر می گیرد
تا بتپد
دیگر شمار زخم های تنت را نخواهیم شمرد.
و همواره فرزندانت
گروها گروه
بر زخمهای دیرینت
مرهم خواهند نهاد
و بر تو خواهند بالید
هان!
سرزمین مغرورمن!
سرزمین نغمه های دل انگیز!
دگر بار
سر به آسمان خواهی سود
و فرزندانت
دگربار
برتو خواهند بالید.
رحمان
۹۳/۳/۲۴