جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ - ۰۲:۵۶

جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ - ۰۲:۵۶

نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلی‌گاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاه‌های مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف...
۲۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
استعارۀ مرغ و پاهایش
نقطه مشترک حکومت‌های غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیت‌خواه با جریان‌های برانداز، سرنگونی‌طلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها "مرغ یک پا دارد"! برای اصلاح‌طلبان مذهبی...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
در نقد دیدگاه آقای بهزاد کریمی در مقاله‌ای تحت عنوان بلوع سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دموکراتیک
سرخوردگی از اپوزیسیون، به‌ویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است،...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا
از دولت ایتالیا درخواست می‌نماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بی‌قید و شرط کلیۀ معترضین...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک
جامعه‌ی معاصر ایرانی‌ به وقت خود بهره‌گیری از «فرصت‌»های درون نظام را آزموده و نتیجه‌ی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظه‌‌اش کرده است. ارزش روی‌کرد جامعه...
۲۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)

بشر از مفهوم تا مصداق – سوفیستهای امروزی و “هیستوریکال کانکریتنس”‎

اين بلبشو كه ميبينيم، از امريكا تا عربستان، از اتحاد شوروي تا چين، از فمينيستها تا ترتسكيستها در مسكو يا پكن، در كانادا يا ريشدار و بي ريشها، عينك دار و لنز دارها، در حقيقت در حال غوطه وري در مجاز ناشي از بحران و رفتن بسمت مجاز جانشين، يعني طَي مسافت بين دو دوره تحولي تاريخي و ساختن و سوار شدن وسيله بعدي هستند.

تصور کنید که یک جاده یی وجود داشته باشد که در فواصلی معین کأمیون یا قطار هایی – حتا اسبها و قاطرانی بعنوان کاروان- این جاده را تشکیل داده باشند. این جاده از باصطلاح ازل بیاید و بسمت ابد برود. بشر هم باید با این وسائل نقلیه بسفر خود ادامه بدهد. این وسائل، هریک نسبت بیکدیگر، منفک، متمایز، و مشخص باشند. تشخص هریک از اینها، بیان قسمتی از راه است. حال تصور کنید که بشر باید از هریک از اینها پیاده شده و تا وسیله بعدی، مسافتی را طَی کند، مثل رفتن از توقفگاهی به توقف گاهی دیگر. نام هریک از این وسائل و توفقگاهایشان، دوران است. و برای هریک یک عنوانی بنام ” شرکت سهامی” آن دوران خاص باشد، که معمولا نام مقصد و ویژگی بارز هر راه و مسیر هستند. 

تمام اینها جمعا ” تشخص تاریخی” (هیستوریکال کانکریتنس)، را تشکیل می دهند. تفاوت ادیان و سایر گونه های ادراک بشر دقیقا در همینجا خوابیده است، و هیچکدام هم براساس غلط و درست تقسیم بندی نشده اند، هریک جایگاه و نقش خود را دارد. ادیان در سطح انتزاعی بسیار بالا که هستی مینامیم قرار دارند و موضوعشان تعیین و تعریف میشود، و سایرین هم بهمین ترتیب. اولی را سرزمین الهیات و دومی را سرزمین فلسفه نامیده اند. مارکس در هگل این تفاوت را ” بو برده بود” و همین باعث چیزی شد که هگلی های چپ نامیده اند. او به ” بوی برده شده خود” گفت ماتریالیسم و به بقیه هم عنوان ایدە آلیسم را داد. 

خوب حال سوْال اینستکه این تفاوت چه بوده است و اصولا این تفکیک، و تمایز و تشخص بین کدام دو عنصری بوده اند که اینقدر مهم و تاثیر گذار بوده اند. این دو عنصر را امروزه با نامها و عناوینی متفاوت، ولی مضمونهای برابر می شناسیم. مفهوم و مصداق، مجاز و معین، و الا آخر که جمعا ایدەآلیسم و ماتریالیسم نامیده شده اند، و در کلیتی از انتزاع اعلا، الهیات و فلسفه،  تفکیک، تمایز، و تشخص یافته اند. 

مثالی بزنیم. مداد در مفهوم از تفکیک و تمایز و تشخص که زمان حاصل آن است، برخوردار نیست، یعنی انچه کانکریت مینامیم و حتما حامل زمان است، یعنی بعنوان مفهوم هر وسیله یی که بتوان با آن خطی و نشانی در جایی گذاشت، مداد است. نقاش ازل، نقاش چین و بسیاری کاربردهای ادبیات و زندگی روزمره ما بنابراین مداد هستند. اما مصداق این مفهوم مداد، مشخص است، ازل است و چینی، و سفید است و آبی، کوتاه است و بلند، کهنه است و نو. و بالاخره خودکار و قلم دوات و مشابه را نیز در بر میگیرد. هرکدام از اینها در تشخص زمانی وجود داشته و دارند، یعنی بیان و هم حامل” هیستوریکال کانکریتنس” هستند،  که ساده کنیم، وجود دارند. اما مفهوم مداد از این خصوصیت برخوردار نیست، زیرا دامنه تعریف آن از هردو سمت، باز است، بقول معروف، سر و ته ندارد. 

تروتسکی، و تمام آنهایی که بە شکاف با استالین رسیدند، حتا خود مارکس و لنین، هیتلر و لوکزامبورگ و دو سمت اینترناسیونال، و بسیاری امروزه از قبیل جبهه ملی و حزب توده، فدائیان و بسیاری دیگر، اتحاد شوروی و چین، امریکا و حتا اتحاد شوروی و انگلیس و اروپا، انقلاب امریکا و اکتبر و چین، و انقلابهای دیگر و پیش از خودشان، بر همان مبنای مثال فوق قابل دسته بندی بوده و هنوز هستند. مداد وقتی به قلم دوات و یا بە عکس تبدیل میشود، خود دوباره بر اساس مفهوم و مصداق، دسته بندیی جدید را بوجود می آورند. یعنی آنچه تشخص زمانی یا “هیستوریکال کانکریتنس” نامیده میشود، خود نیز دایما در معرض تغییر و تحول و مرزبندی ودسته بندی قرار دارد. . 

حال بازمیگردیم به سطوح بالای بشر بعنوان هستی که هم مفهوم است و هم مصداق. آن تعبیر جاده و وسائل نقلیه که در ابتدا آورده شد، نیز در حقیقت براساس همین تقسیمبندی که از یکسو تشخص زمانی دارد (هیستوریکال کانکریتنس)، و از سوی دیگر بی زمان و بنابراین غیر منفک، غیر متمایز و بدون تشخص (کانکریتنس)، میباشد، قرار دارند.

آنچه مارکس از هگل ” بو برده بود” (یعنی گمان و نه فهم)، نیز راجع به همین است. از این بابت لنین بە سطحی بالا از ” فهم” دست پیدا کرده بود و استالین (نه بعنوان فرد بلکه نهاد یعنی حزب)، این را به اوج رسانده است. مثل اینکه استالین بدنبال لنین چنین گفته باشد، که بالاخره انسان یک وجود حقیقی با احتیاجات حقیقی میباشد، و جنگ هم یک واقعیت حقیقی است و تخریب و نابودی نیز بهم چنین. تمام تغییر و تحولات سرگذشت بشر هم درست در همین مرز بین مفهوم و مصداق بوده اند و در ستیزها به شقاق رسیده اند. این پدیده را در جنگ هشت ساله و خود نفس انقلاب بهمن و وقایع اش دیده و هنوز می بینیم. اینجا جاییست که تولید و باز تولید، و تامین از مفهوم به مصداق، از ازلی ابدی و باز به دوران گذار می کنند. مسافت بین دو توقفگاه طَی شده و به وسیله بعدی سوار می شویم. دوره یی از مجاز ناشی از بحران به مجاز جانشین و بالاخره مصداق دوران بعدی گذار می کند. جهان امروز از انقلاب امریکا، اکتبر، و چین در حال پیاده شدن و رفتن بە سمت وسیله بعدی ست. این بلبشو که میبینیم، از امریکا تا عربستان، از اتحاد شوروی تا چین، از فمینیستها تا ترتسکیستها در مسکو یا پکن، در کانادا یا ریشدار و بی ریشها، عینک دار و لنز دارها، در حقیقت در حال غوطه وری در مجاز ناشی از بحران و رفتن بسمت مجاز جانشین، یعنی طَی مسافت بین دو دوره تحولی تاریخی و ساختن و سوار شدن وسیله بعدی هستند. از ماتریالیسم ویران بە سمت ماتریالیسم بە دوی می روند. ولی از ترس حاضر نیستند و یا دقیقتر، قادر نیستند که از نرده انقلابهای منتفی شده در تحقیق هایشان، دست بردارند، و کماکان در پی إثبات حقانیت ضد اکتبری و کودتا دانستن آن، جبهه ضدانقلاب جهانی را با جاشنی روستایی فاشیستی تداوم بخشند. در سراسر جهان امروز. 

این دیگر ایدە آلیسم نیست، این غربت و سرگردانی و شکاکیت است. این را در نوشته هایی با عنوان  پرانتز باز کاپیتالیسم دولتی” بە طور بارز می بینیم. ” 

نه معلوم است کاپیتالیزم چیست و نه جانشین آن، یعنی عدم آشنایی با هم روش و هم مضمون” هیستوریکال کانکریتنس”.  اینها معمولا طرفداران رویای امریکایی در مناطق مختلف جهان هستند، اما هی به ” نئولیبرالیسم”، که خود باشند، لعنت می فرستند.  بقول دیوانه های متخصص سلامت روانی، در نوعی از ” خود آزاری” گرفتار امده اند. 

 

تاریخ انتشار : ۲۶ آبان, ۱۳۹۶ ۶:۰۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی

استعارۀ مرغ و پاهایش

در نقد دیدگاه آقای بهزاد کریمی در مقاله‌ای تحت عنوان بلوع سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دموکراتیک

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک

مرگ در «منطقۀ امن»