شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۶

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۶

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

نوروز در زندان رجایی شهر

سالها پیش، که اشتیاق انقلابی و تمایلات ایدیولوژیک و تحول طلبانه هنوز معتبر بود، شاعر نامدار معاصر، هوشنگ ابتهاج در مطلع غزلی چنین سروده بود: بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم.

 

سال ها پیش، که اشتیاق انقلابی و تمایلات ایدیولوژیک و تحول طلبانه هنوز معتبر بود، شاعر نامدار معاصر، هوشنگ ابتهاج در مطلع غزلی چنین سروده بود:

بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم

به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم

امسال که در آستانه سال تازه، برای ملاقات برادرم سعید رضوی فقیه، گذار من و خواهرم شکوفه خانم به زندان رجایی شهر افتاد، حال و هوای این نوع سروده ها و شعارهای شاعرانه در جان و دلم زنده شد و دلم هوای چکامه سرایان مشروطیت و شعرهای جوانی سایه و کسرایی و دیگر سرایشگران پرشور و عدالت طلب و انقلابی را داشت. باری، راه دور را در مصاحبت وهمراهی همراهان عزیز، خاصه مهمان ارجمند و مبارز و بزرگوارمان نسرین ستوده نزدیک کردیم. خانم ستوده یک روز پیش از واپسین چهارشنبه پایانی سال ۹۲ با همسرم مرضیه سلیمانی تماس گرفتند و اظهار تمایل کردند که برای دلجویی و حمایت از زندانیان سیاسی و بسیاری از ایرانیان گرفتار و دربند به زندان رجایی شهر می آیند.

خانم ستوده از دوستان قدیم و وکیل معتمد و عزیز ما و مدتی همکار مطبوعاتی مرضیه در یکی از روزنامه های توقیف شده در دولت مستعجل اصلاحات بودند. این بانوی بزرگوار و شجاع و حقوقدان برجسته ایران، البته از مفاخر وکلا و از پیگیرترین کوشندگان رعایت حقوق بشر و الزامات قانونی در ایران است و گواه این مدعا، رنج و حبس و محرومیتهای شجاعانه نسرین ستوده در مسیر آرمانهای آزادی طلبانه و حقوق بشری اوست که هر چه بگوییم تکرار است و نیاز به بازگویی ندارد.

در زندان رجایی شهرفرصت دیدار همکاران سابقم در مطبوعات دهه های ۱۳۷۰ و پس از آن دست داد. باز هم به فرموده حضرت سایه:

نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید

چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید

و به قول شاعری دیگر:

دوستان در بند و ما آزاده ایم

این نه آزادی که طنز است و جنون

روزنامه نگار بزرگوار و راست کردار که سال ها مفتخر به همکاری او در همشهری بودم، ژیلا بنی یعقوب به همراه همسر احمد زید آبادی و فرزندان احمد برای ملاقات آمده بودند. همسران این دوبانوی شجاع و سربلند و بزرگوار، بهمن احمدی امویی و احمد زید آبادی، اسوه های استوار مقاومت و ایستادگی بر اصول آزادیخواهانه و حقوق ملی ایرانیان اند. سالها همکاری با آنها نیز از بهترین خاطرات زندگی حرفه ای من است. بی آن که بخواهم شعار دهم یا تبلیغ کنم، به صراحت می توانم گفت که جز راستی و صدق و نجابت از آنها به یاد ندارم. با زیدآبادی گاهی اختلاف نظراتی داشته ام اما او چنان نجیب و ژرف اندیش و در حرفه خود دقیق النظر بود که از استادان محسوب می شد. خاصه در مسایل مربوط به فلسطین و اسراییل که تز دکتری اش نیز در همین ارتباط بود و به خاطر دارم که خود من چندین منبع مهم و اساسی در باب مطالعات یهودی، از جمله «گزیده تلمود» را در اختیارش نهادم. خوشترین و پربارترین لحظه های کاری ام گفتگو و جدلهای طولانی با احمد زیدآبادی بود و همواره با صبوری وآرامش او ختم به خیر می شد. خداوند او و بهمن احمدی امویی، این رفیق با شرف و با شهامتم را پایداری و عزت بیشتر عنایت فرماید. برای درک رنج و شکیبایی این خانواده های عزیز و سربلند کافی است یک بار در سرمای زمستان یا گرمای تابستان همراهشان شده و مدت طولانی برای چند دقیقه دیدار عزیزان را پشت سر گذاریم. این زنان و مردان صبور، این روزنامه نگاران شجاع و باشرف سالهاست با بلند نطری در این مسیر سبز گام می زنند. نه توقعی دارند و نه ادعایی. می کوشند و شکیب می کنند و گویی «رنج» هم سنّتی است که بر لوح حیات و سرنوشت ایشان نوشته شده است؛ گاهی نسلها! مثل همسر احمد زیدآبادی که در روزگار پهلوی، پدرش، محمد محمدی گرگانی را محبس به محبس می جست و اینک همسر را…

از دیگر کسانی که آمده بودند، مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی بود. مهسا را از قبل می شناختم. دختر پرشوری بود و گاهی در انجمن صنفی روزنامه نگاران و برخی روزنامه ها فعالیت می کرد. اما مسعود، همکار جوان من در دوسه روزنامه ی «موقوفه» بود؛ از جمله «کارگزاران». غالباً گزارشهای تند و تیزی می نوشت و محتاج تیغ جراحی محافظه کاران مسنتر می شد تا کار دست خودش و روزنامه ندهد. او یکسره شور و صداقت بود ومتأسفانه عمر حرفه ایش بیش از آن که در روزنامه ها بگذرد، در زندان سپری شده است. به قول طنزنویس بزرگ معاصر، ایرج پزشکزاد: مثل خیلی های دیگر «به جای مطبعه، از محفظه سر در آورد.»

یادم نرود از دوست دانشور و جامعه شناس فقر در بلاد شهری ایران و صاحب آثار ارزشمند و آموزنده ی اجتماعی، سعید مدنی یاد کنم که خانواده صبور و محترمش به دیدار آمده بودند و پس از سالها به سلام و علیک و تبریکی به او نیز، جان مرده و فرسوده ام زنده و تازه شد. از پشت شیشه ها لبخند فصیح ونجیب سعید مدنی نشان از پایمردی و دلاوری او و یاران در بند می داد.

از دیگر زندانیانی که فرصت دیدار و تبریک بهار به ایشان نصیبم شد، آقایان توکلی و سعید عابدینی و جمعی از مدیران جامعه بهاییت بود.

متأسفانه جامعه ای که راهبران و بزرگانش به جای تساهل و تسامح و جلوگیری از تعصبات کور و بی معنا، تحجر و تنگ نظری و بنیادگرایی و افکار سلفی و تکفیری را رواج می دهند، وضعیت تیره ای خواهد داشت. بزرگان دینی و سیاسی ایران باید هشیار باشند که اگر به تعصب و تنگ فکری دینی میدان دهند، از دل آن القاعده و تکفیریهایی سر بر خواهند آورد که هیچ قانون و قاعده ای را محترم نخواهند شمارد و بزرگترین زیانکارش همه ی شیعیان و محترمترین اقشار این جامعه خواهند بود. رخدادهای غم انگیز و دردناکی که اخیراً در بندر عباس و بجنورد، به نام دین رخ داده، سرانجام خوشی برای بانیان و مجریان و آمران نخواهد داشت و این چاقوی کور ساکتان و خاموشان و دیگر بی گناهان را نیز به زخم تعصبات کور مجروح و مقتول خواهد کرد و دیگر کسی مقیم حریم این حرم نخواهد ماند!

وکیل عزیز و شجاع ایران، نسرین ستوده، هرچند فرصت حضور در زندان رجایی شهر و عرض تبریک سال نو به صورت حضوری، به زندانیان سیاسی و عقیدتی را نیافت، اما با جمع کثیری از خانواده های آنها در بیرون حصار و سالن انتظار زندان ملاقات کرد. او با شور و شعور والایی که خصیصه ی او و انسان دوستی ذاتی اوست و قلب بزرگی که خداوند یگانه در سینه اش به ودیعت نهاده، با تک تک خانواده ها و افرادی که حاضر بودند سخنها گفت، راهنماییهای حقوقی و قانونی کرد و ضمن دلجویی و دعوت ایشان به متانت و صبوری، برای عزیزان زندانی شان آرزوی سلامت و استخلاص و بازگشت به کانون گرم خانواده نمود. نسرین ستوده پشتیبان و همراه خستگی ناپذیر خانواده های همه ی زندانیان سیلسی، عقیدتی و محبوسین نظام ناهنجار قضایی، امنیتی و سیاسی کنونی ماست. برای این بانوی خستگی ناپذیر و همه ی کوشندگان راه بی پایان آزادی و سربلندی ایران زمین، با هر نام و نشان و حرفه وعقیده و مذهبی، آرزوی سربلندی و پایداری دارم و نوروز کهن ایرانی را به تک تکشان تهنیت می گویم. خداوند روز آزادی ایشان و همه ی مردم این سرزمین ورجاوند را نزدیک فرماید…

تاریخ انتشار : ۱۴ فروردین, ۱۳۹۳ ۱:۰۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک