در طول تمام دوره پساشوروی رژیم حاکم روسیه با تبلیغات شفاهی و کتبی کارشناسان مختلف اش تلاش می کرد کشور را متقاعد سازد که گویا نظریه مارکسیستی در باره بحران عمومی ساختاری سرمایه داری، ساخته و پرداخته مارکس و لنین می باشد. حتی فلاسفه غربی از نوع فوکویاما با شتاب «پایان تاریخ» را اعلام کردند. بعقیده آنها همه تمدنهای زمینی جهان در ذات کنونی نظم سرمایه داری به نقطه اوج اعتلای خود رسیده اند. اینک همه این کوته فکریها، بمعنی واقعی کلمه، در هم ریخته است. کمتر از یک سال کافی بود که چراغ پر تلالؤ برافروخته در راه پیروزی فاز بعدی توسعه سرمایه داری- جهانی سازی- بر مسیر تشییع آن پرتو افکـند.
حبابهای عظیم مالی، که بخش واقعی اقتصاد روسیه را زیر گرفت و کاملا درهم کوبید، ترکیدند. باران طلائی دلارهای نفتی بند آمد. استحکام هر سیستمی یا در شرایط بحرانی و یا در وضعیت جنگی مورد آزمایش قرار می گیرد. امروز نظام سرمایه داری نشان داد که در هیچ کشور جهان تضمین شده نیست. حبابهای مالی که در طول قریب ۵۰ سال آمریکائیها باد کردند، ترکیده اند و میکروب خود را در سراسر جهان پخش می کنند و هیچ کشور جهان، حتی اقتصاد قدرتمند کشور چین نیز، از خطرات آنها در امان نمانده اند. این مسئله دیگری است که کشورهائی نظیر آلمان و ایتالیا، که اقتصاد آنها مثل برخی کشورهای دیگر چندان به عملکرد مالی- ارزی وابسته نیست، آن را آسانتر تحمل می کنند.
باران طلائی دلارهای نفتی، که در چند سال اخیر در روسیه باریدن گرفته بود، عملاً قطع شد. دولت باید سریعاً بودجه را تصحیح کند. در واقع، بعد از یک هفته، زمانی که بودجه اصلاح شده تصویب خواهد شد، دو تریلیون و چهارصد میلیارد کسری بودجه خواهیم داشت. این، بدین معنی است که برای پرداخت حقوقهای حقوق بگیران دولت پولی پیدا نخواهد شد. اندوخته ها با سرعت سرسام آوری تمام می شوند، بطوری که اعلام می کنند، بانک مرکزی روسیه با شناور ساختن نرخ ارز ملی، عملاً تنظیم نرخ برابری روبل را از سبد ارزی خود حذف کرده است. طی روزهای اخیر۸۰ میلیارد دلار در جهت تقویت روبل صرف شده است. از ۶۰۰ میلیارد ذخیره ارزی طلا کمتر از ۴۰۰ میلیارد باقی مانده است. پنج و نیم تریلیون روبل که در یک شب برای نجات چهار بانک و سیستم بانکی تزریق شد، هیچ تأثیر مثبتی در پی نداشت. اما اصل مسئله این است که این پول به بخش واقعی اقتصاد راه نیافت.
نتیجه نهائی: بازارهای غرب در عرض یک سال، ۳۰ درصد سرمایه های خود را از دست دادند؛ حتی بیشتر از شرایط جنگی. این رقم در روسیه به هفتاد درصد رسید و این بمعنی شکست کامل آن مدلی است که یلتسین تحمیل کرد و پوتین و مدودف ادامه می دهند. حتی در محیط روبل هم روبل کفایت نمی کند و بزودی برخی مردم به معاملات پایاپای روی خواهند آورد.
ضمناً روسیه بیش از ۵۰ درصد خواروبار مورد نیاز خود، قریب ۷۰ تا ۸۰ درصد نیازمندیهای مراکز بزرگ صنعتی و همچنین در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد کالاهای صنعتی مورد مصرف کشور را از خارج وارد می کند. نتیجتاً کاهش ارزش روبل موجب افزایش قیمتها در مغازه ها خواهد شد.