یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۵

یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۵

پرشی به بلندای افتخار؛ طلای تاریخی ریحانه مبینی در آسیا
او نه‌تنها بر رقیبان خود در میدان مسابقه، بلکه بر چالش‌هایی پنهان و نادیده‌ گرفته‌شده غلبه کرد؛ و در سکوت و فروتنی، صدای رسای نسلی شد که همچنان برای فرصت...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پیام سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به کنگرۀ چهارم حزب چپ ایران
در چنین شرایطی مسئولیت ما نیروهای چپ ایرانی دشوارتر از همیشه است. دستان شما را از راه دور می‌فشاریم و شما را به هم‌گامی و اتحاد نیروهای چپ سوسیالیست و...
۱۰ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پیام حزب دموکراتیک مردم ایران به کنگره چهارم حزب چپ
وظیفه ما نیروهای چپ دمکرات در این برهه از زمان، که خطر جنگ کشور را تهدید می‌کند، پافشاری بر صلح و تشنج زدایی به‌ مثابه پیش شرط هر تحول دمکراتیک...
۱۰ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
زندگی شوتی‌ها با کالاهای قاچاق؛ نان در برابر جان
شوتی‌ها عمدتاً اهل استان‌های لرستان، کهکیلویه و بویراحمد، خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی هستند. بر اساس داده‌های رسمی مرکز آمار ایران، این استان‌ها از جمله فقیرترین استان‌های ایران...
۱۰ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: همایون معمار
نویسنده: همایون معمار
بند عمومی زندان زنان، برهم خوردن دوگانه‌ی مجرم-مبارز
سال ۱۳۸۶ وقتی که قاضی سبحانی در دادگاه انقلاب تهران، حکم انتقالم به زندان را می‌نوشت، با پوزخند توی چشمانم نگاه کرد و گفت: «شنیده‌ام خیلی دوست داری در مورد...
۱۰ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: مریم فومنی
نویسنده: مریم فومنی
در آستانه؛ زوال سیاسی، مذاکرات ایران و آمریکا و گذار دموکراتیک
از اوایل دهه ۱۳۷۰ تا امروز شاهد دو موج اعتراضی و ورود به موج سوم شورش، خیزش و جنبش علیه وضعیت موجود بوده ایم. موج اول اعتراضی از اوایل دهه...
۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: سعید مدنی
نویسنده: سعید مدنی
خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظام ایستاده‌اند
وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی...
۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

جنگ و گلهای یاس مادر (۳)

گلهای یاس مادر و دختر همسایە چقدر بە هم شبیەاند، و من نتیجە می گیرم کە همە گلهای یاس جهان عین هم اند. و عین هم بو می دهند، و عین هم دل دخترکان عاشق را می ربایند و در غیاب یار بە آنان وفاداری می آموزند. و جنگ سرزمین تولد وفاداریست. مرگ، عطش با هم بودن را زندگی دیگری می دهد و انسانها می فهمند کە حقیقتا زندگی کوتاە است. و مادر مهربان من می گوید مهم نیست کە گلهای یاس دخترک همسایە بو ندارند، مهم این است آنها هم گل یاس اند، و دخترکی با قلبی از گل یاس خالق آنهاست. و مادر راست می گوید

من نمی دانم چرا مادر همیشە مثبت فکر می کند. او می گوید کە نە، این انسانها بودند جنگ را آفریدند

اما مادر موافق پدر نیست. او هم از اخبار بیزار است و هم معتقد است کە این خدا نبود کە جنگ را آفرید. و من نمی دانم چرا مادر همیشە مثبت فکر می کند. او می گوید کە نە، این انسانها بودند جنگ را آفریدند، واللا خدا هنگام آفرینش جهان برای همگان هر آنچە لازم بودە، آفریدەاست. مادر از طمع انسان می گوید، از اشتهای سیری ناپذیرش. و اینجا پدر نامردانە نیشخند زهرآگینی بر لبانش ظاهر می شود، و می گوید “و کی بود انسان را آفرید!؟” و مادر می ماند. و من نمی دانم چرا مادر نمی تواند بحث های سنگین فلسفی و یا فکری را ادامە دهد. نمی دانم او چرا بیشتر سکوت را دوست دارد. گاهی وقتها فکر می کنم علت آن همانا افکار همیشە مثبت او است. و دوست دارم روزی فیلسوف محلە ما یک کلاس مجانی برای مادر بگذارد و دروس سنگین فلسفی را بە او یاد بدهد تا شاید بتواند سئوالهای ناجوانمردانە پدر را پاسخ گوید، و اثبات کند کە اخبار نە در پی بیان حقیقت جنگ، بلکە تنها در پی جذب مشتری اند. و اثبات کند کە جنگ را خدا در یک اشتباە محاسباتی وارد زندگی کرد. و از اینکە مادر بدون توان بیان حقیقت، حقیقت را در دستان خود دارد، بر خود می بالم. و بە خودم می گویم تو هم باید همین راە را انتخاب کنی.

شبی از دوردستها صدای گرگ می آید. من پنجرەها را می بندم و قفل در را هم امتحان می کنم. و بعد می فهمم صدای زوزە سگان اطراف شهر است کە از ترس صدای گلولەها بە محلەهای اطراف شهر پناە آوردەاند. و نمی دانم چگونە سگها فهمیدەاند کە جنگ خطرناک است. و مطمئن می شوم لاشە انسانها را دیدەاند کە بواسطە گلولەها مردەاند، و فهمیدەاند کە درد گلولە درد جانگدازیست. و آنکە از چنین دردی می میرد، دوست ندارد بار دیگر متولد شود.

و لحظاتی کە پدر بە رادیو گوش نمی دهد، در گوشەای از اتاق دراز می کشد و در اندیشە فرو می رود. من فکر می کنم کە او در این لحظات بە پرسشهای دیگری فکر می کند کە می تواند مادر را با طرح آنها اذیت کند. اما نە، می فهمم اشتباە می کنم. او تا اخباری دیگر، همان اخبار قبلی را در ذهن خستە و بشدت تهییج شدە خود، مرور می کند. و جنگ بە یک سریال تبدیل می شود کە هر روز بینندە بە دنبال حلقەای دیگر از آن است. پدر می گوید کە حیف عرق پیدا نمی شود. و من می فهمم کە پدر هر روز کە می گذرد بیشتر از پیش امید خود را نسبت بە انسانها از دست می دهد. او بە یک پوچگرای بی رحم تبدیل می شود کە فکر می کند جنگ تنها سرنوشت واقعی انسان است.

و ما دختر زیبای همسایەای داریم کە روزها را با بافتن گلهای یاس بر روی پردەها و رومیزی ها می گذراند. من کە مطمئن ام او از پشت پنجرە گلهای یاس مادر را دیدەاست و بە تقلید آنها دست زدەاست، علت این کار را از فیلسوف می پرسم. او می گوید کە بی گمان روح افلاطون در این دختر بطرز عجیب و خارق العادەای بدون آنکە خودش هم متوجە باشد، حلول کردە و باعث کپی برداری از یک واقعیت سطح پایین بە اسم گلهای یاس واقعی شدە. و بعد چشمان خود را کوچک و تیز کردە و می گوید کە این نشانەای دیگر دال بر آن است کە دنیا حقیقتا وارد مرحلە خطرناکی شدە. او می گوید و تا انسان از ایدە متعالی دور شود و بە کپی پردازی بیشتری دست زند، بیشتر از واقعیت وجودی خود فاصلە می گیرد. و من کە حرفهای او را نمی فهمم، پیش خودم می گویم مهم این است کە مثل اینکە وضع دارد بدتر می شود.

روزی بر در دختر همسایەامان می کوبم و از او می خواهم کە دست از بافتن گل یاس بکشد و بە جای آن، او هم مثل مادر گلهای واقعی را در گلدان بکارد. اما او تنها لبخند می زند، و من سالها بعد می فهمم کە در عین جنگ هم همیشە در فکر معشوقی بودە کە بە جنگ رفتەبود. و او دختری بود پر از ارادە، برای شکست دوری و امیدوار در فکر جهیزیە. او بافتن را واقعی تر از خلقت طبیعی گل یاس یافتەبود. او می دانست درد را با کار می توان التیام داد، و نە با چشمانی لبریز از انتظار از طبیعت.

 و من خجالت می کشم. و علت آن را بە پدرم بر می گردانم. شاید اگر او آنقدر منفی نبود، من بخود اجازە می دادم کە وجود گل یاس را حتی در فرم کپی و تقلبی آن هم در دنیای جنگ زدە، غنیمتی بشمرم برای فرار از لحظەهائی کە بجز یاس و رخوت چیزی با خود با همراە نداشتند. 

و آن پسر بعد از سالها برگشت. اگرچە با چشمانی تکیدە در عمق کاسە سر، سیە چردە و یگانە پائی کە قسم خورد تا آخر عمر بە تنهائی راەهای دوبارە شهرە را در جوار عصائی قهوە رنگ تجربە کند. جوانی کە خوشحال بود و باد را رمز خوشبختی انسان می دانست.

گلهای یاس مادر و دختر همسایە چقدر بە هم شبیەاند

 و گلهای یاس مادر و دختر همسایە چقدر بە هم شبیەاند، و من نتیجە می گیرم کە همە گلهای یاس جهان عین هم اند. و عین هم بو می دهند، و عین هم دل دخترکان عاشق را می ربایند و در غیاب یار بە آنان وفاداری می آموزند. و جنگ سرزمین تولد وفاداریست. مرگ، عطش با هم بودن را زندگی دیگری می دهد و انسانها می فهمند کە حقیقتا زندگی کوتاە است. و مادر مهربان من می گوید مهم نیست کە گلهای یاس دخترک همسایە بو ندارند، مهم این است آنها هم گل یاس اند، و دخترکی با قلبی از گل یاس خالق آنهاست. و مادر راست می گوید. و من می دانم گلهای بافتە شدە، پیش او از جنس زندگی اند. و روزی جان خواهند گرفت. و چرا نە؟ مگر نە اینکە دستانی پر شور و امیدی زندە بە آنان وجود بخشیدەاند؟

شبی پدر سیگار کم می آورد، و از من می خواهد کە بە مغازە همسایە رفتە و برایش بخرم. مادر مانع می شود. او معتقد است کە پدر می تواند تا فردا صبر کند. اما پدر اصرار دارد، و می گوید شاید تا فردا زندە نباشد و یا اینکە مغازە همسایە را بمبی برای همیشە محو کند. او می گوید کە تا مغازە بعدی هم فاصلە زیادی وجود دارد. سرانجام من نمی روم. یکی از آن اندک دفعاتی است کە مادر پیروز می شود. پدر بعد از برگشتن، آن شب از حرص شکست دو نخ سیگار پشت سر هم دود می کند. و شاید سە تا هم. بە صرفە می افتد. بعدش بە مستراح می رود و در پایان یک بلوز اضافی می پوشد.

پیش خودم می گویم جنگ کە تمام شد حتما سیگار را ترک می کند.

ادامە دارد…

 

تاریخ انتشار : ۴ فروردین, ۱۴۰۱ ۱۲:۴۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

پیام سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به کنگرۀ چهارم حزب چپ ایران

در چنین شرایطی مسئولیت ما نیروهای چپ ایرانی دشوارتر از همیشه است. دستان شما را از راه دور می‌فشاریم و شما را به هم‌گامی و اتحاد نیروهای چپ سوسیالیست و وفادار به کارگران، زحمت‌کشان و حمایت از همۀ اقشار اجتماعی تحول‌طلب و پیش‌رو، از زنان و دانشجویان تا همۀ گروه‌های ملی-قومی فرا می‌خوانیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظام ایستاده‌اند

وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی شده، دیگر با مخالفتی ساده مواجه نیستیم؛ بلکه با بازتولید آگاهانه نظامی مواجهیم که حق انتخاب و امنیت را از زنان دریغ می‌کند.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

پیام سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به کنگرۀ چهارم حزب چپ ایران

در چنین شرایطی مسئولیت ما نیروهای چپ ایرانی دشوارتر از همیشه است. دستان شما را از راه دور می‌فشاریم و شما را به هم‌گامی و اتحاد نیروهای چپ سوسیالیست و وفادار به کارگران، زحمت‌کشان و حمایت از همۀ اقشار اجتماعی تحول‌طلب و پیش‌رو، از زنان و دانشجویان تا همۀ گروه‌های ملی-قومی فرا می‌خوانیم.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پرشی به بلندای افتخار؛ طلای تاریخی ریحانه مبینی در آسیا

پیام سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به کنگرۀ چهارم حزب چپ ایران

پیام حزب دموکراتیک مردم ایران به کنگره چهارم حزب چپ

زندگی شوتی‌ها با کالاهای قاچاق؛ نان در برابر جان

بند عمومی زندان زنان، برهم خوردن دوگانه‌ی مجرم-مبارز

در آستانه؛ زوال سیاسی، مذاکرات ایران و آمریکا و گذار دموکراتیک