سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۶

سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۶

به بهانه هفتاد و دومین سالروز استقلال کانون وکلای دادگستری و روز وکیل
انتشار بیانیه اعتراضی بیش از ۲۰۰ وکیل دادگستری خطاب به رئیس قوه قضائیه، در اعتراض به صدور احکام اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی و درخواست توقف...
۷ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
بررسی پیش‌زمینه‌های انقلاب ۱۳۵۷و تحقق جمهوری اسلامی در ایران
دیدیم که با آغاز تصویب لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» روحانیت مبارزه علیه رژیم شاه را آغاز کرد، زیرا آن مصوبات برخلاف اصول قانون اساسی مشروطه بود که در آن...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: منوچهر صالحی لاهیجی
نویسنده: منوچهر صالحی لاهیجی
مثل یک باد
مثل یک باد وزان شد بر من، همچون رنگین کمان، پس از باران ...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران
استناد این دادگاه به «قاعده استیمان» در حالی است که نه تنها اساسا این قاعده فقهی ناظر به وضعیت این وکیل دادگستری نیست، بلکه سلب حقوق شهروندی حتی در قالب...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: دادبان
نویسنده: دادبان
ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!
بسیج جمعیت روستایی و کارگران فقیرتر به خدمت نظامی آسان‌تر است، زیرا پنهان‌شدن آنها دشوارتر و بیشتر در دسترس مقامات هستند. آنها حتی فرصت های کمتری برای اجتناب از استخدام...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جرکو باکوتین
نویسنده: جرکو باکوتین
سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ "تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!"
تاریخی که با خون دل نوشتیم، اکنون در معرض تهدید جدی قرار دارد. آیا باز هم شاهد تکرار فجایع گذشته خواهیم بود؟ یا اینکه این بار، با آگاهی و مسئولیت‌پذیری...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!
به‌جاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علی‌العموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبان‌های گوناگون در...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران

با شاعران

خسرو گلسرخی:خفتە در باران
یدالله رویایی: با كاروان من
پیرايه يغمايی: بمان ... بمان...
میرزاآقا عسگری. مانی: بسا هست
احمد زاهدی لنگرودی: چاهار
گزینش ویدافرهودی

 

خفته در باران

 خسرو گلسرخی (۲ بهمن ۱۳۲۲ –  ۲۹ بهمن١٣۵٢ )

دستی میان دشنه و دیوار است؛
دستی میان دشنه و دل نیست.

از پله‌ها
فرود می‌آیم
اینک بدون پا.
لیلای من همیشه
پُشتِ پنجره می‌خوابد
و خوب می‌داند
که من سپیده‌دمان
می‌آیم بدونِ دست
و یارای گشودنِ پنجره
با من نیست.

شن‌های کنارِ ساحلِ «عمان»
رنگ نمی‌بازند،
این گونه‌ی من است
که رنگِ دشتِ سوخته دارد.

وقتی تو را
میانه‌ی دریا
بی‌پناه می‌بینم
دستی میانِ دشنه و دل نیست.

خوابیده‌ای؟
نه؟ بیداری؟
آیا تو آفتاب را
به شهر خواهی بُرد؟
تا کوچه‌های خفته در میانه‌ی باران
[و حرف‌های نمور فاصله‌ها را
مشتعل کنی؟
تا دو سمت رود] بدانند
که آتش همیشه نمی‌خوابد به زیر خاکستر.

زیر ریزشِ
رگبارِ تیغِ برهنه
می‌دانم تو دامنه می‌خواهی؛
می‌دانم
تا از کناره بیایی
و پنجره‌ها را
رو به صبح بگشایی.

من
با سیاهی دو چشم سیاهِ تو
خواهم نوشت
بر هر کرانه‌ی این باغ:
«دستی همیشه منتظر دست دیگر است؛
چشمی همیشه هست که نمی‌خوابد.»

***

بمان … بمان…

پیرایه یغمایی

زنان سرزمین من از جنس عشق و اسطوره هستند. 
هم آنها که تاریخ را می سازند.

بمان که قلّه ی سر سخت ماندگاری تو 
جبین نسوده به درگاه روزگاری تو

به روی شانه ی آزادگی ، همیشه ترین 
کتیبه ای که بماند به یادگاری تو

غریو خشم خروشان کاوه بر ضحاک ، 
ستیزه جویی فریاد مازیاری تو

اگر چه بار زمان بر سرت فرود آمد ، 
به ساده خم نشدی ، کوه استواری تو

غرورِسر به فلک ها کشیده ای، امّا 
فروتنانه ترین دشت بی غباری تو

تویی ، تویی که سری پایدار خواهی داشت 
به پایمردی آن یارِ سر به داری تو

بمان که دیده ی بیدار ما به سوی تو ماند 
بدان که «ما » تویی و چشمِ انتظاری تو

سوار خسته ای از راه می رسد روزی 
به خواب دیده ام، آن راه و آن سواری تو

نمانده فاصله ای تا سحر، ستاره گواست 
طنین چاوش آن صبح هوشیاری تو

***

 

بسا هست


میرزاآقا عسگری. مانی

بسا هست که این خودکار، ‌‌بی ‌من نویسد

این صندلی، ‌‌بی‌ من گرم شود
این بامداد ‌‌بی‌ من شکفد.

‌‌بی‌آن که مرا ببینید،
بسا هست که مرا در خود بَرید
به بستر یا به تنهائی‌تان.
پرهای سیاه تاریکی را
با دست‌های ناپدید من از شانه بسترید
دهانتان از ملود‌ی‌های من سبز شود.

باشد
– که هست –
چروک زمان را
با شعرهای من از پیشانی بردارید
خوابتان را تهی از خاربوته‌ها کنید
از خرگوشی که در خلنگزار بر‌می‌جهد
سفیدی فلسفه را دریابید.

بسا باشد
که از این سیاره دورتر بنشینید
و به من نزدیکتر.
من با شما به نامیرائی روم.

بسا بوده
که در من برخاسته‌اید
به خواندن خنیائی که
سبد بامداد را پرکرده بود.

دستی که مرا از پشت این میز ببرد
و خودکارم را در دست هوا نهد،
شما را
پشت این میز نامیرا کند.

بسا هست
که بوده است و باشد و خواهد بود!

 

***

با کاروان من 

یدالله رویایی

 با کاروان من 
 تحرک متروک 
 صحرا مجال صحبت بود 
 و کاروان که فرصت اندیشه را 
 از صحنه ی نمکزار 
 بر می گرفت 
پیمانه های سرخ عطش را 
 با خواب باستانی کاریز 
 پر می کرد 
 ما از میان استراحت شرقی می رفتیم 
 پستان های بی شیر مادران 
 با دکمه هایی از شیر 
 شب را به جاده های شیری می دادند 
 و چشم های خسته ی مردان 
 بر کهکشان 
 شروع شن ها 
 جاری بود 
 بر گرد ای تحرک متروک 
 اینجا نه ابر ،‌ نه گذر باد 
دیریست تا معاش نبات را 
 پیغامی از سواحل تبخیر نیست 
 و سرنوشت آب
در سفره های زیر زمینی 
 تقطیر آسمان را از یاد برده است

***

 

چاهار

احمد زاهدی لنگرودی

چاهار راه بی‌قانونی‌ست جهان
حالا تو هی روی هیچ حساب کن

همه‌ی دیکتاتورها را هم 
که یک‌جا جمع کنی
با همه‌ی تو
منهای مردم‌ات
– که تقسیم کردی‌شان به ضرب زور – 
کاری از پیش نبردند
این دیگر منطق ریاضی بر نمی‌تابد
تقدیر تاریخ است.

 

بخش : شعر
تاریخ انتشار : ۸ بهمن, ۱۳۹۳ ۱:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

به بهانه هفتاد و دومین سالروز استقلال کانون وکلای دادگستری و روز وکیل

بررسی پیش‌زمینه‌های انقلاب ۱۳۵۷و تحقق جمهوری اسلامی در ایران

مثل یک باد

تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران

ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ “تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!”