اطلاعیه گروهی هفت نفره برای برگزاری رفراندم، شاید بسیار کوتاه باشد ولی به قدر کافی روشن نیست. یقینا چیزی، یا احساس خطری بزرگ این افراد را وادار کرده است که دست به انتشار چنین اطلاعیه ای بزنند. اگر ما میتوانستیم پروسه تدوین چنین اطلاعیه ای را با داشتن متن های اولیه و اصلاحاتی که احتمالا در آن متن ها بکاررفته را برای مطالعه داشته باشیم، و یا در جریان کامل بحث هائی که این هفت نفر طی آن به متن نهائی دست یافته اند قرار بگیریم، میشد روی این اطلاعیه نظری قطعی داد. اما فعلا تنها همین متن نهائی است که باید با مرور دقیقش بر آن اظهار نظر کرد. اینجا برای ما نباید نامها اهمیت بیش از حدی داشته باشند .
اطلاعیه میگوید: “تجربه بیست و شش سال گذشته و دهها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان میدهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد.” در جمله بالا اگر دقت کافی شود میبینیم که دارای سه بخش است و هر بخشی در واقع حکم مشخصی را صادر میکنند. حکم اول این است که در “بیست و شش سال گذشته”،”دهها مصیبت کوچک و بزرگ…..بر سر مردم ایران آمده”، البته اطلاعیه نمونه های کوچک یا بزرگی از این مصیبت ها را بیان نمیکند و ما نمی دانیم نویسندگان این اطلاعیه به چه چیزی مصیبت میگویند و در نتیجه این ابهام به لحاظ روانی خواننده را وادار میکند که از ظن خودش یار اطلاعیه شود و بدون اینکه متوجه باشد جای خالی را با خواسته های ذهنی خودش پر کند و پس از آن تصویر خودش را در اطلاعیه ببیند. بعنوان مثال شاید کسی فکر بکند که این مصیبت ها شامل زلزله بم، گسترش اعتیاد و فحشا، سطح پائین بهداشت، نبود شغل مناسب، فرارمغز ها و ….. بعلاوه هزاران مصیبت دیگر باشد. اما چنین نیست و منظور اطلاعیه اینگونه مصیبت ها نمیتواند باشد؛ چرا؟ چون مصیبت ها نتایج مشخصی داشته اند. مشخصه مصیبت های مورد نظر اطلاعیه کدام ها هستند؟ اطلاعیه میگوید این مصیبت ها ” تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته است” اطلاعیه وقتی میگوید “ملت” منظورش مجموعه مردم و حاکمان است که سپس آنرا در قالب “ایران” ریخته تحویل خواننده میدهد تا بتواند نوع انزوای مورد نظرش را در پوشیدگی بیان کند. در واقع جمله را باید اینگونه اصلاح کرد: ایران دچار انزوای سیاسی شده و این تحقیر بر مردم یا ملت روا شده است. اگر بخواهیم منظور اطلاعیه را روشن تر بیان کرده باشیم باید بگوئیم که ایران(جمهوری اسلامی) در جامعه بین المللی از نظر سیاسی منزوی شده است. در حکم سوم جمله بالا راه حل اطلاعیه برای برون رفت از این انزوای سیاسی که گریبان جمهوری اسلامی را گرفته است اعلام میشود. راه “رهائی ملت رنجدیده ایران” از این بحران که همان انزوای جمهوری اسلامی در محافل بین المللی است را اطلاعیه رفراندم میداند. جان کلام اطلاعیه همان جمله اول است و باقیش جز حاشیه نویسی چیز دیگری نیست.
چرا این اطلاعیه صادر شده است؟ و آن بحرانی که به انزوای سیاسی جمهوری اسلامی انجامیده است چیست؟
اطلاعیه میگوید: “سد بزرگی در برابر پیشرفت در تمام زمینه ها، از جمله توسعه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی در ایران فراهم کرده است”. از طرز نوشتن جمله معلوم است که توسعه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی از اهمیت درجه دوم نسبت به دیگر زمینه ها برخوردار است، آن دیگر زمینه ها کدامها هستند؟ آیا دست یابی به تکنولوژی ساخت سلاح های اتمی را نیز شامل میشود؟ که “در مناسبات دیپلماتیک” دارد از بین میرود؟
اجازه بدهید جمله “تجربه بیست و شش سال گذشته و دهها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان میدهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد.” را بدین صورت تصحیح کنیم: بیست و شش سال سیاست های مخرب جمهوری اسلامی و تلاش اپوزیسیون، در مناسبات بین المللی به بحرانی تبدیل شده است که اجماع جامعه جهانی در مخالفت با دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح های اتمی است و این تحقیر نظام فقاهتی و ایران است و برای برون رفت از این بحران باید اپوزیسیون را به تقابل با جامعه جهانی کشیده و نظام فقاهتی را از انزوای سیاسی برهانیم. این مفهوم واقعی جمله پیش گفته است که زیر لوای “رفراندم ملی” انتشار یافته. اگر غیر از این بود و منظور اطلاعیه مصیبت هائی که این نظام بر مردم ایران رواداشته است میبود ، طبعا باید از انزوای سیاسی نظام زورگوی اسلامی حاکم استقبال میکرد و نه به مقابله با آن بر میخاست. اطلاعیه حتی زمانی که میخواهد پیشاپیش اهداف رفراندم را اعلام بکند نیز بروشنی میگوید که به مسائل داخلی کاری ندارد و تنها به مناسبات با خارج می اندیشد . “حکومتی که با تکیه بر آرای اکثریت ملت و بر اساس حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی و ایجاد روابط مسالمت آمیز با جامعه جهانی………….. بتواند کشور را به ساحل نجات رهنمون شود”. چرا در این جمله و در سراسر اطلاعیه به خصلت سر کوب گر و ارتجاعی نظام فقاهتی در داخل که سر چشمه تمامی معضلات امروز ایران است اشاره نمیشود؟ آیا عادلانه است که فکر کنیم بحرانی که از آن نامبرده شده همان بحران هسته ای نظام اسلامی است؟ انتخاب مجدد جورج بوش و ماجراجوئیهای اتمی فقها به اضافه حمایت از تروریسم در منطقه، جمهوری اسلامی را با خطرات جدی روبرو کرده است. جمهوری اسلامی امروز با دو بحران بزرگ روبرو است، در داخل با بحران عدم مشروعیت و در خارج با بحران انزوای هر چه بیشتر روبروست. فقها نمیتوانند با هر دو این بحرانها مقابله کنند. آنچه اطلاعیه رویش تاکید کرده و بدنبال راه حلی برایش میگردد بحران انزوای سیاسی نظام اسلامی در سطح بین المللی است که البته بجای نظام اسلامی واژه ملت و ایران را بکار گرفته است. هر چند که اساسا خطر حمله نظامی ایران را تهدید نمیکند ولی خطر رجوع پرونده فقها به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد که بعدا آمریکا میتواند بر مبنای قطعنامه های احتمالی بر علیه فقها به نابودی تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی دست بزند. در صورت نابودی تأسیسات هسته ای نظام، فقها چه کاری میتوانند بکنند؟ مردم ایران مسلما در بهترین حالت نظاره گر دعوای فقها و آمریکا خواهند ماند. جمهوری اسلامی اگر سکوت کند در داخل آتوریته اش مانند حبابی میترکد و اگر دست به تلافی بزنند باچنین کاری تنها مرگ حکومت فقاهتی را بجلو خواهند انداخت. علی الرغم تبلیغات فقاهتی هیچکدام از ابزار جنگی حکومت فرصت پرواز کردن را نخواهند یافت، پس تکلیف چیست؟ این اطلاعیه شاید و تأکید میکنم شاید تلاشی باشد که میخواهد تحت لوای خطری که ذکرش رفت بحران عدم مشروعیت حکومت فقها را در داخل برای چند صباحی ، تا زمانی که فقها بتوانند انزوای سیاسی خارجی را حل کنند تخفیف دهد، خصوصا که خود اطلاعیه هم آشکارا میگوید که از بحران انزوای سیاسی ایران(نظام فقاهتی) در جامعه جهانی سخن میگوید و نه بحران دررابطه مردم و حکومت اسلامی.
اطلاعیه میگوید: “تجربه بیست و شش سال گذشته و دهها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان میدهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد.” در جمله بالا اگر دقت کافی شود میبینیم که دارای سه بخش است و هر بخشی در واقع حکم مشخصی را صادر میکنند. حکم اول این است که در “بیست و شش سال گذشته”،”دهها مصیبت کوچک و بزرگ…..بر سر مردم ایران آمده”، البته اطلاعیه نمونه های کوچک یا بزرگی از این مصیبت ها را بیان نمیکند و ما نمی دانیم نویسندگان این اطلاعیه به چه چیزی مصیبت میگویند و در نتیجه این ابهام به لحاظ روانی خواننده را وادار میکند که از ظن خودش یار اطلاعیه شود و بدون اینکه متوجه باشد جای خالی را با خواسته های ذهنی خودش پر کند و پس از آن تصویر خودش را در اطلاعیه ببیند. بعنوان مثال شاید کسی فکر بکند که این مصیبت ها شامل زلزله بم، گسترش اعتیاد و فحشا، سطح پائین بهداشت، نبود شغل مناسب، فرارمغز ها و ….. بعلاوه هزاران مصیبت دیگر باشد. اما چنین نیست و منظور اطلاعیه اینگونه مصیبت ها نمیتواند باشد؛ چرا؟ چون مصیبت ها نتایج مشخصی داشته اند. مشخصه مصیبت های مورد نظر اطلاعیه کدام ها هستند؟ اطلاعیه میگوید این مصیبت ها ” تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته است” اطلاعیه وقتی میگوید “ملت” منظورش مجموعه مردم و حاکمان است که سپس آنرا در قالب “ایران” ریخته تحویل خواننده میدهد تا بتواند نوع انزوای مورد نظرش را در پوشیدگی بیان کند. در واقع جمله را باید اینگونه اصلاح کرد: ایران دچار انزوای سیاسی شده و این تحقیر بر مردم یا ملت روا شده است. اگر بخواهیم منظور اطلاعیه را روشن تر بیان کرده باشیم باید بگوئیم که ایران(جمهوری اسلامی) در جامعه بین المللی از نظر سیاسی منزوی شده است. در حکم سوم جمله بالا راه حل اطلاعیه برای برون رفت از این انزوای سیاسی که گریبان جمهوری اسلامی را گرفته است اعلام میشود. راه “رهائی ملت رنجدیده ایران” از این بحران که همان انزوای جمهوری اسلامی در محافل بین المللی است را اطلاعیه رفراندم میداند. جان کلام اطلاعیه همان جمله اول است و باقیش جز حاشیه نویسی چیز دیگری نیست.
چرا این اطلاعیه صادر شده است؟ و آن بحرانی که به انزوای سیاسی جمهوری اسلامی انجامیده است چیست؟
اطلاعیه میگوید: “سد بزرگی در برابر پیشرفت در تمام زمینه ها، از جمله توسعه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی در ایران فراهم کرده است”. از طرز نوشتن جمله معلوم است که توسعه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی از اهمیت درجه دوم نسبت به دیگر زمینه ها برخوردار است، آن دیگر زمینه ها کدامها هستند؟ آیا دست یابی به تکنولوژی ساخت سلاح های اتمی را نیز شامل میشود؟ که “در مناسبات دیپلماتیک” دارد از بین میرود؟
اجازه بدهید جمله “تجربه بیست و شش سال گذشته و دهها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان میدهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد.” را بدین صورت تصحیح کنیم: بیست و شش سال سیاست های مخرب جمهوری اسلامی و تلاش اپوزیسیون، در مناسبات بین المللی به بحرانی تبدیل شده است که اجماع جامعه جهانی در مخالفت با دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح های اتمی است و این تحقیر نظام فقاهتی و ایران است و برای برون رفت از این بحران باید اپوزیسیون را به تقابل با جامعه جهانی کشیده و نظام فقاهتی را از انزوای سیاسی برهانیم. این مفهوم واقعی جمله پیش گفته است که زیر لوای “رفراندم ملی” انتشار یافته. اگر غیر از این بود و منظور اطلاعیه مصیبت هائی که این نظام بر مردم ایران رواداشته است میبود ، طبعا باید از انزوای سیاسی نظام زورگوی اسلامی حاکم استقبال میکرد و نه به مقابله با آن بر میخاست. اطلاعیه حتی زمانی که میخواهد پیشاپیش اهداف رفراندم را اعلام بکند نیز بروشنی میگوید که به مسائل داخلی کاری ندارد و تنها به مناسبات با خارج می اندیشد . “حکومتی که با تکیه بر آرای اکثریت ملت و بر اساس حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی و ایجاد روابط مسالمت آمیز با جامعه جهانی………….. بتواند کشور را به ساحل نجات رهنمون شود”. چرا در این جمله و در سراسر اطلاعیه به خصلت سر کوب گر و ارتجاعی نظام فقاهتی در داخل که سر چشمه تمامی معضلات امروز ایران است اشاره نمیشود؟ آیا عادلانه است که فکر کنیم بحرانی که از آن نامبرده شده همان بحران هسته ای نظام اسلامی است؟ انتخاب مجدد جورج بوش و ماجراجوئیهای اتمی فقها به اضافه حمایت از تروریسم در منطقه، جمهوری اسلامی را با خطرات جدی روبرو کرده است. جمهوری اسلامی امروز با دو بحران بزرگ روبرو است، در داخل با بحران عدم مشروعیت و در خارج با بحران انزوای هر چه بیشتر روبروست. فقها نمیتوانند با هر دو این بحرانها مقابله کنند. آنچه اطلاعیه رویش تاکید کرده و بدنبال راه حلی برایش میگردد بحران انزوای سیاسی نظام اسلامی در سطح بین المللی است که البته بجای نظام اسلامی واژه ملت و ایران را بکار گرفته است. هر چند که اساسا خطر حمله نظامی ایران را تهدید نمیکند ولی خطر رجوع پرونده فقها به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد که بعدا آمریکا میتواند بر مبنای قطعنامه های احتمالی بر علیه فقها به نابودی تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی دست بزند. در صورت نابودی تأسیسات هسته ای نظام، فقها چه کاری میتوانند بکنند؟ مردم ایران مسلما در بهترین حالت نظاره گر دعوای فقها و آمریکا خواهند ماند. جمهوری اسلامی اگر سکوت کند در داخل آتوریته اش مانند حبابی میترکد و اگر دست به تلافی بزنند باچنین کاری تنها مرگ حکومت فقاهتی را بجلو خواهند انداخت. علی الرغم تبلیغات فقاهتی هیچکدام از ابزار جنگی حکومت فرصت پرواز کردن را نخواهند یافت، پس تکلیف چیست؟ این اطلاعیه شاید و تأکید میکنم شاید تلاشی باشد که میخواهد تحت لوای خطری که ذکرش رفت بحران عدم مشروعیت حکومت فقها را در داخل برای چند صباحی ، تا زمانی که فقها بتوانند انزوای سیاسی خارجی را حل کنند تخفیف دهد، خصوصا که خود اطلاعیه هم آشکارا میگوید که از بحران انزوای سیاسی ایران(نظام فقاهتی) در جامعه جهانی سخن میگوید و نه بحران دررابطه مردم و حکومت اسلامی.