تجاوزجنسی به محارم واقعیتی است که در تمام کشورها، خواه پیشرفته و خواه در حال توسعه وجود دارد، تفاوتی که در رخداد این پدیده در ایران و کشورهای پیشرفته وجود دارد آن است که در کشور ما در قبال این آسیب اجتماعی سکوت شده است.
در ایران به دلایل تابوبودن و ترس از انگ اجتماعی و از همه مهمتر بی توجهی و عدم آموزش در باره چگونگی ثبت در سازمانهای مربوطه، آمار دقیق و قابل اعتمادی از تجاوز جنسی از سوی محارم وجود ندارند چندان که فقدان پژوهش در این زمینه گاه حتی انکار این معضل میان مسئولان و سیاستگذاران اجتماعی را نیز باعث شده است. بنا بر تحقیقات آقای محسن مالجو پژوهشگر و جامعه شناس “ازآن جا که زمینههای مؤثر بر شکلگیری این آسیب اجتماعی در سالهای اخیر گسترش یافته است، این فرضیه بههیچ وجه بیراه نیست که میزان شیوع تجاوز به محارم نیز در ایرانِ در دههی اخیر رو به رشد بوده است”.
روزنامه رسالت نیز به نقل از رییس انجمن آسیب های اجتماعی از تشکیل ۵۲۰۰ پرونده قضایی در کشور در مورد رابطه جنسی برادر با خواهر و پدر با دختر خبر داده است. این آمار که به گفته برخی از جامعه شناسان تنها مشتی از نمونه خروار است، غیر از هزاران مورد تجاوز و سوءاستفاده جنسی خانگی توسط محارم است که هرگز گزارش نشده اند.
طبق نظر کار شناسان جامعه شناسی در جوامعی مثل جامعه ما اگر زنی آزار جنسی علیه خود را افشا کند، این بیم وجود دارد که افکار عمومی زن را مورد شماتت و سرزنش قرار داده و حتی خود او را مقصر قلمداد نماید. در برخی خرده فرهنگ های ما حتی این خطر وجود دارد که افشای چنین وقایعی به بهای جان آن زن تمام شود، به همین دلیل این قبیل حوادث معمولا در مخفی ترین زوایای ضمیر زنان پنهان می ماند.
استفاده از خشونت جسمانی و حربه زور، یکی از رایج ترین شیوه های برقراری جنسی با محارم برای آزارگران است. آنها از ضرب و شتم و شلاق زدن تا سوزاندن فرد آزار دیده برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده می کنند، بنابراین در بسیاری اوقات خانه ای که باید مانند بهشتی امن باشد، کانونی برای آزار، ترس، و اجحاف زنان می شود. نا گفته نماند که آزارگران از شیوه های تحریک عاطفی و ارعاب احساسی، اقتصادی و فریبکاری برای فشار آوردن و برقراری ارتباط جنسی با محارم نیز استفاده میکنند.
بنابر گزارشها وقتی آزاردیده از همهی راهحلهای ممکن و مقاومتها خسته و ناامید شده باشد، چه بسا برای ترک موقعیت آسیبزا، تصمیم به فرار از منزل با تمام پیامدهای آن، ازدواج از سر ناچاری یا حتی خودکشی بگیرد. مثلا آمار تجاوز جنسی به محارم در تحقیقات مربوط به روسپیگری حدود ۲۲ تا ۲۵ در صد عنوان شده و در تحقیقات مربوط به دختران فراری این مسله بین ۱۲ تا ۳۶ در صد است.
قوانین موجود در ایران زمانی که یک طرف ادعا زنان باشند آن چنان کارایی ندارند و بیشتر دست و پا گیر هستند. اثبات حقوقی انواع آزارهای جنسی به دلایل گوناگون بسیار دشوار است و شاید نتوان اثبات کرد. در اکثر پروندههای تجاوز به محارم حتی اگر تجاوز واقع شده باشد متجاوزان، به دلیل مشکلات قانونی تبرئه میشوند.
بنا به گفته آقای محسن مالجو پژوهشگر و جامعه شناس، تجاوز جنسی بطور کلی در حقوق ایران با نام «زنای به عنف» شناخته میشود، در قانون، مرزی بین “زنای به عنف” و ” تجاوز به محارم” وجود ندارد و اصلا قانونی به نام “تجاوز به محارم” تصویب نشده و مرزی که این دو را با هم متفاوت می کند مسله”رضایت” است. متاسفانه چه در فقه و چه در محضر مردم عادی و حتی در حوضه تخصصی جامعه شناسی بین این دوکلمه تفاوتی قائل نمی شود. تفاوتشان به این معنی است که بطور مثال در چندین سال قبل، دختری از برادرش به عنوان جرم تجاوز شکایت کرد، این پرونده در دادگاه بررسی شد، برادر آزاد شد چون انکارکرد ولی دختر بخاطر شکایتی که کرده بود، به نوعی اعتراف به جرم بود و اعدام محکوم گردید.
نبود قوانین حمایت کننده از زنان در جایگاه قربانی آزارهای جنسی باعث میشود که در روند قضایی بیشترین فشار و تمام مسئولیت اثبات ادعا بر دوش آزاردیده باشد. قانونگذار برای اثبات مسئله تجاوز به عنف، شهادت چهار نفر را ضروری میداند و اگر قاضی به این علم برسد که تجاوز صورت گرفته، میتواند حکم را صادر کند. قوهی قضاییه، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، و نیروی انتظامی در این زمینه بسیار ناکارآمد هستند.
منابع:
۱. تجاوز جنسی به محارم در ایران محسن مالجو ۱۹/۰۵/۲۰۱۸
https://pecritique.com/2018/05/19/تجاوز-جنسی-به-محارم-در-ایران-محسن-مالج/
۲. تجاوز به محارم: زمینه ها، استراتژی های متجاوز و واکنش های بزه دیدها
محسن مالجو رفاه اجتماعی پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۴
۳. مجله ویستاhttps://vista.ir/m/a/ty1uj