“پیام انقلاب” در آخرین شماره خود از سخن محمود احمدی نژاد که مجلس در راس امور نیست، انتقاد کرد. آیتالله خمینی در دهه ۶۰ مجلس را در راس امور قلمداد کرده بود.
محمود احمدی نژاد یک ماه و نیم پیش، در مصاحبه با روزنامه دولتی ایران گفته بود که سخن آیتالله خمینی مبنی بر اینکه مجلس در راس امور است، مربوط به زمانی بوده که کشور را نخست وزیر منتخب نمایندگان مجلس اداره میکرده، اما اکنون قوه مجریه در راس امور قرار دارد.
این سخن احمدی نژاد در همان زمان، بازتاب وسیعی در محافل سیاسی کشور داشت و ۱۷۰تن از نمایندگان مجلس در تذکری کتبی به احمدینژاد، از او خواستند که به جای نفی جایگاه مجلس، به وظایف خود عمل کند.
اکنون “پیام انقلاب” که ارگان رسمی سپاه پاسداران است و از اول انقلاب منتشر میشود، به نقد سخن احمدی نژاد نشسته است: “تحلیل سطحی و کلمهای و شکلی از فرمایشات گهربار امام امت و آن را به نحوی دگرگون ساختن که منافع عده ای قلیل را برای چند صباحی فراهم سازد، یک خطای جبران ناپذیر است”. و در ادامه مطلب آمده است: “اگر به فرض محال گفته رئیس جمهوری درباره سخنان امام خمینی درست هم باشد ـ که نیست ـ طرح این مسائل چه سودی برای کشور دارد؟ آیا در صدر بودن دولت دلیلی می شود که دولت هر کاری که خود صلاح دانست انجام دهد و به قانون بی توجهی کند؟ اگر دولت در صدر هم باشد حق ندارد بی قانونی کند و در برابر خواست نمایندگان، که اختیار عزل رئیس دولت را هم دارند، بایستد.”
نخستین بار است که ارگان سپاه با چنین صراحتی علیه احمدی نژاد موضع میگیرد. موضعگیری “پیام انقلاب” این سئوال را پیش کشیده است که به چه دلیلی ارگان سپاه هم وارد صف منتقدین احمدینژاد شده است؟
تا کنون تصور براین بود که احمدینژاد نماینده و برگزیده سپاه و بسیج است و لذا شکاف بین آندو نمیتواند مطرح باشد. این برداشت واقعی است اما تمام واقعیت نیست. بین احمدینژاد و سپاه نمیتوان علامت مساوی گذاشت. احمدینژاد با حمایت گسترده سپاه و بسیج توانست در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری به مقام ریاست جمهوری دست یابد. احمدینژاد هم بعد از قبضه صندلی ریاست جمهوری به طور بیسابقهای راه را برای حضور گسترده سپاه و بسیج در دولت و اقتصاد کشور باز نمود و امکانات وسیعی را در اختیار آنها گذاشت. در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری هم، سپاه در همراهی با ولی فقیه دست به کودتای انتخاباتی زد و احمدینژاد را با تقلب در مقام ریاست جمهوری نشاند.
با این وجود احمدینژاد کسی نبود که صرفا به کارگزار ولیفقیه و یا سپاه تبدیل شود و مجری دستورات آنها باشد. احمدینژاد از حمایت خامنهای و سپاه بیشترین بهره را گرفته و بر بستر این حمایت برنامههای خود را پیش برده و کوشیده است که در مقابل دو قطب قدرت، یعنی ولیفقیه و بیت وی و سپاه به یک قطب قدرت دیگر در ساختار سیاسی کشور تبدیل شود. احمدینژاد بودجه کشور و دستگاه عظیم بوروکراسی را در دست خود دارد و با تکیه به آنها سعی کرده است که موقعیت خود و جریان راست افراطی را تقویت کند.
علیرغم اینکه ولیفقیه و بیت وی، سپاه و راست افراطی در بلوک قدرت قرار دارند و قدرت سیاسی دست آنها متمرکز شده است، با این وجود در درون بلوک قدرت، رقابت و چالش جریان دارد. ترکیب بلوک قدرت اگر در طی چند سال گذشته از انسجام نسبی در مقابله با مخالفین و به ویژه جنبش سبز برخوردار بود، اما این انسجام به تدریج تضعیف و شکافها آشکار میشود. شکاف درون بلوک قدرت در چند ماه گذشته شدت یافته است.
احمدینژاد که نماینده شاخص جریان راست افراطی است، کوشیده است که با طرحهای پوپولیستی، نظر مساعد طبقات و لایههای پائین جامعه را به سوی خود جلب کند و پایگاه اجتماعی اش را در بین آنها گسترش دهد. اما ناتوانی او در اداره کشور، سیاستهای نابخردانه در عرصه بین المللی و داخلی از جمله در حوزه اقتصاد، تشدید بحران اقتصادی، گسترش فقر و بیکاری و افزایش فاصله فقر و ثروت موجب شده که او در این راه چندان موفق نشود.
با این وجود تلاش های احمدینژاد برای قدرتگیری در ساختار قدرت و کسب پایگاه اجتماعی و تقابل او در مواردی با خامنهای، باعث شده است که حساسیتها در درون بلوک قدرت افزایش یابد و ولی فقیه از جانب او احساس خطر کند. گرچه این خطر در حال حاضر تهدید کننده نیست اما میتواند در آینده به خطر جدی تبدیل شود. ولیفقیه در موضعگیریهای علنی و در چالش بین مجلس و قوه مجریه، جانب احمدینژاد را میگیرد. او تا کنون با موضعگیریهای خود چنین ذهنیتی را شکل داده است که حامی سرسخت احمدینژاد است و احمدینژاد با پشتیبانی او برنامههایش را پیش میبرد. اما خامنهای در پشت پرده و در اشکال مختلف از جمله سیگنال دادن به نمایندگان خود در سپاه و به برخی چهرههای شاخص راست سنتی برای انتقاد از احمدینژاد، میکوشد که احمدینژاد آن چنان قدرت نگیرد که به خطر جدی تبدیل شود و به فکر حذف او و روحانیت سنتی بیافتد و اسلام بدون روحانیت را عملی سازد. درست است که احمدی نژاد از حمایت سپاه برخوردار بوده است، ولی این نیرو در حال حاضر تحت فرماندهی ولیفقیه قرار دارد و از سرکشی احمدینژاد در مقابل خامنهای و زیر سئوال بردن سخنان آیتالله خمینی، چندان راضی نیست.
چالشهای درون حکومت حدت یافته است: چالش بین ولیفقیه و احمدینژاد، بین مجلس و دولت، بین راست سنتی و راست افراطی. موضعگیری ارگان سپاه علیه احمدینژاد را میتوان در این مجموعه شکافها و به ویژه در شکاف بین ولیفقیه و احمدینژاد تبیین کرد.