بهتازگی کارزاری راه افتاده برای سوق دادنِ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به پایان بخشیدن به کنشگریِ سیاسی! فشار از زاویههایِ گوناگونی وارد میشود. یکی از زاویهها، وارد کردنِ اتهامِ “پیمانشکنی” به سازمان است در روندِ بنیانگذاریِ حزب چپ ایران (فداییان خلق) و مناسباتِ سازمان و حزب. نبودِ دستک (سند و مدرک) برایِ این اتهام، راه را برایِ تحریف و وارونهسازی و ارائه دادههایِ نادرست در بارۀ رویدادها میگشاید. نمونه نوشتاری است بنامِ “با همهی توان علیه حزب چپ”.
“با همهی توان علیه حزب چپ” لبریز است از اتهام، تحریفِ رویدادها، پیشداوریهایِ گوناگون، داوریهای سنگین، و خشمِ نویسنده. اتهام زده میشود که سازمان وعده داد و به وعده وفا نکرد، بدون اینکه کوچکترین سندی ارائه شود. تحریف حتی تا پسوپیش کردنِ تاریخِ رویدادها پیش میرود. داوری میشود که «… این سازمان … نیروی وحدت نیست و هر وعدهای که برای وحدت در صفوف چپ بدهد، نادرست است …». پیشداوری میشود که «… در هیچ مذاکرهای … نمیتوان به آن اطمینان کرد زیرا این سازمان استاد تغییر صورت مساله و پیچاندن آن به نفع خود است. باید مواظب هر واژه و نقطه و ویرگولی که در فرمولهای آن ارائه می شود، بود زیرا ممکن است منظور خاصی در پشت آنها خوابیده باشد …». نویسنده با عصبانیت مینویسد «… واقعیت این است که برخی از اعضای سازمان اکثریت به هیچ وجه نمیخواهند سازمانشان از بین برود و به تاریخ بپیوندد و به هر ترتیبی که باشد، آن را حفظ خواهند کرد …»، و خشمگین است که «… اولین اقدام مهم آن [سازمان] در رقابت با حزب چپ، برگزاری پنچاه سالگی فداییان خلق است …». خشمِ نویسنده تا جایی پیش میرود که فریاد بر میدارد «… کنگره ۱۸ … با لشکرکشی طرفداران حفظ سازمان تشکیل شد …».
من در نوشتارِ کنونی برآنام، بهمثابۀ مشت نمونۀ خروار، از “با همهی توان علیه حزب چپ” تنها ۲ گزاره را بَررَسَم، یکی را از زاویۀ ادعاها و اتهامهای آمده در آن و دیگری را از زاویۀ تصورِ بیپایۀ ایجادکنندۀ توقعی برآوردنشدنی. بررسیِ داوریهایی مانندِ «فعالیت [سازمان] به ضرر حزب چپ و کل جریان چپ ایران و در جهت تضعیف این حزب خواهد بود» نیازمندِ نوشتاری دیگر است. همۀ بازگفتها از نوشتارِ “با همهی توان علیه حزب چپ” است.
سه تحریف در یک گزاره:
«… سازمان اکثریت که با ۹۷ درصد آرا، «وحدت» را در دستور کار خود قرار داده بود، صورت مسأله را عوض کرد و «وحدت» را به «تشکل مشترک حزبی» و «شکلدهی تشکل بزرگ چپ» تغییر داد …».
راستینه:
در تاریخ ۱۵ آبان ١٣٩١ (۵ نوامبر ٢٠١٢) «فراخوان برای مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» منتشر شده است. فراخوان در نشانیِ https://www.kar-online.com/node/5490 در دسترس است.
چهار سال پس از آن، ۱۸ مهرماه ۱۳۹۵ (۹ اکتبر ۲۰۱۶)، کنگرهٔ فوقالعادهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) قرار «برای بنیانگذاری تشکل سیاسی مشترک با مضمون حزبی» با رای موافق ۹۷ ٪ تصویب کرده است. نگاه کنید به گزارش تفصیلی کنگرهٔ فوقالعادهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در نشانیِ https://www.kar-online.com/node/11287.
یعنی:
اولا این ادعا که «… سازمان اکثریت که با ۹۷ درصد آرا، «وحدت» را در دستور کار خود قرار داده بود …» کاملا نادرست است، زیرا رای ۹۷ ٪ مربوط به «وحدت» نیست بلکه، همانگونه که در گزارش آمده، مربوط است به تصویبِ قرارِ بنیانگذاریِ «تشکل … مشترک … حزبی».
ثانیا این ادعا که «… سازمان اکثریت … «وحدت» را به «تشکل مشترک حزبی» … تغییر داد …»، مطابقِ دلیلِ بالا، کاملا نادرست است.
ثالثا این ادعا که «… سازمان اکثریت که با ۹۷ درصد آرا، «وحدت» را در دستور کار خود قرار داده بود … «وحدت» را به … «شکلدهی تشکل بزرگ چپ» تغییر داد …» کاملا نادرست است، زیرا فراخوان برای مشارکت در روند «شکل دهی تشکل بزرگ چپ» تاریخ چهار سال پیش از رای ۹۷ ٪ را دارد و به هیچوجه نمیتواند نتیجۀ تغییرِ رویدادی باشد که ۴ سال دیرتر رخ داده است.
تصور:
«… تصور بسیاری … این بود که … حزب حاصل «وحدت» سازمان اکثریت، نیمی از سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و بخشی از کنشگران چپ است و اصولا باید سازمان اکثریت هم در این حزب ادغام شود…».
راستینه:
مصوبۀ سازمان: «کنگرهٔ فوقالعادهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) … نهادهای منتخب خود را موظف میکند با تامین توافق همراهان کنونی خواهان فعالیت تشکیلاتی واحد، همراه آنان اقدام به بنیانگذاری یک تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی نماید … بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» و اختصاص نیروی لازم از سوی سازمان برای پا گرفتن آن به معنای تصمیمگیری بلافصل در بارهٔ چند و چون فعالیت سازمان نیست. سازمان با توجه به پیشرفت روند بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» و وضعیت لحظهٔ آن … پیرامون گامهای بعدی خود در این زمینه تصمیم میگیرد …». قرارِ مصوبِ کنگره در نشانیِ https://www.kar-online.com/node/11233 در دسترس است.
یعنی:
اولا کاملا برخلافِ “تصورِ” ادعا شده، مصوبۀ کنگرۀ ۱۵ (کنگرهٔ فوقالعاده) به روشنی نشان میدهد که سازمان از راهِ وحدتِ سازمانی در امرِ تشکیلِ حزب مشارکت نکرده که اجزایِ تشکیل دهندۀ آن، از جمله سازمان، منحل شوند. سازمان شیوۀ تشکیلِ حزب را “بنیانگذاری” دیده و فراخورِ این دید و با نگرشِ فرایندی به پاگیری و گسترشِ حزب، بنیانگذاریِ حزب را به معنای تصمیمگیریِ بلافصل در بارهٔ چند و چونِ فعالیتِ سازمان ندانسته است.
ثانیا سازمان رویکردِ خود به امرِ تشکیلِ حزب را بهروشنی و بدونِ هیچ پردهپوشی اعلامِ بیرونی و همگانی کرده است. دلیلی ندارد دو جریانِ دیگر، که در بنیانگذاریِ حزب شریک و همراهِ سازمان بودهاند، با وجودِ آگاهی از این رویکردِ آشکارا اعلام شدۀ سازمان، برپایۀ تصوراتِ خود پای در راهِ شراکت با سازمان گذاشته باشند. با اینهمه اگر کسانی تصوراتِ خود را جایِ مصوباتِ اعلام شدۀ سازمان گذاشتهاند، مسئولیتِ نادرستیِ کار پایِ خودشان است.
۱۶ دی ۱۳۹۹