یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۲

یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۲

کجا پنهان شود آن صوت نیکو؛ به مناسبت زادروز بانو پریسا
از روزهایی که با آواز دلکشش و با ترانه “الا ای پیر فرزانه”* بر آهنگی از حسین علیزاده در جشن هنر شیراز خوش درخشید و نامش آوازه‌ای یافت دو سه...
۲۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حبیب حسینی فرد
نویسنده: حبیب حسینی فرد
چرایی صرف سی سال سرودن شاهنامه توسط فردوسی!
اگر سخن فردوسی، هنوز بر دل ما می‌نشیند، چه دلیلی جز این می‌تواند داشته باشد که آن الگوی شهریاری او، هیچ‌گاه در ایران تحقق نیافته و روح ملی، همچنان در...
۲۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: باقر پرهام
نویسنده: باقر پرهام
مسئله‌ی تقصیر
آن‌ سالی که دبیرستانم کنار دریا بود؛ همکلاسی‌ئی داشتم که می‌گفت پدرش مدتهاست با قایق به دریا رفته و برنگشته‌ است. همه‌ی ‌خانواده مدتها بود که از او خبر نداشتند....
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
«حداقل دستمزد» چرخه معیوب هرساله
انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران، به‌ منظور بررسی ابعاد مختلف «تعیین حداقل دستمزد»، نشستی را در روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، در دانشگاه تهران با حضور سه کارشناس برگزار...
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: محبت یاری
نویسنده: محبت یاری
سالگرد درگذشت کارل مارکس؛ سخنرانی فردریش انگلس به هنگام خاکسپاری وی!
مارکس قانون ویژه حرکت ناظر بر شیوه تولید سرمایه‌دارى عصر حاضر و آن جامعه بورژوایى که زاده این شیوه تولید است را کشف کرد. کشف ارزش اضافه، ناگهان مسأله‌اى را...
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: فردریش انگلس
نویسنده: فردریش انگلس
اینجا تهران است
اینجا لُس آنجلس نیست، لاس وِگاس هم نیست، اینجا تهران است، منطقه یِ فرشته، از هفت دولت آزاده، خاموش آرمیدهِ در شبهایِ شمال
۲۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
٨۵ برنده جایزه نوبل خواستار آزادی بی‌قید و شرط نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی شدند
در حالی که فشارها برای بازگرداندن نرگس محمدی به زندان افزایش می‌یابد، برندگان جایزه نوبل از سراسر جهان طی بیانیه ای موضعی قوی در این مورد اتخاذ کرده‌اند. در یک...
۲۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش

شعار‌ها بانگ رسای خواسته‌ها و برنامه زندگی آینده‌‌ی مردم

مردم، بنا به دلایل بسیار، در تصویری از زندگی حال و آینده از تاثیر متقابل فرم و محتوا، آنچه را که ‌‌نمی‌خواهند راحت‌‌‌تر به زبان جاری می‌کنند تا آنچه را که می‌خواهند. ‌‌یکی از مهم‌ترین دلایل این انتخاب آسان (برای به زبان‌راندن شعارهای بیانگر آنچه ‌‌نمی‌خواهند) دقیقاً ناشی از تجربه زیستن در آن فضا است.

مردم، بنا به دلایل بسیار، در تصویری از زندگی حال و آینده از تاثیر متقابل فرم و محتوا، آنچه را که ‌‌نمی‌خواهند راحت‌‌‌تر به زبان جاری می‌کنند تا آنچه را که می‌خواهند. ‌‌یکی از مهم‌ترین دلایل این انتخاب آسان (برای به زبان‌راندن شعارهای بیانگر آنچه ‌‌نمی‌خواهند) دقیقاً ناشی از تجربه زیستن در آن فضا است. مردم از برنامه‌ها و سیاست‌ها و رفتارها و کارکردهای نظامِ سیاسیِ مسلط جز زیان و محدودیت، ناکامی و محرومیت، زندان و خفقان و ممنوعیت و در یک کلام جز فقر، نداری، زندان و شکنجه، عقب‌ماندگی، ترور دولتی، نقض آشکار حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی، نداشتن کار، تحصیل و بهداشت و رفاه همگانی، تبعیض‌های گسترده و گوناگون جنسیتی، قومیتی، طبقاتی و …  چیزی ندیده‌اند. پس آشکار است که وضع موجود با همه‌ی ویژگی‌هایش را نمی‌خواهند و دیگر آن نظمی‌ که این شرایط و موقعیت‌ها را ساخته‌است تحمل نمی‌کنند و بسیار ساده و بی‌تکلف فریاد می‌زنند: «مرگ بر دیکتاتور» و یا «مرگ بر جمهوری اسلامی». با بیان این دو شعار  آنچه در طول تاریخ دیکتاتوری در ایران، به‌ویژه در یکصدسال اخیر، در ساختار نظام سلطنتی و پس از آن نظام حکومت مذهبی و استبداد دینی بر آن‌ها رفته است را هدف می‌گیرند و در نتیجه با حذف و برکناری هرآنچه که با بازتولید دیکتاتوری و استبداد مانع اصلی رشد و  توسعه و نافی زندگی همراه آزادی و عدالت است، همدلی دارند. از این‌روست که شعار‌های مرگ بر دیکتاتور و مرگ برجمهوری اسلامی و یا مرگ بر ستمگر چه شاه باشه، چه رهبر  را سر می‌دهند. درستی این خواست در این شعار‌های سلبی اثرات خود را به‌طور آشکاری حتی در فضای تظاهرات صد هزار نفری برلین که به دعوت خانواده‌های جان باختگان شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراین برگزار شد هم نشان داده شد و فرصت‌طلبان و موج‌سواران را به حاشیه راند.

اما متاسفانه به دلیل فقدان نهادهای سیاسی و اجتماعیِ گفتمان‌ساز در خیزش‌های مردمی، که حاصل سرکوب‌های موفق دهه‌‌ی اول برپایی جمهوری اسلامی و حدف احزاب و سازمان‌های سیاسی و سپس سرکوب مستقیم جامعه و افشاندن بذر ترس و وحشت در زندگی مردم است و با سرکوب ایدئولوژیک زنان و تحمیل قواعد و اصول دینی بر نوع زیست آنان، عملاً فضای بیمه‌شده‌‌ای برای حکومت ستم‌باره و قرون وسطایی در بیش از چهار دهه فراهم و مستقر ساخت.

اما به دلیل این‌که شرایط دیکتاتوری و استبداد موجود اجازه نزدیکی مردم و هم‌اندیشی درباره امکان‌های پیش‌رو را از آنان گرفته است، امکان گفت‌وگو درباره‌ی زندگی پس از جمهوری اسلامی در یک فضای مبتنی بر تفاهم شکل نمی‌گیرد. چراکه نقاق‌افکنی‌های دستگاه‌های امنیتی رژیم از یک سو و وجود گرایشات قدرت‌طلب و فرصت‌طلب ارتجاع پیشین از سوی دیگر چنان تبلیغات وسیعی به راه انداخته‌اند که حق اندیشیدن به بدیل‌های ممکن را از مردم سلب کرده است و این ایده را گسترش می‌دهند که گویا برای تغییر و دگرگونی‌ بنیادین و زادن امر نو هیچ راهی نیست و مردم در انتخاب بین دو گزینه‌‌ی جمهوری اسلامی و سلطنت راه سومی ندارند.

اما هوشیاری موجود در جامعه ایرانی، که در رویدادهای اخیر نمایان شده است، با وجود همین چندگانگی و تکثر‌گرایی و برای ایجاد تفاهم و حرکت در راستای تغییرات بنیادین ضمن محور قراردادن شعارهای سلبی در نفی دیکتاتوری از هر نوع و عزیمت به‌سوی پاره‌کردن این دور باطلِ بازتولید نظام‌های دیکتاتوری از هر نوع و با توافق بر سر شعار مرگ بر دیکتاتور، دریافتند که زندگی انسان ایرانی جز با آزادی‌های فردی و اجتماعی ساخته نمی‌شود و به‌طور واقعی نیز دریافتند که این آزادی فردی و اجتماعی از ابتدای حکمرانی نظام دینی و ایدئولوژیکی قرون وسطایی بر پایه‌ی نفی همه‌ آزادی‌های زنان به بهانه احکام فقهی و مذهبی حکومت دین‌سالار آغاز شده و ادامه یافته است.

درست در بزنگاه‌هایی که اتفاقاً رژیم جمهوری اسلامی بر حجاب اجباری، که پرچم ایدئولویک این نظام سرکوب و دیکتاتوری است اصرار می‌ورزد، زنان وضعیتی جدید خلق کرده‌اند که ریشه در چند دهه مبارزه آنان علیه وضع موجود دارد و در نهایت، در شهریور ۱۴۰۱ پس از سرکوب مقاومت سپیده رشنو در قبال تهاجم مامور امنیتی و اعترافات اجباری او و قتل مهسا امینی به بلوغ رسید. در مراسم خاکسپاری ژینا(مهسا)، شعار ژن ژیان ئازادی برای نخستین بار در ایران مطرح شد و سپس زن، زندگی، آزادی به شکلی بی‌نظیر فراگیر شد و به شعار همه‌ی زنان و مردان ایران از کرد، بلوچ، لر، ترک، ترکمن، عرب و فارس تبدیل شد. در پی آن ایرانیان خارج از کشور نیز آن را تکرار کردند. و البته شاهدیم که این شعار هر روز گستره و دامنه‌‌ی جهانی وسیع‌تری را پیدا می‌کند.

در‌باره لایه‌های گوناگون مطالباتی این شعار بسیار نوشته و گفته شده است و همراه با آن طرح شعار مرد، میهن، آبادی که پشتوانه‌های بسیار ضعیفی در همراهی با این شعار نیز دارد به نقد کشیده شده است. ما در اینجا بنا نداریم به تکرار این نقدها بپردازیم و یا بر آن بیافزاییم. تنها با این استدلال بسنده می‌کنیم که این شعار نمی‌تواند مکمل مناسبی برای «زن، زندگی، آزادی» باشد. بر این باوریم که وجه مکمل یک شعار باید دربرگیرنده‌ی خواست‌های معترضین و مفاهیمی باشند که در آن غایب‌اند. بعید است آنانی که به تغییر بنیادین در روابط اجتماعی امید بسته‌اند خواستار بازتولید گفتمان توسعه‌طلب و مردسالارانه‌ای باشند که در این شعار متجلی است. از سوی دیگر زن در شعار زن، زندگی، آزادی فراتر از یک جنسیت خاص که همه‌ی گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده و تحت تبعیض را در برمی‌گیرد. به بیان دیگر زن مظهر رهایی از انواع ستم‌های جنیستی، ملیتی و طبقاتی و مظهر رهایی از هر ستم در جهان سرمایه‌داری امروز است.

به ‌نظر ما در راهکار سوسیالیستی آن‌چه می‌تواند تکمیل‌کننده خواست‌ها و نیاز‌های امروز مردم باشد، باید افزون بر وجه سلبی، مطالبات و خواسته‌های اساسی مردم را بازتاب دهد. شعار استراتژیکی که بر آن‌چه پس از برچیده شدن بساط دیکتاتوری می‌خواهیم نور بتاباند و راه را بر هرگونه ویرانگری و از خودبیگانگی، اسارت و بردگی و وابستگی انسان به اقتدار سرمایه و انحصار قدرت‌های بهره‌کش و استثمارگر ببندد!

ما در راهکار سوسیالیستی شعار «زن، زندگی، آزادی» را با شعار «کار، عدالت، آبادی» پیوند می‌زنیم تا بیانگر همه‌‌ی آن‌چیزهایی باشد که پایه‌های محکمی برای سعادتمندی انسان فراهم می‌کنند. امید که در ذهن و جان مردم آزادی‌خواه و عدالت‌جو جوانه بزند و بر پایه‌‌ی این اعتقاد پژواک فریاد زن، زندگی، آزادی و کار ، عدالت، آبادی در هرجا به گوش برسد.

تاریخ انتشار : ۹ آبان, ۱۴۰۱ ۴:۲۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کجا پنهان شود آن صوت نیکو؛ به مناسبت زادروز بانو پریسا

چرایی صرف سی سال سرودن شاهنامه توسط فردوسی!

مسئله‌ی تقصیر

«حداقل دستمزد» چرخه معیوب هرساله

سالگرد درگذشت کارل مارکس؛ سخنرانی فردریش انگلس به هنگام خاکسپاری وی!

اینجا تهران است