دورانى چپ ایران عمدتا در حزب کمونیست ایران (و پیش از آن در حزب عدالت) متشکل بود که بعد از یک دوره فترت سپس جاى خود را بطور عمده به حزب توده ایران داد که بیشترین حضور و تاثیر مستقیمش از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بود و در سالهاى ۵٠ جنبش فدایى عمده نیروى چپ ایران را نمایندگى می کرد.
گرچه در سال های ۶۰-۶۱ برنامه و روند وحدت حزب توده ایران و سازمان فداییان )اکثریت( در جهتی بود که انتظار می رفت مجموعه قابل توجهی از این امید را زنده کرده بود که چپ ایران در حزبى جدید متشکل شود تا در مبارزه نیمه علنى فعال تر و موثرتر برآمد کند، ولى ضربات دهه ۶٠ و به دنبال آن دستگیرى، زندان، شکنجه، اعدام، مهاجرت و فعالیت مخفى این روند را متوقف کرد و آن انتظار را بی پاسخ گذاشت و امر وحدت نیز منتفی شد.وحدت آن دو را هم برباد داد و به دنبال آن روندهای پس از ضربات که دامنگیر کلیه سازمانهای دیگر چپ ایران شد، یعنی انشعابات، ریزش ها و کنار گیرى ها و مهاجرت ها و تبعات سیاسی و اجتماعی و مسائل ناشى از آن و نیز عدم فعالیت تشکیلاتى موثر این نیروها، پروسه تحلیل و آغاز ضعیف تر شدن و بعضا ازهم پاشیدگى چپ ایران را به دنبال داشت.
امروز گرچه تشکیلات “سازمان اکثریت” در خارج از کشور به مثابه بزرگترین تشکل چپ ایران است و هنوز هواداران غیرمتشکل آن در داخل کشور قابل ملاحظه است، ولى اصلا توان آن با دوران قبل از مهاجرت قابل مقایسه نیست.
با این توضیح کوتاه و خلاصه، حال این مساله مطرح می شود که در چنین شرایط نامساعدی که دامنگیر چپ ایران است آیا چپ ایران در آینده اى نه چندان دور قدرت و توان آن را خواهد داشت تا در سیمایی جدیدتر و در تشکلی فراگیر و موثرتر در پاسخ به نیازهای کنونی جامعه ى هر لحظه متحول ایران سربلند کند، و مرکز ثقل و نقطه اتکاء و امید چنین برآمدی کدام یک از سازمان ها واحزاب واقعا موجود چپ است؟
١- حزب توده ایران
٢- سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
٣- سایر احزاب وسازمان ها
حزب توده ایران بعد از فروپاشى اردوگاه سوسیالیسم که بزرگترین تکیه گاه و نقطه قوت آن محسوب می شد، و بویژه بعد ازضربات کشنده ای که منجر به نابودی تقریبا تمام رهبری حزب گردید وبعد از فروپاشی “اردوگاه سوسیالیسم” و منتفی شدن حضور بزرگترین تکیه گاه حزب در عرصه بین امللی میدان فعالیت آن دچار سکته سنگینی شد. مهاجرت تشکیلات و افراد باقیمانده وانشعابات متعاقب دیگر توانی برای این حزب نگذاشته اند که امکان آن را داشته باشد تا گرد هم آورنده نیروی چپ ایران در سازمان یا حزب نوینی گردد؛ بویژه این که محتوای مرامی برنامه ای و ساختار حزبی آن به گونه ای است که هم چنان در تعصب یک حزب ایئولوژیکی گرفتار است
سازمان اکثریت علی رغم این که در دو دهه اخیر تلاش کرده است از مشخصات و مولفه های یک حزب مدرن چپ برخوردارگردد، ولی هنوز در نیمه راه است. گرچه کادرهای آن به میزان زیادی حفظ شده اند ولى تشکیلات اکثریت نه تنها نتوانسته است با جذب نیروی جدید بویژه جوانان، خود را گسترش دهد، بلکه در سالهاى اخیر به میزانی نیروی آن رو به تحلیل بوده و با مشکل پیرشدن دائم التزاید کادرهاى خود هم مواجه است.
با همه این مشکلات چپ ایران هرگاه خواسته باشد در روندهای جاری جامعه نقش ایفا کند، ضروری است که با بهره گیری از امکانات و تجربه های تاکنونى خود پایه ریزى یک چپ نوین و فراگیر ــ که علاوه بر “کارگران و زحمتکشان” اقشار وسیعی از جامعه و گروه های اجتماعی وسیع تری را نمایندگی و از مطالبات آنها دفاع کند ــ را در دستور کار خود قرار دهد و برنامه ای مبتنی بر ظرفیت های جامعه و متاثر از آرمان ها و اهداف عدالتجویانه و آزادیخواهانه خود در شکل و شیوه نوینی از سازماندهى پی گیرد.می توان گفت که در این میان سازمان اکثریت بیشترین شانس و توانایی را دارد که در این راه اقدامات موثرتری را از آنچه تاکنون انجام داده است در راه شکل گیری این چپ نوین ایفا کند.
البته شکل گیرى این حزب نو به این معنى نیست که بقیه جریانات چپ از صحنه خارج می شوند، بلکه انها بصورت تشکلهاى سنتى و کوچک باقى خواهند ماند
اما بخشى از مولفه ها و مشخصات حزب نوین چپ ایران متناسب با شرایط کنونی کشور ما و با ملاحظه روند ها و سرنوشت کشورهای “سوسیالیستی” و تجارب جدید احزاب چپ جهان می تواند به قرار زیر باشد:
۱ــ پای بندی به عدالت اجتماعی، آزادی، دموکراسی و توسعه اجتماعی
۲ــ پای بندی به منافع ملی و متکی بر “سرمایه های اجتماعی” داخلی در سیاست های منطقه ای و جهانی
۳ــ عدم وابستگى به دولت ها و مراکز”قدرت و سیاست” خارجی و معتقد به همبستگی بین المللى با احزاب چپ ومترقى جهان
۴ــ رعایت کننده مصلحت عمومی جامعه در اختلافات و نزاع ها و کشمش های گروه های اجتماعی وسیاسی و ملی منطقه ای
۵ــ مدافع مطالبات به حق و دموکراتیک طبقات و اقشار زحمتکش و میانه جامعه (فرهنگیان، کارمندان، هنرمندان و معتقدان به گرایش های مذهبی فکری و زیستی متفاوت ومتنوع ) و همراهی و همبستگی با آنان در تحقق مطالباتشان
۶ــ همبستگی و همراهی با جوانان، زنان و اقوام ایرانی و دفاع از مطالبات دموکراتیک آنها
۷ــ مدافع سالم سازی زیست بومی و محیط زیست
۸ــ معتقد به مبارزه مسالمت آمیز سیاسى و دورى از خشونت
۹ــ حزب نوین چپ یک حزب ایدئولوژیک نیست. در عین حال خداباوران و غیرخداباوران و کمونیستها در آن عضویت خواهند داشت
۱۰ــ معتقد به کسب قدرت سیاسی از طریق راى و مسالمت امیز
۱۱ــ معتقد به دمکراسى حزبى و وجود و عملکرد گرایشهای مختلف در چارچوب های یادشده است.
۵-مدافع سرسخت دمکراسى وعدالت اجتماعى ٠٠٠٠
نیروهاى تشکیل دهنده این حزب شامل کادرهاى متشکل در سازمان هاى موجود و نیروها ى وسیعى که خارج از تشکل هاى موجود به شکل فردى فعال اند و آرزوى چنین حزبى را دارند، از چنین چشم اندازی استقبال می کنند.
چپ ایران بالقوه از نظر کادر بسیار غنى ست. این کادرها تجربه مبارزه با دیکتاتورى شاه، مبارزه مسلحانه، انقلاب، سرکوب در انقلاب، سوسیالیسم و فرو پاشى ان، جنگ، اصلاحات، جنبش سبز و شرکت در انتخابات و دمکراسى در خارج و همکارى و رابطه دوستانه با بخش دمکرات مذهبى و همکارى سیاسى با انها، تجربه انشعابات و اتحادهاى به ثمرنرسیده وغیره را پشت سر دارد. با این مشخصات این کادرها همراه با بسیاری از کادرهاى دمکرات و عدالتخواه مذهبى دارای چنان توان بالقوه ای اند که قادر اند پایه هاى حزب چپ نوین ایران را بنا نمایند و بر ناامیدى ها و تفرقه های موجود فائق آیند. این حزب می تواند در کوتاه مدت به یکى از احزاب مهم ایران تبدیل شود و درسى باشد براى مقابله باتفکر ارتجاعى ضدیت باحزب و تشکل و باعث تشویق بقیه نیروهاى جامعه در ساختن احزاب خودشان و تحکیم روند دمکراسى و قانون وحزبیت.
سازمان هاى چپ دموکرات موجود، بخصوص “سازمان اکثریت” و اتحاد فدایى و کادرهای توده اى، ملى مذهبى ها، ملیون، إصلاح طلبان چپ و بسیاری از نیروهاى سبز می توانند نقش مهمى در این رابطه ایفا کنند.
این نظر مختصر باید توسط سایرین تکمیل گردد و در فرصت کافى در این زمینه تدارک نظرى وسازمانى صورت گیرد.
شاید روزى بتوان هیئت مؤسس و گردهمایى سراسرى آن را شکل داد و حزبى نو بنام حزب سوسیال دمکرات یا چپ نوین ایران یا نامى دیگر با امید در صحنه سیاسى ایران بمیدان آید. به امید ان روز باید امیدوار بود که در فاصله زمانی نه چندان دور مقدمات کار تشکل یاد شده فراهم آید و با نامی درخور محتوا و برنامه و نیروهای آن بمثابه یک حزب چپ فراگیر و معتدل یا یک حزب سوسیال دموکرات با مشخصات فرهنگی تاریخی ایران پا به عرصه حیات بگذارد.