توضیح: چندی پیش آقای لطفعلی سمینو پیشنهاد انتشار کتاب “جنگ بی پایان؟”، اثر اِلمار کراوتکرِمِرElmar Krautkremer، در نشریه کار-آنلاین را با شورای سردبیران نشریه در میان گذاشت. شورا از پیشنهاد استقبال کرد و اینک نسبت به آن اقدام می کند. به عنوان گشایش، تصمیم به مصاحبه ای با آقای سمینو شد، که این مصاحبه در زیر از نظرتان می گذرد.
در حال حاضر کتاب مذکور را در پیوند Krieg ohne Ende در دسترس خوانندگان گذاشته ایم. پس از چند روز این مصاحبه و پیوند را به سمت چپ صفحۀ اصلی، که محل موضوعات پایدارتر بر سایت است، منتقل خواهیم کرد.
آقای سمینو، لطفاً به اختصار در مورد کتاب و نویسنده آن توضیح دهید.
جنگ بیپایان کتابی است که به روش کلاسیک در بارهی تاریخ پیدایش اسرائیل و درگیری آن با فلسطینیان، شکلگیری جنبش مقاومت فلسطین و دیگر گروههای فلسطینی و نیز رویدادهای بینالمللی در ارتباط با این درگیری نوشته شده است. این کتاب همهی رویدادهای مربوط به فلسطین و اسرائیل از فروپاشی امپراتوری عثمانی تا سال ۲۰۰۳ را در بر دارد و علاوه بر آن منابع لازم برای کسب اطلاعات اضافی و پژوهشهای گستردهتر را نیز به دست میدهد.
نویسندهی کتاب استاد بازنشستهی مدرسهی عالی تربیت معلم فرایبورگ در رشتهی تاریخ معاصر و یکی از بهترین متخصصان تاریخ منطقهی عربی خاورمیانه است. وی غیر از این کتاب، مقالات زیادی در نشریات علمی و نیز کتابی با عنوان اسرائیل و خاورمیانه در سال ۱۹۸۰ در همین زمینه منتشر کرده است.
چه شد که این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردید؛ به بیان دیگر اهمیت موضوع و ویژگی کار نویسنده در پرداختن به این موضوع از دید شما چیست؟
بعد از روی کار آمدن جرج بوش در ایالات متحد آمریکا، تلاشهایی که در دوران کلینتون برای بنیانگذاری حکومت مستقل فلسطین شده بود به فراموشی سپرده شد. از سوی دیگر، با روی کار آمدن آریل شارون، بار دیگر سیاست فشار و سرکوب، تصاحب زمینهای فلسطینیان و گسترش شهرکهای یهودینشین شدت یافت که به طبع واکنش خشونتآمیز طرف مقابل را برمیانگیخت و به جو دشمنی و خشونت دامن میزد. این رویدادها طبعا توجه هر علاقمند به مسایل منطقه را جلب میکرد. با وجود تفاوتهایی که میان سیاستهای دولتهای مختلف اسرائیل در مورد فلسطین وجود دارد، من از چند سال پیش به این نظر رسیده بودم که وحدت و تداومی در این سیاستها وجود دارد اما برای تحقیق در درستی این نظر و چندوچون آن نیاز به آگاهی از تاریخ این سرزمین و این کشور داشتم. به همین دلیل چند کتاب تاریخی تهیه کردم و خواندم. متاسفانه کمتر مطلبی در این زمینه نوشته شده که جانبدار و یکسویه نباشد یا لااقل من در آن دوران چنین کتابی پیدا نکردم. البته به مقالههای خوبی دسترسی پیدا کردم، اما هیچیک تاریخ کامل و پیوستهی آن منطقه را به دست نمیدادند، تا اینکه از طریق نقدی در نشریهی Das Parlament به این کتاب راهنمایی شدم و بعد از خواندن، آن را کتابی علمی و بیطرفانه یافتم که در عین اختصار، همهی رویدادهای تعیینکننده را در بر دارد و برای دستیابی به یک دید تاریخی در این مورد کافی است. از این گذشته، نویسنده فقط به ذکر رویدادها بسنده نمیکند و به تحلیل آنها میپردازد.
از جمله منابعی که پیش از این کتاب به دست آورده بودم، چندین کتاب و جزوه به زبان فارسی، چه نوشته و چه ترجمه بود که دوستانم از ایران فرستاده بودند. بعد از مطالعهی آنها دریافتم که مشکل جانبدار بودن، در مورد منابع فارسی چشمگیرتر است، به طوری که بعضی از آنها را باید در زمرهی تبلیغات سبک عقیدتی طبقهبندی کرد. به همین دلیل و تصمیم به ترجمهی این کتاب گرفتم و به تشویق چند نفر از دوستانم پیشگفتاری در بارهی تاریخ قوم یهود از دوران باستان تا پیش از رویدادهای ذکرشده در این کتاب نیز نوشتم و به آن اضافه کردم که خلاصهشدهی آن را میبینید.
بسیار طبیعی می بود اگر شما برای انتشار کتاب به صورت چاپی در ایران اقدام می کردید. آیا اقدامی هم کردید؟
طبعا اولین مطلبی که به ذهن میرسد همین است. من حتا پیش از شروع به کار ترجمه، خلاصهی فشردهای از کتاب را برای مدیر انتشارات اختران در تهران فرستادم و فقط پس از تأیید ایشان بود که کار را به دست گرفتم. در بهمن ۱۳۸۴ متن فارسی کامل را برای انتشارات اختران فرستادم و آنها هم بلافاصله آن را برای اجازه به وزارت ارشاد دادند. اما از آن تاریخ تا به حال اجازهی انتشار آن داده نشده و به نظر میرسد در صورت تداوم سیاست مطبوعاتی فعلی، در آیندهی نزدیک هم داده نشود. انتشارات اختران از همان موقع عنوان این کتاب را در فهرست انتشارات آیندهاش قرار داده و در چندین مصاحبه با نشریات فرهنگی ضمن گلایه از وضعیت اجازهی نشر، به آن اشاره کرده است.
آیا شما آثار دیگری را هم ترجمه یا تألیف کردهاید؟
بجز مقالههایی که در نشریههای مختلف انتشار یافته، تا کنون ۳ کتاب زیر را در زمینههای اقتصادی-سیاسی ترجمه کردهام که هر سه در ایران چاپ شدهاند:
-“مرثیهای برای امپراتوری آمریکا” اثر امانوئل تود، نویسندهی فرانسوی، نشر صبحدم ۱۳۸۳
-“جهانی شدن و جنگ” اثر کلاودیا هایت، یورگن واگنر و توبیاس پفلوگر (از دفترهای اَتَک) نشر اختران ۱۳۸۳
-“حاکمیت، دموکراسی و سیاست جهانی در دوران جهانی شدن” اثر کلاوس مولر، نشر اختران ۱۳۸۴
دو کتاب ادبی زیر ( اولی به تنهایی و دومی با همکاری خانم معصومه ضیائی) را هم ترجمه کرده ام که آنها هم در ایران چاپ شدهاند:
-“صحنههای فکاهی از زندگی تجاری” اثر گئورگ ویرت، نویسندهی قرن نوزدهم آلمانی، نشر لحظه ۱۳۸۵
-“گل قاصد- مجموعهی داستانهای کوتاه و یک نمایشنامه” اثر ولفگانگ بورشرت، نشر لحضه ۱۳۸۶
آیا کارهای دیگری هم در دست دارید؟
پیش از پاسخ به این پرسش میل دارم اشارهای به وضع کتاب و نشر، چه در ایران و چه در خارج از کشور بکنم. از مشکل اجازهی انتشار که بگذریم، استقبال از کتابهای علمی، سیاسی، اجتماعی و حتا آثار ادبی جدی در ایران بسیار کم است، به طوری که تیراژ این کتابها تا ۲۰۰۰ پائین آمده و حتا ۱۵۰۰ و ۱۲۰۰ هم دیده میشود. همین تعداد هم اغلب مدت طولانی روی پیشخوان کتابفروشیها و در انبار ناشران باقی میماند. به همین دلیل ، ناشران رغبتی به انتشار کتابهایی که فروششان تضمینشده نباشد ندارند و در نتیجه بررسی یک اثر را به دریافت متن کامل آن موکول میکنند. یعنی ممکن است بعد از دریافت متن کامل، آن را رد کنند و تمام زحمت نویسنده یا مترجم به هدر رود. در حالی که در همه جای دنیا مرسوم است که نویسنده بخشی از کتاب، فصلبندی و خلاصهای از آن را به ناشر میدهد و چنانچه ناشر خواستار کتاب بود، بر اساس آن با او قرارداد میبندد. این موضوع برای کسانی که تنها در اوقات فراغت خود میتوانند به کار فرهنگی بپردازند تعیینکنندهتر است.
وضع نشر کتاب فارسی در خارج از ایران از این هم بدتر است و در بیشتر موارد فقط با سرمایهگذاری نویسنده ممکن است.
حالا بازمیگردم به پرسش شما. من در دو سال گذشته چند کار را به همین ترتیب، یعنی بعد از تهیهی مقداری از کتاب به ناشران ارائه دادم از جمله: یک کار تحلیلی و نظری در بارهی نئولیبرالیسم (تألیف) و ترجمهی بخشهایی از یکی از رمانهای خانم کریستا ولف نویسندهی بزرگ آلمانی. اما هر بار با همان واکنشی که گفته شد روبرو شدم. متأسفانه اتمام یک اثر، بدون اینکه اطمینانی به انتشار آن وجود داشته باشد برای من ممکن نیست و در نتیجه همهی آن کارها با وجود علاقمندی زیاد ناتمام باقی ماندهاند.