یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۴

یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۴

سازش در پایان مبارزه به دست می آید، نه در آغاز
ما از ابتدا سعی کردیم به نمایندگی از مردم عمل نکنیم، بلکه ببینیم با هم چه کاری می توانیم انجام دهیم. حتی با شکایت‌ های کوچک و درگیری‌های روزمره، مساله...
۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
حضور پادشاه اسپانیا در مراسم یادبود ماوت‌هاوزن توهین به قربانیان است
رئیس انجمن خاطره تاریخی، امیلیو سیلوا در مصاحبه‌ای گفته است که "نه خوان کارلوس (پادشاه سابق) و نه پسرش، فیلیپه ششم، پادشاه کنونی هرگز دیکتاتوری فرانکو و جنایات آن را...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سعید شروینی
نویسنده: سعید شروینی
زنان در معرض ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی
یک عضو شورای شهر تهران، در مورد بیش از ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی علیه زنان مثل فقر، خشونت خانگی و تبعیض جنسیتی هشدار داده است، معضلی که به باور بسیاری...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: روناک فرجی
نویسنده: روناک فرجی
شیوا ارسطویی درگذشت!
ارسطویی در دوران فعالیت خود رمان‌های «نسخه اول»، «بی‌بی شهرزاد»، «آسمان خالی نیست»، «افیون»، «خوف»، «نی نا»، «من و سیمین و مصطفی» و «ولی دیوانه‌وار» را منتشر کرد که از...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
اتحادیه سراسری کارگری ال-او (LO) تحریم اقتصادی اسرائیل را تصویب کرد
قطعنامه خواستار آن است که دولت، شرکت‌ها و نهادهای مالی نروژ، از هرگونه سرمایه‌گذاری یا تجارت با شرکت‌هایی که به تداوم اشغال فلسطین کمک می‌کنند، خودداری کنند. به طور خاص...
۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!
هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد...
۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن
دوبووار در کتاب “جنس دوم” نشان می‌دهد که «زن» به عنوان یک «دیگری» در برابر «مرد» تعریف شده است، نه به عنوان موجودی مستقل. او می‌گوید زنان در طول تاریخ،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

چپ روسوفیل یا روسوفیل چپ

و از همان زمان، مسئلە سیاست و قدرت سیاسی در ایران بە امر مقابلە با آنگلوفیلیسم تبدیل شد، کە سرانجام بعد از دهەها مبارزە با انقلاب بهمن بە تسلط این ایدە بر نظام سیاسی در کشور پایان داد و جریانی را بە قدرت رسانید کە با فاصلە گرفتن از شرق و غرب تلاش کرد بە خواست تاریخی ایرانیان کە ایجاد دولت مستقل بود جواب دهد. هرچند دولت نوین نیز بە علت تئوکراتیک بودن آن، خود نقض غرض بود و نتوانست امر استقلال را بە پیش ببرد. ضدیت جمهوری اسلامی با سکولاریسم، آزادی و دمکراسی کە مبانی اصلی دولت مدرن اند، نهایتا باز استقلال موقتی چند دهە اول بعد از انقلاب را بە زیر سئوال برد و هم اکنون با چرخش بە طرف شرق و بویژە روسیە، باز ما با پدیدە روسوفیلیسم روبرو هستیم. پدیدەای کە با آغاز جنگ اوکراین و تجاوز روسیە بە این کشور، تشدید یافتە و بیش از پیش بە هویت نظام اسلامی تبدیل می شود.

روسوفیل در تاریخ ایران ریشە دارد. از زمانی کە روسها بە یک امپراطوری فرا روئیدند، و بعنوان یک قدرت جهانی در ایران ذی نفوذ شدند افراد و جریاناتی بویژە در حوزە سیاست و قدرت بە آنها تمایل یافتند. و این تمایل تا حد روس دوستی گسترش یافت، و روسوفیلها تلاش کردند کە ایران را در حوزە نفوذ روسیە نگەدارند. برای روسوفیلها همچون آنگلوفیلها (دوستداران غرب)، سیاست ملی را تنها می توان در کنار منافع قدرتهای بزرگ تعریف کرد. در این نگرش، نە استقلال رای وجود دارد و نە استقلال عمل. همە چیز در واقع بنوعی بە وجود قبلە خارجی وابستە می شود. در کنار قبلە عالم، کە شاە قاجار نمونە برجستە آن بود، قبلە خارجی تولد یافت کە بنوعی ادامە سیاست داخلی در عرصە خارجی بود!
روسوفیلها در تاریخ ایران در زمان قاجاریە سر برآوردند. در واقع دوران قاجاریە بە بیانی دوران رقابت شرق و غرب در قالب روسیە و کشورهای اروپائیست. دولتها (در مفهوم غیرمدرن) در ایران، مقهور قدرت نظامی و تکنولوژی شرق و غرب، چارە را در نزدیکی و یا سرسپردگی بە بە این قدرتها دیدند. و آنهائی کە در این راە سر از پا نمی شناختند، بیشتر بە نشان روسوفیل و یا آنگلوفیل آراستە شدند.
می توان گفت کە آنچە در تاریخ اوائل قرن بیستم با نام انقلاب مشروطە بوقوع پیوست، حرکتی ملی بود در جهت نفی جریان روسوفیل و آنگلوفیل بر اساس درکی درونی و ملی از مفهوم تجددخواهی. در واقع تجدد خواهی در زمینە تکنولوژی و فرهنگ اگرچە اساسا متاثر از دستاوردهای مدرن غرب بود، اما بر اساس همان روح مدرنیتە کە خودمختاری فرد و دولت را مبنا قرار می داد بە نفی تسلط قدرتهای خارجی رسید. مشروطە تلاشی بود برای پایان دادن بە روسوفیلیسم و آنگلوفیلیسم، و آغاز ایجاد دولت مدرن در ایران کە متاسفانە بە جائی نرسید و شکست خورد.

با شکست انقلاب مشروطە روسوفیلیسم و آنگلوفیلیسم ادامە پیداکردند، و در مقطع کودتای رضا خان و سید ضیاءالدین و نهایتا آغآز دوران پهلوی، بە کل آنگلوفیلیسم با شکست دادن روسوفیلیسم بر ایران تسلط یافت. در واقع ایجاد دولت شبە مدرن در ایران، چونکە بنیانش بر آنگلوفیلیسم قرار داشت نتوانست بە دولت واقعی مدرن تبدیل شود و از همان ابتدا وابستگی بر روح و روان چنین دولتی تسلط یافت.
و از همان زمان، مسئلە سیاست و قدرت سیاسی در ایران بە امر مقابلە با آنگلوفیلیسم تبدیل شد، کە سرانجام بعد از دهەها مبارزە با انقلاب بهمن بە تسلط این ایدە بر نظام سیاسی در کشور پایان داد و جریانی را بە قدرت رسانید کە با فاصلە گرفتن از شرق و غرب تلاش کرد بە خواست تاریخی ایرانیان کە ایجاد دولت مستقل بود جواب دهد. هرچند دولت نوین نیز بە علت تئوکراتیک بودن آن، خود نقض غرض بود و نتوانست امر استقلال را بە پیش ببرد. ضدیت جمهوری اسلامی با سکولاریسم، آزادی و دمکراسی کە مبانی اصلی دولت مدرن اند، نهایتا باز استقلال موقتی چند دهە اول بعد از انقلاب را بە زیر سئوال برد و هم اکنون با چرخش بە طرف شرق و بویژە روسیە، باز ما با پدیدە روسوفیلیسم روبرو هستیم. پدیدەای کە با آغاز جنگ اوکراین و تجاوز روسیە بە این کشور، تشدید یافتە و بیش از پیش بە هویت نظام اسلامی تبدیل می شود.

روسوفیلیسم با ظهور کشور شوراها از بین نرفت، اما تغییر ماهیت داد. لنین با در دست گرفتن قدرت همە قراردادها و معاهدەهای ناعادلانە، استعماری و شبە استعماری تزارها را با ایران فسخ کرد. در واقع از یازدهم تا چهاردهم دسامبر سال ۱۹۱۷ دولت بلشویکها در چند اعلامیه جداگانه قراردادهای تحمیلی دولت تزاری روسیه به ایران و امتیاز های کسب شده از ایران را لغو و از بدهی‌های پولی ایران به روسیه صرف نظر کرد. مهمترین کار لنین لغو قرارداد تقسیم ایران توسط روسیە تزاری و بریتانیا بود.
بە این ترتیب ضربە سنگینی بە روسوفیلهای عصر تزاریسم واردآمد. اما بعدها با تصویب اسناد کنگرە احزاب کمونیست در باکو در سال ۱۹۲۰، کە کمک بە اتحاد شوروی را ضروری انگاشتە و آنرا شرط کمونیست بودن قراردادەبود (نقل بە مضمون) نگاە لنین در واقع تغییر فاحشی کرد. او با در مرکز قراردادن شوروی، دیگران را فرع پنداشت و بە این ترتیب بە احیای نقش جهان شرق بعنوان قدرتی کە می تواند برای رشد تعیین کنندە باشد و بدون آن رشد واقعی و عادلانە میسر نیست، دست یازید. بعدها در در دوران استالین و از جملە با طرح گرفتن امتیاز نفت شمال ایران از طرف شوروی های کە چپ ایران از آن جانانە دفاع کرد، نوعی دیگر از روسوفیلیسم سر برآورد کە این بار توجیە خود را از آبشخور فکری ـ سیاسی دیگری می گرفت. همچنین با تدوین راە رشد غیرسرمایەداری کە دورزدن نظام سرمایەداری از طریق نزدیکی بە اتحاد شوروی و بلوک شرق را مد نظر داشت، عملا تئوری شکل گرفت کە رشد ایران را منوط بە همکاری با شوروی می کرد. از این مقطع بە بعد روسوفیلیسم بار دیگر در هیئتی دیگر دوبارە احیاء شد، و سیاست در ایران بار دیگر بە صحنە درگیری میان دو جریان قدیمی تبدیل گردید: روسوفیلیسم و آنگوفیلسیم، اما در یک شرایط تاریخی دیگرگونە. بویژە اینکە آمریکا نیز بە تازگی بە این جمع پیوستە بود.

 روسوفیلیسم کە در انقلاب بهمن و سرنگونی رژیم وابستە پهلوی نقشی فعال داشت، اما بە اهداف خود کە حضور علنی در صحنە سیاسی کشور و نزدیک کردن ایران بە شوروی بود، نە تنها دست نیافت بلکە بعدها توسط نظام سیاسی تازە بە قدرت رسیدە در ایران بشدت سرکوب و از صحنە راندەشد.
اما جهان باز ماجراهای دیگری را در توبرە شگفت انگیز خود داشت. یک دهە بعد از انقلاب بهمن و با سقوط بلوک شرق، بار دیگر و شاید این بار با شدت بسیار بیشتری روسیە چنان از جذابیت افتاد کە دهەها وقت لازم داشت تا دوبارە بە عاملی فعال در صحنە جهانی تبدیل شود. و این بار روسیە، بعد از دهەها تلاش مستمر، با بازسازی خود و با الهام از تزاریسم و تلفیق آن با سرمایەداری بە نظم اتوریتەای و خودویژەای از کاپیتالیسم رسید کە با استفادە از منابع عظیم انرژی خود و نیز قدرت نظامی و اتمی کە آن را در جایگاە دوم دنیا قرار می داد، توانست دوبارە سر علم کردە و رقیب خود را بە چالش بکشاند.
گسیل نیروی نظامی بە ایزوستیا، آبخازیای جنوبی، تسخیر کریمە، ایفای نقش فعال در بحران سوریە، حضور در لیبی (بعد از فروپاشی قذافی) و بویژە حملە بە اوکراین دوبارە این کشور را بعنوان قدرتی مطرح ساخت کە از توان تاثیرگذاری معینی بر سیر روندهای جهانی برخوردار است. تاثیری اگرنە بشیوە اجباری ایجادگرانە، اما مانع گونە آنگاە کە قرار بر برهم زدن برنامە جهان غرب و یا دیگر رقباست! در واقع قدرت روسیە، با توجە بە توان ایدئولوژیک و تکنولوژیک آن قدرتی اثباتی نیست، و تنها در حوزە نفی می تواند از تاثیرات معین بهرەمند باشد.
چنین تغییری دوبارە بە حضور و تقویت روسوفیلیسم ایرانی منجر شد کە این بار بیشتر آبشخور خود را هم در میان طیفی از چپ ها و هم میان اسلامیون در قدرت باز می یافت کە از فشارهای غرب در تنگنا بودند و ظهور دوبارە روسیە را فرصتی طلائی برای بە عقب راندن غرب می یافتند. و بە این ترتیب در تاریخ ایران شاید برای اولین بار روسوفیلیسمی شکل گرفتە با ریشە در اسلامیستها و چپها. چپهائی کە می توان بە آنان روسوفیلهای چپ و یا چپهای روسوفیل گفت.

در میان روسوفیلهای چپ دو گرایش وجود دارد: یکی می داند کە روسیە دیگر آن روسیە کمونیستی نیست، اما بازوی آن را بمثابە بازوی انتقامی از غرب باز می شناسد، و دیگری کە حرکت روسیە در حملە بە اوکراین را فرصتی برای احیاء دوبارە شوروی می داند. بویژە اینکە حزب کمونیست روسیە معمار اصلی حملە بە اوکراین بود، و این افراد چنین می پندارند کە قوی تر شدن روسیە نهایتا بە نفع کمونیستهای روسی و بە قدرت رسیدن دوبارە آنهاست. ولی آیا واقعا رابطەای مستقیم میان این دو وجود دارد؟
خوشبختانە روسوفیلهای چپ از لحاظ عددی زیاد نیستند، زیرا عمدە چپ ایران حملە و تجاوز روسیە بە اوکراین را محکوم کردند و خواهان عقب نشینی نیروهای روسی و حل مسائل فی مابین از طریق گفتگو و دیپلماسی شدند. آنها از روسیە خواستند بە حق حاکمیت اوکراین احترام بگذارد.

اما روسوفیلها کە بیشتر غرب ستیزاند تا سرمایەستیز (کە علت آن هم بی توجهی بە مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی در روسیە و نیز فراموش کردن عمدی ماهیت طبقاتی پوتین و شرکاء است)، کماکان بر موضع خود پای می فشارند. آنچە در نگاە و مواضع این افراد دیدە می شود، عبارت است از:
ـ نفرت عمیق از غرب (این نفرت نسبت بە وضعیت داخلی کشور و رژیم جمهوری اسلامی بسیار کمتر در آنها دیدە می شود، و یا شاید اساسا وجود ندارد!)
ـ عدم توجە بە حاکمیت ملی کشورها،
ـ استفادە از همان متد ناتو برای منکوب کردن رقباء و پیشبرد اهداف خود، یعنی جنگ و تجاوز،
ـ کنار متجاوزان روسی ایستادن، و بنابراین تجربە سوسیال دمکراسی اروپا را در جنگ اول جهانی تکرارکردن. سوسیال دمکراسی کە بە نام دفاع از میهن بە جنگ میان امپریالسیتها درغلتید،
ـ عدم توجە بە جنایات ارتش روسیە در تجاوز بە اوکراین،
ـ تاکید بشدت یکسویە بر جنایات دولت زلنسکی در سرکوب مردم دنباس، و امر فاشیسم اوکراینی،
ـ بی توجهی بە تاکید پوتین و شرکاء بر راست غربی و رابطە خوب آن با ترامپیسم و ماری لوپن، راستی کە گرایشات فاشیستی و بشدت ضد چپ دارد.

روسوفیلهای چپ کە معمولا رو بە سوی یک دولت و نفی دیگران در عرصە جهانی دارند، نهایتا و عملا:
ـ از دولت خودی، و صرفا از زاویە یک رفرمیست تمام عیار، از همان حاکمان سرکوبگر خودی می خواهند کە بە قبلە جهانی اشان بپیوندد، زیرا چنین می پندارند کە امکان تغییر دولت خودی از طریق اعتراضات مردمی وجود ندارد. بنابراین اگر بتوانند این دولت را بە شرق نزدیک کنند، از طریق استحالە آن می توانند ماهیت آن را تغییر دادە و بە نظامی تبدیل کنند کە خود می خواهند،
ـ با اینکە خود را چپ می دانند، اما آموزەهای مارکس را در مورد امر برخورد رادیکال با دولت سرکوبگر خودی فراموش کردە و اصل را مبارزە در برخورد رادیکال با غرب و گرویدن بە شرق می دانند (حال مهم نیست کە شرق کە دیگر آن شرق کمونیستی سابق نیست و خود بە یک نظام سرمایەداری آن هم از نوع عقب ماندە آن تبدیل شدەاست!). انگار تشابە اسم را اصل می پندارند!
ـ روسوفیلهای چپ مدل کمیکی از تئور ضدامپریالیستی لنین ارائە می دهند. در نگاە آنان هر قدرتی با غرب بجنگد یک ضد امپریالیست است! چنانکە گفتەشد ماهیت طبقاتی دولت ضد غربی را عمدا فراموش می کنند!
ـ آنان با گریز عمدی از فاجعە جنگ کنونی و نتایج آن، مرتب بە آیندە ارجاع می دهند. گوئی قرار است از دل جنگ اوکراین، بهشتی دیگر زادەشود! آنان بە بحران غذائی و اقتصادی در جهان و نیز احتمال جنگ اتمی بی توجەاند و شاید هم اساسا آن را می پسندند!
ـ با برجستەکردن بحران انرژی و اقتصادی در غرب، نسبت بە وجود همان بحران و فاجعە در خود روسیە و باقی جهان بشیوە عمدی بی توجەاند. این در حالیست کە غرب با توجە بە بنیە اقتصادی و مالی اش از تحمل بیشتری، بە گاە بحرانها، نسبت بە اقتصادهای دیگر برخوردار است.

و اما در صحنە شبکەهای اجتماعی و برخورد با رقبا:
ـ روسوفیلها معمولا ادب سیاسی ندارند و بسیار تهاجمی اند. آنان برای بیرون راندن رقیب از صحنە بە هر تهمت و خشونت کلامی کە امکان آن وجود داشتەباشد، پناە می برند. علت هم سادەاست. چونکە توجیە عقایدشان، بویژە در پشتیبانی از جنگ و جنایت نیروی تجاوزگر کم می آورد، بە شانتاژ متوسل می شوند. رادیکالیسم لومپنی غالب می شود،
ـ در شبکەهای اجتماعی، با آنکە تعدادشان بسیار کم است، اما سعی می کنند با هم و بە شیوە متمرکز عمل کنند تا گویا بسیار جلوە کنند!
ـ سربازان امام زمان در کنار آنها می جنگند، و با تهمت ناتوئی بودن رقبا سعی می کنند ضعف فکری ـ سیاسی خود را جبران کنند. آنان حتی منتقدان دو سوی ماجرا را هم بە ناتوئی بودن محکوم می کنند!
نهایتا اینکە روسوفیلیسم دوبارە در فرصتی کە جنگ اوکراین بوجود آوردە، با قدرت بیشتری قد علم کردە و تصور می کند کە ایران با گرویدن بە شرق و دوری از غرب بە رشد اقتصادی و سرانجام بە دمکراسی و آزادی خواهد رسید. غافل از اینکە بدون نوعی حضور در صحنە جهانی کە بالانسی را در میان اقتصادهای جهانی رعایت کند اساسا خبری از رشد و توسعە اقتصاد نیست (آنها بە همان مدل چین هم معتقد نیستند). ضمنان چگونە می توان با نزدیکی بە کشورهائی کە در آنها نظم اتوریتەای حاکم است و خبری از آزادی و دمکراسی نیست، می توان بە همین مفاهیم در سطح داخلی و جهانی رسید!
پس آخرین خصوصیت روسوفیل چپ این است کە بشدت ضد آزادی و دمکراسی است، و بە همین جهت امر عدالت کە در رابطە با همین دو مفهوم جایگاە واقعی خود را باز می یابد، در دنیای وهم آلود آنها بە هیچ تبدیل می شود.

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۲۱ تیر, ۱۴۰۱ ۹:۵۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سازش در پایان مبارزه به دست می آید، نه در آغاز

حضور پادشاه اسپانیا در مراسم یادبود ماوت‌هاوزن توهین به قربانیان است

زنان در معرض ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی

شیوا ارسطویی درگذشت!

اتحادیه سراسری کارگری ال-او (LO) تحریم اقتصادی اسرائیل را تصویب کرد

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!