در ایران از بدو سر کار آمدن جمهورى اسلامى همواره انتخاباتى در شکلهاى مختلف برگزار شده است. مهمترین آنها انتخابات ١٢ فروردین ١٣۵٨ به شکل رای آرى و یا نه به نظام جمهورى اسلامى بود. اما به غیر از این در جمهورى اسلامى براى مهمترین مسائل نظیر انتخاب رهبر جمهورى اسلامى و سیاستهاى کلان هیچ انتخاباتى صورت نمىگیرد. یعنى اینکه رهبر خودبخود بر مردم تحمیل شده است. جمهورى اسلامى در سیاست کلان تعیین نوع حکومت هم هیچ انتخاباتى را برگزار نکرده است. آنها نمىخواهند به خواست مردم براى تعیین نوع حکومتشان ازطریق یک انتخابات گردن نهند. آنها در مورد اینکه مردم ایران مىخواهند مذهب بر سرنوشت آنها تاثیر مستقیم داشته باشد ازمردم هیچ سوالى نمىکنند و حکومت را با مذهب آمیختهاند. جمهورى اسلامى بر اساس باورهاى مذهبى روزمره مردم خود دست به انتخاب زده است و برایشان حکومت اسلامى شیعه را رقم زده است که این مردم را از بسیارى پیشرفتهاى بشرى محروم کرده است.
جمهورى اسلامى هرساله به بهانههاى تعیین شورا ومجلس خبرگان و مجلس و ریاست جمهورى به انتخابات دست مىزند. همهء اینها انتخابات هستند، اما تنها براى رژیم و معدود هوادارنش. این رژیم انتخابات را با انتصابات اشتباه گرفته است. آنها بیشتر انتصاب مىکنند تا انتخاب. نمایندگان قبل ازهر امرى دستچین مىشوند و سبک وسنگین مى شوند و بعد از اینکه حسابى آنها را از طریق دستگاههاى تفتیش عقاید سنجیدند، آنگاه آنها را مجاز مىدانند که خود را کاندیدا کنند. اگر کسى هم از زیر دستشان اشتباهى رد شد، دوباره مسائلش را بررسى مىکنند و به نحوى از انتخاب اوممانعت مى کنند.
جمهورى اسلامى با گذاشتن فیلترهاى تفتیش مذهبى و وفادارى به نظام عملا تنها به معتمدین خود اجازه میدهد تا کاندید شوند. کسانى که علیه نظام و یا براى نظام ناشناخته باشند، در این انتخاباتها محلى از اعراب ندارند. جمهورى اسلامى خود بهدرستى و به روشنى ماهیتش را برای همیشه آشکار کرده است. مقامات این جمهورى خود را ضد دمکراتیک مىنامند. براى آنها دمکراسى هیچ مسئله مهمى نیست و به تشخیص خود براى جامعه هم مضرش دانسته اند. حکومتى که دمکراسى را اصلا درحرف هم قبول ندارد، چه احتیاجى به انتخابات دارد؟ حکومتهاى دمکرات هستند که براى تعیین نماینده وسیاستها به مردم مراجعه مىکنند و آرای مردم را براى حل مسائل سیاسى و وکالت خویش به حساب مىآورند. جمهورى اسلامى که دمکراسى را حمله بیگانگان و دشمنان اسلام میداند، نمىتواند از ابزارهاى دمکراسى بهره گیرد.
انتخابات در کشورهاى آزاد دنیا یکى از اهرمهاى اداره جامعه هستند. این حکومتهاى آزاد هرچند سال تازه میگردند و حکومت در دست نمایندگان مردم بهطور دورهاى مىچرخد. حکومت در کشورهاى دمکراتیک ثابت نیست و همیشه درگردش است. افرادى از طریق احزاب و نهادهاى مردمى داوطلب و انتخاب مىگردند و بعد از آنکه وظیفهء خود را انجام دادند، جاى خود را به کسان دیگرى مىدهند. بالاترین مقامها یعنى رییس جمهورى و نخستوزیرى و وزرا براى چند سالى در دست کسانى است و بعد به نمایندگان جدیدتر تحویل داده مىشود و به این وسیله حکومت در گردش است. اما درجمهورى اسلامى تنها چهرههاى مشخصى هستند که بر جامعه حکومت مىکنند و آنهم با زور و سرنیزه. زمانیکه در ایران رهبرى را بر مردم تحمیل کردهاند و احدى حق ندارد او را مورد بازخواست قرار دهد، دیگر انتخابات بىمعنى است. انتخابات زمانى معنى دارد که همهء ارکان حکومتى شامل آن شوند.
در ایران انتخاباتها آزاد نیستند، چون تنها دستنشاندگان وهواداران نظام مىتوانند در آنها انتخاب شوند. کسى که به نظام انتقاد شدید دارد و در برابرحکومت بایستد کلا ازصحنه انتخابات بدور است. آنها به صورت یک طرفه، موضوع حکومت را براى خود حل کردهاند، راه دیگرى براى مخالفان باقى نیست وهمه باید این نظام را قبول داشته باشند. آنها مى گویند که نظام آنها الهى است و کسىنمى تواند در برابر نظام الهى بایستد و یا خواهان به انتخاب گذاشتن اصل نظام باشد. با این وضع دیگر انتخابات معنا ندارد. مردم به پاى صندوقها بروند که چه را انتخاب کنند؟! انتخاب حکومت که ازقبل شده است، مافوق رییس جمهور و وزرا و قانون هم که رهبر است که تنها به خداجوابگو است، مردم دراین امر بهحساب نمىآیند. مردم زمانى انتخابشان مهم است که بتوانند با انتخابشان تغییری ایجا کنند. در جمهورى اسلامى راه تغییر بسته شده است و براى این اساس حرف و راى مردم نمىتواند مفید باشد. بر این اساس است که انتخابات درایران نه تنها آزاد نیست، بلکه مفید هم نیست.
شنبه ٢٣.١٢.٢٠٠۶