شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۲

شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۲

چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟
در شرایطی که تازه به دوران رسیده‌ها به تقسیم غنایم مشغول بودند، صابر با هزاران امید و آرزو به روزگار بهتری فکر می‌کرد و در این راستا به فعالیت در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی
روشنفکران مرکز، ستم ملی را در تضاد با ستم طبقاتی می‌بینند. این طرز تفکر ناشی از نگاه مرکزگرا و تلاش برای ایجاد یک دوگانگی است که باز تولیدکنندگان بالادستان در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: میثم آل‌مهدی
نویسنده: میثم آل‌مهدی
سایه هایِ خاکستری
پشت میکنم به خودم، جهنم همینجاست، در جمهورِ متراکمِ فقاهت،  گرسنگی وقت نمی شناسد...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
رخ داد های سیاسی در آينه گفتمان طبقاتی..
در مجموع، تاریخ‌نگاری نیز امری طبقاتی است و با منافع اقتصادی طبقات اجتماعی گره خورده است. امروز نیز در برابر دیدگان خود، شاهد تفسیر طبقاتی از تاریخ هستیم؛ از نگاه...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!
  🔸🔸🔸 بولتن کارگری گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) 🔸نشانی کانال تلگرامی بولتن کارگری: 🆔 t.me/boultane_kargari 🔗https://t.me/boultane_kargari
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بولتن کارگری
نویسنده: بولتن کارگری
دولت پزشکیان و گسل ‌های اجتماعی
در این شرایط، تنها اصلاحات ساختاری وسیع و اتخاذ سیاست‌های اقتصادی عادلانه، همراه با تغییرات اساسی به نفع لایه‌های کم‌درآمد، کارگران و فرودستان شهری و روستایی، می‌تواند گسل‌های اجتماعی و...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
بیانیهٔ بیش از ۶۳۰ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی، برای آزادی فوری بازداشت شدگان فراخوان ۲۵ بهمن
انتظار مى‌رود که حاکمیت و همه ارکان آن مس‍ؤلیت خود را در برابر مطالبات مردمی رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی به جا آورده و از اصرار بر رفتارهای غیرقانونی...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کمپین رفع حصر
نویسنده: کمپین رفع حصر

«اصلاح طلبی» و «انقلابی» دارای ذات نیستند (بخش دوم)

اگررفرمیسم (اصلاح طلبی) به مفهوم یک روش تغییر وتحول تدریجی پذیرفته شود، این سوال در برابرمدافعان آن قرار می گیرد که: تغییر وتحولات تدریجی وگام بگام مورد نظرشما، کدام مضمون، سمت وچشم انداز وکدام فرم والگوی شکل‌واره‌ای را درنظر دارد؟ واساسا آیا اصلاح طلبی(تغییر وتحولات تدریجی) مورد نظر، سمت، الگو و چشم اندازشکل‌واره‌ای حدودا مشخصی پیش رو دارد؟

از حدود سالهای ۱۳۶۵ به اینسو بخشی ازنیروهای انقلابی خط امامی از نوع انقلابی واپس گرای آیت الله خمینی، بتدریج  دچارتردید وتجدید نظردراندیشه سیاسی شیعی (امام محور) و« ولایت فقیه »واقعا موجود شده، گرایش به اندیشه سیاسی تجدد خواهانه و دمکراتیک پیداکرده وبه اصلاح طلبی روی آوردند.

بعداز دوم خرداد ۱۳۷۶، تشکیل دولت خاتمی ونام گذاری آن به عنوان  دولت اصلاح طلب توسط خط امامی های سابق ، واژه اصلاح واصلاح طلبی رواج و گسترش یافته و قرائتهای گوناگون ازآنها درمیان نیروهای گوناگون طرفدارجمهوری اسلامی  ونیز پاره ای دیگراز نیروهای سیاسی رواج یافت. بخشی ازنیروهای سیاسی جمهوری اسلامی اعم ازمخالف ومدافع دولت خاتمی، قرائتهای گوناگون، متفاوت، گاه مغشوش ومتضادی ازاصلاح واصلاح طلبی ارئه کردند. دراین نوشته به چند نمونه اشاره می کنیم.

قرائت های اسلامی از«اصلاح و اصلاح طلبی»

برخی نوشتند:«اصلاح در حوزه واژگانی قرآنی در برابرافساد به معنای نابسامانی ایجاد کردن واز حالت اعتدال بیرون آمدن می باشد …»، بعضی از مفسران اصلاح را به معنای معتدل قراردادن چیزی گرفته اند. و برخی دیگر آن رابه «لیاقت و شایستگی»، معنا کرده و برای آن معنای دیگری ذکر نموده و گفته اند:«فسادعبارت است ازتغییر دادن هرچیزی ازآن چه طبع اصلی آن اقتضا دارد و اصلاح، باقی ماندن هرچیزی است به مقتضای طبع اصلیش تا آن چه خیروفایده درخور آن است بر آن مترتب گردد، بدون آن که به خاطر فسادش چیزی ازآثارنیک آن تباه گردد…واژه اصلاح و مشتقات آن ۱۸۰ مرتبه در قرآن به کار رفته است و نحوه کاربردش، گاهی به صورت مطلق  بوده؛ و گاهی دیگر با متعلقات به گونه های مختلف به کار رفته است. معنای مشترک در همه مشتقات این واژه،سلامت ازفساد می باشد که شامل سلامت درذات وموضوع یا رأی و نظر یا عمل می گردد. (مجموعه گزاره های فوق  از مقاله ای تحت عنوان «اصلاح طلبی – رفرم – رفرمیسم » است که در تاریخ  یکشنبه ۱ اسفند‌ماه سال – ۱۳۸۹ وبلاگ علم سیاست گروه نارنج سبز منتشرشده است).

 شخص بنام محمد رضاجواهری نوشت :« درلغت عرب، صلاح وفساد ضدهم واصلاح و افساد درمقابل هم قرا دارند… بر اساس معنای لغوی صلاح و فساد می ‌توان “اصلاح” را درفرهنگ اسلامی ومواردی که درقرآن وسنت به کار رفته است چنین تعریف نمود: کوشش در راه سازندگی فردی و رساندن فرد و جامعه وحکومت به اعتدال ومقتضای طبیعت اصلی و وضع مطلوب به حکم عقل و شرع و تلاش در راه اجرا و تحقق احکام شرعی و قراردادن فرد و جامعه و حکومت در وضعیتی که رضایت و خشنودی خدا و پیامبر(ص) و امامان(ع) را به همراه داشته باشد، اصلاح بازگرداندن منحرفان از کژراهه به صراط مستقیم الهی است… پیامبر الهی خود را “مصلح” معرفی می نماید ومطابق این آیه در منطق قرآن کریم رسالت و کار پیامبران الهی اصلاح است و بنابراین پیامبران بهترین الگوهای اصلاح طلبی هستند واصلاح تنها و فقط با پیروی از پیامبران الهی  تحقق می‌یابد… اصلاح مقدس است ولی رفرم توام با تقدس نیست. اصلاح تغییرات زیربنائی  و ساختاری و تحول در ساختار کلی جامعه و نظام حاکم را شامل می  ‌گردد؛ ولی رفرم به تغییرات روبنائی در چهارچوب نظام پذیرفته شده حاکم اختصاص دارد.اصلاح درجامعه اسلامی یک واژه ریشه دار وبا سابقه وارزشی است که چهارده قرن پیش در قرآن و سنت آمده است، اما رفرم یک واژه بیگانه و بیسابقه و بی‌ریشه در جامعه اسلامی است …».(محمدرضا جواهری، از نشریه معارف.  زیر عنوان: نقدگونه ای برمحتوای کتاب انقلاب اسلامی؛ چرائی  وچگونگی  آن).

در مطلبی دیگر می خوانیم: «… دقت و تأمل در تعریف رفرم در غرب و مفهوم اصلاح در فرهنگ اسلامی به خوبی تفاوت های دو مفهوم رفرم و اصلاح را روشن می  کند. اصلاح ضد افساد است ورفرم ضد انقلاب. اصلاح گسترده و نامحدود است و رفرم محدود. در اصلاح بهره گیری از قدرت و خشونت در شرایط خاص لازم و عبادت است و در رفرم تظاهر به نکوهش شدید وهرگونه توسل به خشونت وجود دارد. اصلاح مردمی  است و رفرم، درباری و حکومتی … اصلاح مقدس است ولی  رفرم، توام با تقدس نیست. اصلاح تغییرات زیربنائی و ساختاری و تحول در ساختارکلی جامعه و نظام حاکم را شامل می  ‌گردد ولی رفرم به تغییرات روبنائی در چهارچوب نظام پذیرفته شده حاکم اختصاص دارد» .

اصلاح طلبی درون ساختاری ( با هویت اسلام خواهی –  جمهوری خواهی )

قبل از ورود به موضوع لازم است باردیگر یادآوری شود که

 اولا : رفرمیسم (اصلاح طلبی) دارای ذات نیست وبه این اعتبارذاتا دارای مضمون وسمت مشخص سیاسی واجتماعی مترقی یا ارتجاعی، آینده گرا یا واپسگرا، آزادی‌خواهانه ودمکراتیک یا استبدای ودیکتاتوری نیست؛

 ثانیا: اصلاح طلبی یک روش تغییر وتحول است نه یک اندیشه سیاسی واجتماعی و یک گفتمان؛

  ثالثا:  فرایند تغییروتحولات ( تدریجی و گام بگام یا ناگهانی وجهشی ) بعنوان پک پدیده وفرایند عینی وانضمامی نی، ذاتا دارای خصوصیات برشمرده دربالا نیست.

«اصلاح طلبی» و «انقلابی » به عنوان روش های «تغییر وتحولات» ، بسته به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی جامعه و کشور، نیروهای شرکت کننده درآن فرایند، توازن قوامیان نیروهای مختلف شرکت کننده درآن، ونیز شرایط جهانی، می توانند مضامین وجهات گوناگون متفاوت بخود بگیرند. علاوه بر آن، فرایند عینی و انضامی تغییر وتحولات نیزبسته به شرایط  و… می تواند مضامین و جهات گوناگون ومحتلف پیداکند. تغییر وتحولات چند دهه گذاشته نظیرانقلاب ایران، تغییر وتحولات درکشورهای سوسیالیستی سابق، افریقای جنوبی، برخی کشورهای منطقه نظیر لیبی، سوریه، مصر، تونس و… فاکتهای موید این نظر است. «رفرمیسم» و«انقلابی» و نیز«فرایند عینی تغییر وتحولات»، فی نفسه مختص یک جریان سیاسی خاص و درانحصار یک جریان و یا حزب سیاسی خاصی نیزنیستند. این نیروهای اجتماعی وجریانات فکری، فرهنگی و سیاسی شرکت کننده درفرایند تغییر وتحولات هستند که به «رفرمیسم» و«انقلابی» و«فرایند عینی تغییر وتحولات »، مضمون، سمت و چشم اندازوالگوی شکلواره حدودا مشخص می دهند. به زبان دیگر، جریانات و احزب سیاسی ونیروهای فکری، فرهنگی واجتماعی مختلف مشارکت کننده درفرایند تغییر وتحولات (تدریجی یا جهشی) هستند که با اندیشه ها،اهداف وبرنامه های سیاسی واجتماعی، سیاستهای عملی، اعمال سیاسی ودیگرتلاش های خود، به روش‌ها و فرایند تغییر وتحولات، مضمون، سمت وچشم انداز شکل واره حدودا مشخصی می دهند.  

اگررفرمیسم (اصلاح طلبی) به مفهوم یک روش تغییر وتحول تدریجی پذیرفته شود، این سوال در برابرمدافعان آن قرار می گیرد که: تغییر وتحولات تدریجی وگام بگام مورد نظرشما، کدام مضمون، سمت وچشم انداز وکدام فرم والگوی شکل‌واره‌ای  را درنظر دارد؟ واساسا آیا اصلاح طلبی(تغییر وتحولات تدریجی) مورد نظر، سمت، الگو و چشم اندازشکل‌واره‌ای حدودا مشخصی پیش رو دارد؟ نیروهای سیاسی مختلف البته پاسخهای مختلف و متفاوتی می دهند.

بعنوان مثال آقای خاتمی بعنوان شخص اول بخش عمده اصلاح طلبان مذهبی، دراین اواخر، چنین پاسخ داده است :«اصلاح طلبی دارای اصول و هویتی روشن است؛ هویت آن عبارتست ازاسلام خواهی- و بخصوص، حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم. اصلاح طلبی، خود را دردرون نظام تعریف می کند و گرچه اهل انتقاد است اما «تعامل» چه با حکومت و چه با جناح های مخالف را نیز مورد توجه قرار می دهد ولی تعامل به معنی توبه و دست برداشتن از هویت خود نیست». ایشان درتکمیل تعریف خود ازاصلاح طلبی می گویند «اصلاحات اگر حرفی دارد برای این است که همین نظام تقویت شود واگر خدای ناکرده انحرافی هست، اصلاح شود. دیگرانی می ‌خواهند این نظام برافتد. ما می‌گوییم این نظام باید باشد و البته باید اصلاحات لازم را بپذیرد».

  این قرائت و تعریف از اصلاح طلبی، اولا اصلاح طلبی را از یک «روش» به یک «هویت اسلامی و جمهوری خواهی» فرابرده است . ثانیا آنرا به یک اندیشه واهداف سیاسی شامل «حاکمیت عدالت و اخلاق و جمهوری خواهی بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم» تاویل وتعبیر کرده و ثالثا اصلاح طلبی را مقید ومشروط به «تقویت همین نظام و ماندن آن» کرده است.

روش‌ها وسیاست‌های عملی واعمال سیاسی افراد و جریانات سیاسی، معمولا نتیجه فرایند استدلالی آنها است؛  وجود تناقض در فرایند استدلال معمولا مانع دست‌یابی به روش، سیاست عملی و عمل سیاسی منطقی – عقلانی می شود. به عنوان مثال از این استدلال که: جمهوری اسلامی، ولایت محوراست و جامعه وکشورما برای ارتقا به توسعه هماهنگ  و همه جانبه ، لزوما به جمهوری دمکراسی محورنیاز دارد، نمی توان به  این نتیجه رسید که پس جامعه و کشور برای تحقق جمهوری دمکراسی محور، باید درمحدوه همین ساختارولایت محور بماند. این فرایند استدلالی دارای تناقض درونی است. یا نمی توان از این استدلال که جمهوری اسلامی، مبتنی بر«حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم است»،  پس باید جمهوری اسلامی در جهت  تحقق «حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم» اصلاح شود. این فرایند نیز دارای تناقض درونی است. گزاره های محتلف هردو فرایند با هم نمی خوانند. هردوفرایند استدلالی، دارای تناقض دورنی هستند.

اگر جمهوری اسلامی  و «اصلاح طلبی»  مورد نظر آقای خاتمی مبتنی بر«حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم» هستند پس اولا شان نزول «اصلاح طلبی …» ارطرف آقای خاتمی چیست وبه چه کارآید»؟ ثانیا این نوع اصلاح طلبی برای چه باید محدود، مقید ومشروط به همین الگو وفرم سیاسی باشد ؟ مگر می شود یک چیزی را عقلا وعملا محدود، مقید ومشروط به خودش کرد؟  لابد الگو وفرم سیاسی واقعا موجود، دارای تناقض و ایراد ات اساسی درون زا ودرونی بوده و تامین کننده «حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم » نبوده است که  آقای خاتمی و یارانش به اصلاح طلبی و اصلاحات روی آورده اند. اگر جمهوری اسلامی، دارای فرم، ساختارو قدرت سیاسی مبتنی بر رای برابر حقوق و آزاد شهروندان، مشارکت آزاد و دمکراتیک مردم درسیاست، رضایت مردم، معتبر بودن رای مردم، حاکمیت مردم وعدالت و جمهوری دمکراسی محوربود اصلا لزومی به طرح این نوع «اصلاح طلبی» نبود. شرایطی که آقای خاتمی و بخشی ازنیروهای جمهوری اسلامی را وادار کرده به اصلاح طلبی روی بیاورند، وجود ایرادات و تناقضات اساسی درون زا ودرونی جمهوری اسلامی و عدم انطباق آن با نیازاصلی جامعه به آزدی وساختا سیاسی دمکراسی محوراست. این ایرادات اساسی و تناقضات درونی نظام با محدود و مقید ومشروط کردن «اصلاح طلبی»  به آن، حل ورفع نمی شود.

ایشان در شرایطی چنین نظری درباره اصلاح طلبی ارائه می دهند که خودواقف هستند که „مشروعیت»،«قانونیت »،  “مقبولیت» و „عقلانیت » فرم، الگو و قدرت سیاسی واقعا موجود، دراساس خود مبتنی و مقید و مشروط به قوانین شرع و ولایت فقیه است نه به بر رای برابر حقوق و آزاد شهروندان اعم از زن ومرد ومسلمان وغیر مسلمان و دگر اندیش، مشارکت آزادو دمکراتیک مردم در امر سیاست،  قدرت ودولت و اداره امور جامعه وکشور .

نظر براینکه  اصلاح طلبی مورد نظر آقای خاتمی، خود را محدود، مقید ومشروط به فرم والگوی واقعا موجود کرده وهمه اصلاحات را در این محدوده می خواهد، من آنرا «اصلاح طلبی درون ساختاری مقید ومشروط به فرم و ساختارحاکم » می نامم. آقای خاتمی که بارها از آزادی دفاع کرده و مدافع «حاکمیت عدالت و اخلاق – وجمهوری خواهی- بخصوص حاکمیت و معتبر بودن رای و رضایت مردم» هستند، قاعدتا لازم است این تناقض بزرگ را درجهت  تقویت جمهوریت مبتنی بر دمکراسی، آزادی، عدالت وصلح  حل ورفع کنند. اصلاح طلبی مقید ومشروط به الگووقدرت سیاسی ولایت فقیه محور، تاکنون کارساز نبوده و نتوانسته  حتی  ره به سوی نرمالیزه کردن دولت  ببرد. ( نرمالیزه کردن،  اشاره به نظر آقای سعید حجاریان در باره نرمالیزه کردن دولت توسط روحانی است).

 درضمن براین نظرنیستم که باید روشهای مختلف تغییر وتحول سیاسی را به  معیار وملاک اصلی برای صف بندی و قطب سازی سیاسی میان نیروهای سیاسی مدافع آزادی و دمکراسی تبدیل و قطب هائی سیاسی غیرضرور وغیرواقعی تحت عنوان اصلاح طلبی، تحول طلبی و سرنگون طلبی ایجاد کرد. مساله مرکزی و اصلی جامعه وکشورا ما در شرایط کنونی، ایجاد قطب های سیاسی حول اصلاح طلبی و تحول طلبی و سرنگون طلبی چند مفهومی، چند مضمونی وچند سمتی وتقابل میان طرفدران آنها نیست. چنین قطب سازی وایجادتقابل میان نیروهای مدافع این روشهای به سود و مصلحت جامعه ومردم ونیروهای آزادیخواه و دمکرات کشورنیست.

در شرایط کنونی تقویت فکر، فرهنگ و سیاستهای آزادی‌خواهانه و دمکراتیک، تقویت نیروها ی مدافع جامعه مدنی، نهادهای مدنی و ایجاد هماهنگی میان این نیروها درجهت  تحقق آزادی و دمکراسی، می تواند پایه‌های سیاسی و اجتماعی استبداد سیاسی حاکم، واپس گرائی و عقب ماندگی را تضعیف، و زمینه را برای مشارکت آزاد ودمکراتیک  شهروندان اعم از زن ومرد، مسلمان و غیرمسلمان و دگراندیش درجهت آزادی و جمهوری دمکراسی محور را فراهم کند. اتخاذ سیاست‌های عملی و اعمال سیاسی توسط طرفدران آزادی و دمکراسی در جهات فوق، ازالزامات پیشرفت جامعه ما درسمت تحقق حقوقی و حقیقی آزادی وساختار وفرم سیاسی دمکراسی محور است.

اصلاح طلبی ذاتی

 آقای ابراهیم اصغر زاده از خط امامی ها وانقلابیون سابق و اصلاحات طلبان جدید در باره اصلاح طلبی می گوید:

«ذات اصلاح‌طلبی، بر مدار حق و قانون حرکت کردن است  ولو اینکه قانون ناعادلانه، سختگیرانه  یا بد  تنظیم شده باشد… هر کس که نمی‌تواند حامل اندیشه دموکراسی ‌خواهی و اصلاح‌طلبی باشد. مگر کسانی که به ارزش‌های آن وفادار باشند وگرنه همه آدم‌ها، احزاب و حتی  رژیم‌های غیردموکراتیک هم در ادعا خود را اصلاح‌طلب می ‌خوانند. پس قبل ازهر چیز باید قلمرو، دامنه و موضوع متعلق اصلاح مشخص شود؛ درمرتبه بعد است که می ‌شود تعیین کرد کدام نیروی سیاسی‌ یا اجتماعی می ‌تواند حامل آن باشد. نیروی حامل اصلاحات خود باید به ارزش‌های بشردوستانه، قواعد دموکراتیک و اصول اصلاح‌طلبانه پایبند باشد» .

مختصات اصلاح طلبی موردنظر آقای اصغریزاده رامی توان به شکل زیر صورت بندی کرد:

 1- اصلاح طلبی دارای ذات است.

 2- ذات  اصلاح طلبی برمدارحق وقانون حرکت می کند ولو اینکه قانون ناعادلانه، سختگیرانه یا بد تنظیم شده باشد؛

 3- اصلاح طلبی یک اندیشه است؛

۴- هرکسی نمی تواند حامل اندیشه اصلاح طلب باشد و نیروهای حامل اصلاحات خود باید حامل اندیشه دمکراسی و پای‌بند به ارزشهای بشر دوستانه،  قواعد دمکراتیک و اصول اصلاح طلبانه باشند .

به این ترتیب، آقای ابراهیم اصغرزاده، اصلاح طلبی را اولا ذاتی کرده است. ثانیا آنرا از یک روش به یک اندیشه ویک سلسله ارزشها وقواعد نظیر حق مداری، قانون، بشردوستی، قواعد دمکراتیک تعیبر و تاویل و ارتقا داده است.

این که  آقای اصغر زاده نیزمثل آقای خاتمی از ارزشها و اندیشهای بشر دوستانه، دمکراسی، حق‌مداری و قانون مداری دفاع می کند، مایه خوشحالی است ولی تعمق در متن وگزاره های آن، این سوالات را دربرابر آقای اصغر اده می گذارد که:

 1- «اصلاح طلبی» واقعا دارای ذات است؟

۲-  چرا دارای ذات است ؟

۳- چرا اصلاح طلبی، ذاتا حق مدار، قانون مدار و دارای اندیشه دمکراسی خواهی است؟

۴- چرا نیروهای اصلاحات باید پایبند به ارزشهای بشردوستانه و قواعد دمکراتیک باشند؟

 5 – به چه دلایل عقلانی، تئوریک و تجربی، این ارزشها و چیزهای خوب حق مدا، بشر دوستانه،  دمکراتیک، قانون مداری به اصلاح طلبی نسبت داده شده است؟

چنانکه در ابتدای همین مطلب  نوشتم، واژه وترم«اصلاح طلبی»  نظیر دیگر واژه ها وترم های فلسفه سیاسی و علوم انسانی  دارای ذات نیست. اصلاح طلبی یک روش است نه  اندیشه سیاسی اجتماعی و گفتمان با مضمون وهدف مشخصی .

شاید آقای اصغر زاده منظورشان از بکاربردن گزاره های «ذات اصلاح طلبی بر مدار حق و قانون حرکت کردن است »،  و… این نبوده است که  اصلاح طلبی دارای ذات است  و ذاتا بر مدار حق و قانون حرکت کردن است،  ولی چون  ازمنظورایشان مطلع نیستم، درمقام خواننده نظر ایشان، چنین سوالاتی برذهنم خطورکرده است. اما اگر سهو و یا بی دقتی در تنظیم وکاربرد گزاره «ذات اصلاح طلبی بر مدار…» در میان نباشد وایشان به ذات اصلاح طلبی اعتقاد داشته باشند لازم است یاد آوری شود که ذات گرائی و ذاتی کردن واژه های سیاسی  و اجتماعی نظیر اصلاح و اصلاح طلبی و انقلاب وانقلابی،  یکی ازمشکلات و موانع نیروهای سیاسی کشوردرجهت  فهم ، مفاهمه و تعامل با دیگری است. ذاتی کردن واژه ها ومفاهیم آن ، مجالی و محلی برای گفت وشنود میان نیروهای فکری و سیاسی مختلف  به منظور شناخت وفهم یکدیگرومفاهمه و تعامل باهم، مهیا نمی کند وراه را می بندد. جامعه ما برای ارتقا به جامعه دمکراتیک  ودست یابی به فرم وساختار سیاسی دمکراتیک ، به گفت وشنود آزاد و دمکراتیک نیازمند است .

 نیروهای سیاسی کشورما سالهای درازی است که گرفتاراین ذات گرائی وذات نگری است.  ذات گرائی وذاتی کردن واژه و ترمهای سیاسی و اجتماعی راه را بر گشودن پنجره های بیشتر برای شناخت و فهم دیگری ومفاهمه  با هم ، محدود کرده و راه پیشرفت  جامعه  درمسیرآزادی، عدالت، دمکراسی و صلح  را تنگ کرده است.  جنبش سیاسی ما به بازکردن پنجره‌های زبان وذهن خود به روی دیگری و جهان دیگری نیازمند است. 

تاریخ انتشار : ۱۳ مهر, ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟

سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی

سایه هایِ خاکستری

رخ داد های سیاسی در آینه گفتمان طبقاتی..

به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!

دولت پزشکیان و گسل ‌های اجتماعی