جنایتها در خزان سال ١٣٧٧ در پی هم اتفاق افتاد.
شنبه اول آذر ۱٣۷۷، پروانه و داریوش فروهر در خانه شان به طرز فجیعی به قتل رسیدند. آن ها را سلاخی کردند و کشتند. پنج شنبۀ بعد جسد دکتر مجید شریف نویسنده و مترجم معاصر در پزشکی قانونی شناسائی شد. یک هفته پس از آن، روز پنج شنبه ١٢ آذر، محمد مختاری نویسنده و شاعر و عضو جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران ناپدید شد و ۱۹ آذر جسدش با خط افتادگی روی گردن و جای ضربه ها بر پیشانی و خراش ها بر مچ دست پیدا شد. همان روز که جسد محمد مختاری را یافتند، محمد جعفر پوینده گم شد. او را روز ۱٩ آذر ربودند و روزنامه ها خبر پیدا شدن جسدش را روز ۲٣ آذر گزارش دادند.
پیش از آن نیز، ماشین قتلهای زنجیره ای همچنان به انجام جنایاتش مشغول بود و فعالین سیاسی و فرهنگ ورزان دیگری را در پی هم کشته بود. ابراهیم زالزاده، احمد میرعلایی، پیروز دوانی، غفار حسینی از جمله این جانباختگان بودند. پیش از اینها نیز سعیدی سیرجانی را به خاطر زبان گویا و سر نترسش به شکل دیگری کشتند.
این کشتارهای وحشیانه واکنش مردم جامعه ما را برانگیخت و اعتراضات بسیاری در سطح داخل و خارج کشور برپا شدند و رژیم تبه¬کار جمهوری اسلامی را واداشتند اقرار کند که ترورها را اعضای وزارت اطلاعات انجام داده اند.
با این حال همین رژیم، علیرغم جنایتهائی که به آن ها اعتراف داشت، حتی وکلای مدافع پرونده قتلهای زنجیره ای را به خاطر دفاع از حق خواهی خانواده جانباختگان، سالها به زندان انداخت.
اینک پس از ١٢ سال، نه تنها هنوز خاک گور این جانباختگان و فرهنگ ورزان خشک نشده؛ بلکه همچنان خاک گورهای تازه¬ای برای قربانیان دیگر کنده می شود و جامعه ما پی در پی مورد هجوم رژیم دیوانه سر و تبهکار و جنایت¬پیشه ای ست که تاریخ کمتر نظیر آن را دیده است.
امروزه پس از خیزش عظیم مردم ایران برای مقابله با این موج وحشت و بیداد، دایره سرکوب و جلوگیری از آزادی بیان به حد [کم سابقه ای] رسیده است. جمهوری اسلامی هم چنان در قبال وکلای حقوق بشری که به دفاع از موکلین خود می پردازند آغاز به دور تازه¬ و وسیعی از دستگیریها کرده و در حال حاضر وکلائی چون سارا باغبان، مریم کرباسی، کیان ارثی و نسرین ستوده در بازداشت نیروهای امنیتی و در زندان¬های مخوف رژیم به سر می برند و وکلای دیگری چون محمد اولیائی فر، خلیل بهرامیان، محمدعلی دادخواه و عبدالفتاح سلطانی در انتظار محاکمه هستند و محمد سیف زاده نیز در بیدادگاه رژیم به ٩ سال زندان محکوم شده است.
هم اکنون زندانهای حکومت اسلامی ایران، مملو از فعالین سیاسی، روزنامه نگار، وب لاگ نویس، فعال عرصه های دانشجویی، کارگری، زنان و هم چنین اقلیتهای ملی و مذهبی است.
کانون نویسندگان ایران در تبعید، با گرامیداشت خاطره این جانباختگان، در دفاع از آزادی اندیشه و بیان، در دفاع از حق مردم ایران برای یک زندگی انسانی و در دفاع از وکلای زندانی شده، همچنین برای آزادی همه زندانیان سیاسی و لغو هرگونه شکنجه روحی و جسمی و اعدام و سنگسار و شلاق، صدای اعتراض مردم ایران را به گوش مردم آزاده جهان می رساند و از همه نیروهای آزادی¬خواه می خواهد که در افشای جنایت¬های رژیم جمهور اسلامی و به عقب نشینی وادار کردن این حکومت، مردم ایران را برای رسیدن به یک زندگی انسانی و فارغ از هرگونه ستم یاری کنند.
کانون نویسندگان ایران (در تبعید)
آذر ماه ١٣٨٩