سی سال پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، ایران جدیدی در مقابل مان قرار گرفته است :
- ایرانی که اکثریت نزدیک به اتفاق تمامی مردمش بر آن شده اند که با تلاش، امروز و فردای بهتری را برای خود بوجود بیاورند (۱).
- ایرانی که امروز جوانانش نه تنها با آرمانخواهی که با واقعیت، دنیای امروز را درک می کنند و هیجانهای سی سال پیش مادران و پدرانشان را ندارند و با منطق واستدلال و بدور از هیجان به امروز و فردای ایران نگاه می کنند.
- ایرانی که امروز صدای زنان و دختران شجاعش در جهت مبارزه برای بدست آوردن حق و حقوق خود، جهانیان را خطاب قرار می دهند (۲).
- ایرانی که امروز فرزندانش که بدلایل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در غربت هستند، در سراسر جهان افتخار می آفرینند و نام ایران و ایرانی را در بلندترین قله های دانش و علوم افراشته اند.
- ایرانی که امروز فرزندانش در داخل و خارج از کشور در جستجوی هویت ایرانی خود هستند (۳).
- ایرانی که فرزندانش تلاش می کنند جایگاه شایسته خود را در جهان امروز بدست آورند و در این راه از هیچ تلاش و کوششی فرو نخواهند گذاشت.
- و مهمتر آن که ایرانی که امروز دختران و پسران جوانش برای یک زندگی بهتر و شایسته، دستگیری، زندان (۴) ، شکنجه و …، را تحمل می کنند و ایستادن و مقاومت را می آموزند و می آموزانند.
تمامی این واقعیتها، امیدها و آرزوها نه بدان دلیل است که فراموش کرده اند در این سی سال چه بر آنها گذشته است :
- آنها فراموش نکرده اند و از یاد نخواهند برد که سه دهه پیش با چه امید و آرزوئی برای یک زندگی بهتر چه تلاش هائی بانجام رسیده است و چگونه تمامی امید و آرزوها به سنگ خورده است.
- آنها فراموش نکرده اند و نخواهند کرد که سی سال گذشته سیاه ترین برگهای تاریخ معاصرشان ورق خورده است.
- آنها فراموش نکرده اند که دستاورد سه دهه گذشته این حکومت متجاوز از یک میلیون و دویست هزار نفر کشته جنگ، اعدام شده و معلول و مجروح جنگ، بدون هیچگونه حمایت و رسیدگی است (۵) .
- آنها فراموش نمی کنند که نیمی از جمعیت در زیر خط فقر و بنا بگفته مسئولین چهارده میلیون نفر (۶) شب گرسنه سر بر بالین می گذارند، و آن هم در صورتی که برایشان جای حد اقل و مناسبی وجود داشته باشد.
- آنها فراموش نمی کنند که در طول سی سال گذشته نزدیک به پنج میلیون نفر در گرداب اعتیاد غرق گشته و حد اقل بیست میلون نفر در اطراف این معتادان گرفتار گشته اند (۷).
- آنها فراموش نمی کنند که فحشاء و روسپیگری چه بلای خانمان براندازی گشته است و چگونه افسار گسیخته و شلاق وار برجامعه می تازد و هیچ گونه رحمی ندارد، نه رحم بر دخترکان خردسالی می کند که در داخل و خارج از کشور به تجاوز و دربدری کشیده می شوند و نه به آنانی که در جزایر و شیخ نشین ها بفروش می رسند و نه از سوی دیگر بر دختران و پسران دانشجو و محتاجی که تصور بر آن دارند که منبع درآمد موقتی را جستجو نموده اند و نه زنان شوهرداری که را و چاره دیگری در مقابل خود نمی بینند (۸).
- آنها فراموش نمی کنند که روزی در مقابل دادگاهی سئوال کنند که هزار میلیارد و چند صد میلیون دلار درآمد، فقط از فروش نفت، در طی این سال ها کجا رفته است و در کدام حساب ها و بانک ها پس انداز شده است.
- آنها فراموش نمی کنند که روزی برای از میان رفتن امید و انرژی تمامی جوانانی که تلاش کرده اند و درس خوانده اند و با هزاران آرزو خواسته اند که وارد بازار کار و تشکیل خانواده شوند در دادگاهی ارائه دادخواست نمایند.
- آنها فراموش نمی کنند که فرار مغز ها که در برگیرنده سرمایه های مادی و معنوی جامعه بوده است چه خسارت های جبران نا پذیری را بهمراه داشته است و باید پاسخی بر آن وجود داشته باشد.
- آنها فراموش نمی کنند که تمامی تلاش و کوشش حکومتگران در سی سال گذشته از میان برداشتن و خط بطلان کشیدن بر ” هویت ایرانی ” آنها بوده است.
- نسلهای جوان ایران فراموش نمی کنند که پدر و مادرهایشان که دارای ایمان و اعتقادی دینی بوده اند بر اثر اعمال و کارنامه این حکومت در سی سال گذشته چگونه دچار بی اعتقادی، سرگشتگی و تزلزل گشته اند.
- آنها فریبها و نیرنگهای حکومتی و مهمترینش دوران ۸ ساله به ظاهر اصلاحات را که بزرگترین ضربه بر امید و آرزو و پیکره جامعه جوان ایران بوده است را هیچ گاه از یاد نخواهند برد.
جامعه امروز و نسل جوان ایران به خود آمده است و خود را واجد شرط ترین و با صلاحیت ترین گزینه برای امروز و فردای خود می داند.
جامعه جوان امروز ایران به این مرحله از شکوفائی خود رسیده است که دست روی زانوی خود بگذارد، سینه سپر کند و حق و حقوق خودش را بدست آورد.
گذران سی سال به ما آموخته است “کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من”، و این مهمترین و ارزنده ترین دستاوردی است که قدمت و ارزش و بهائی یکصد و پنجاه ساله را در کوله بار تجربه هایش دارد.
تنها و یگانه راهی که وجود دارد دست بر زانوی خود گذاشتن و بر قدرت های خود تکیه کردن است، راهی که از دیو هیجان و احساسات بدور و با عقل و منطق عجین گشته است.
با ایمان به توانایی نسل جوانمان و به آینده ای روشن و بسیار نزدیک.
زیرنویس
۱- آقای رفسنجانی در یکی از سخنرانی هایش اعلام کرد که اگر %۱۰ درصد جمعیت هم با ما باشند، ما ادامه خواهیم داد که معنی مشخص آن اینست که حتا از ده درصد هم اطمینان ندارند.
۲- به عنوان مثال کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز- “تغییر برای برابری”
http://www.we-change.org/
۸۶.۹% -۳ در داخل و ۸۲.۹% در خارج از کشور هویت خود را ایرانی و با گرایش به ایران باستان می دانند . نتایج بررسی و سنجش افکار انجمن پژوهشگران ایران – تابستان ۱۳۸۷ – ۲۰۰۸ – http://www.aciiran.com/English%20Ex%20Sum.pdf
۷۳.۲۸% -۴ کل زندانیان در جمهوری اسلامی یا در سال ۱۳۵۷ بدنیا نیامده بودند ویا کمتر از ۱۰ ساله بودند – آمار سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور http://www.prisons.ir/fa/IrPris.php?statView=A
۵- حسین لاجوردی – بررسی آماری در میان دو سرشماری کل کشور در سالهای ۱۳۶۵ – ۱۳۷۵
۶- نشریه آمارهای اقتصادی ایران وابسته به بانک مرکزی ایران -۱۴ مرداد ۱۳۸۷ بی بی سیhttp://www.bbc.co.uk/persian/business/story/2008/08/080804_ka-poverty.shtml
۷- آمارهای متفاوت و مختلف از زبان مسئولین حکومتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی – آخرین آمار ارائه شده شهریور ۱۳۸۷ حاکی از پایین آمدن سن اعتیاد به ۱۳ سالگی و اینکه یک میلیون نفر از معتادان به مواد مخدر زیر ۱۹ سال سن دارند می باشد. ۱۲ شهریور ۱۳۸۷ – رادیو فردا:http://www.radiofarda.com/content/f4_Iran_teenager_addicts/463299.html
۸- سعید مدنی – مطالعات و تحقیقات در رابطه با رشد زنان خود فروش تحصیلکرده و متاهل – یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۷ کانون زنان ایرانیhttp://www.irwomen.org/spip.php?article6557