جنگ در اوکراین وارد مرحلە خطرناکتری شدەاست، مرحلەای کە احتمال برپائی جنگ سوم جهانی را بشدت افزایش دادەاست. جنگ سومی کە البتە در حال حاضر هم بعضی ناظران معتقد بە وجود آن هستند، از جملە اولگا اسکابیوا مجری شبکە روسیا وان کە علت طولانی شدن جنگ در اوکراین را واردشدن روسیە بە جنگ سوم جهانی با ناتو می داند.
اما در این میان حوادثی هستند کە چە بطور بالقوە و چە بطور بالفعل می توانند چنین ادعائی را تائید کنند.
علاوە بر ریسک بالای حـملە روسیە بە اوکراین کە واکنش جدی غرب را در پی داشت، و از همین منظر منجر بە وارد شدن کمک تسلیحاتی این کشورها بە اوکراین و فعال شدن انواع و اقسام کانالهای اطلاعاتی، جاسوسی و تخریبی شد، با غرق شدن بزرگترین کشتی جنگی روسیە “مسکوا” ما وارد مرحلەای از درگیری ها می شویم کە نقطە عطف مهمی در جنگ محسوب می شود. در واقع برای اولین بار است کە در جنگ اوکراین اقتدار نیروی دریائی روسیە کە اوکراین را از طرف جنوب محاصرە کردەاست، توان و اقتدار آن بشدت مورد تهدید قرار می گیرد. این واقعە نظامی نشان می دهد کە کمک کشورهای عضو ناتو، در تقویت مقاومت نیروهای اوکراینی، بوضوح دارد ابعاد بسیار گستردەتری بەخود می گیرد، ابعادی کە از دید مسکو پنهان نیستند و بە همین جهت منجر بە واکنش نظامی از طرف روسیە خواهدشد. بیهودە نیست کە روسیە در پی این حملە نسبت بە کمک نیروهای غرب بە اوکراین بطور جدی هشدار دارد، و آنها را از عواقب سنگینی کە می تواند داشتە باشد، برحذر داشت.
علاو بر این، جدی شدن امکان گرویدن فنلاند و سوئد بە ناتو و تهدید روسیە در این خصوص، حتی تا احتمال انتقال نیروهای اتمی آن بە کالینینگراد در قلب اروپا، باز فاکت دیگری بر تشدید وخامت اوضاع جنگی است.
تصور بسیاری بر این هست کە جنگ سوم یعنی شروع یک رویاروئی اتمی، حتی در سطح محدود آن. اما بە صراحت می توان گفت کە با حجم بزرگی از جنگ تبلیغاتی کە هم اکنون میان روسیە و غرب در جریان است، و با توجە بە گستردگی حضور نظامی روسیە در اوکراین و کمکهای بی دریغ و روزافزون ناتو بە کیف، ما کماکان وارد جنگ سوم جهانی شدەایم و برای حس بیشتر آن سخن تنها بر سر تجربە مشخص فروریختن بمبها بر سر شهرهای دیگر کشورها، از جملە خود اروپائیهاست. جنگ اوکراین حتی در سویە اقتصادی و تجاری خود نیز از همین حالا منجر بە تشدید وخامت اوضاع اقتصادی در جهان شدەاست و می رود کە هر روز بر تاثیرات مخرب خود در این زمینە بیافزاید.
و بیچارە اروپا کە باز در مرکز چنین تهدیدی قرار گرفتەاست. همانگونە کە جنگ اول و دوم جهانی از اروپا سربرآورد و اساسا دامان کشورهای موجود در این قارە را گرفت، در این دورە هم همین تجربە تکرار می شود. و این خصلت کشورهای پیشرفتە با موقعیت ویژە جهانیست کە آنگاە کە وارد جنگ می شوند، خصلت جهانی پیدا می کند.
و اروپا باید چارەای بیاندیشد. آنکە می بازد آنها هستند، نە آمریکا و انگلیس کە همیشە، در مقایسە با اروپا، بنوعی خارج از گود بودەاند. اروپا باید در فکر فعال کردن کانالهای دیپلماتیک با روسیە باشد و دیکتاتور کرملین را از طرق دیگر بە تفاهم فرابخواند. نظامی گری صرف همراە با تحریم، راە چارە رام کردن ماشین جنگی تجاوزگر روسیە نیست.