محمدرضا تابش، عضو شورای عالی اصلاح طلبان، از تلاشهای اصلاح طلبان برای تماس مستقیم و نزدیک با آیت اللە خامنەای بعد از مرگ رفسنجانی گفت. هرچند در همان جا اذعان می دارد کە در حقیقت رفسنجانی رابطە ارگانیک و تعریف شدەای با جریان اصلاحات نداشت.
طبق خبرگزاری ‘آرمان فردا’ او گفتەاست:
– بسیاری از چهرههای اصلاحطلب که مورد شناخت رهبری نیز هستند، ملاقات و ارتباط با ایشان دارند، اما این ارتباط نزدیک نیست و ما در صدد هستیم که این ارتباط برقرار شود،
– قطع ارتباط اصلاحطلبان با حاکمیت بزرگترین صدمه این جناح سیاسی است و باید پذیرفت که در صورتی میتوان به گسترش اندیشه اصلاحطلبی اهتمام ورزید که اصل این گفتمان از سوی حاکمیت پذیرفته شود و اصلاحطلبی به عنوان روشی برای اصلاح مشکلات امروز جامعه از جمله مشکلات اقتصادی و اجتماعی به رسمیت شناخته شود.
محمد رضا تابش نبود این ارتباط را در شرایطی کە اصولگرایان روابط خوبی با خامنەای دارند، یک آسیب برای ‘زمین بازی اخلاقی در زیست سیاسی’ ارزیابی می کند.
اما سئوال این است کە آیا خامنەای، این امر، یعنی ارتباط مستقیم و بەرسمیت شناختن جناح اصلاح طلب و گفتمان آن را در کشور خواهد پذیرفت؟
خیزش جناح تندرو در کشور بە محورمداری احمدی نژاد، بزرگترین تلاش حاکمیت برای طرد جناح اصلاح طلب در کشور بود کە نە تنها با موفقیت روبرو نشد، بلکە حاکمیت را با بحرانها و مشکلات جدی مواجە کرد؛ امری کە بناچار باعث عقب نشینی حاکمیت شد و سرانجام اصلاح طلبان بتدریج بویژە بعد از انتخابات سال ٩٢ بە صحنە سیاسی کشور فعالانە بازگشتند.
اما این بازگشت هموارە مورد تردید جناحهای تندرو کشور و از جملە بیت رهبری هم بودە است، بنابراین آنان از همان ابتدا سعی در کنترل و حضور محدود آنان داشتند. واقعیت این است کە بیت رهبری همیشە در بهترین حالت با دلخوری بە این جریان نگریستە است.
حال با مرگ رفسنجانی کە تنها کانال ارتباطی موثر این جناح با رهبری بودە، موقعیت اصلاح طلبان از لحاظ تاثیرگذاری بر بیت رهبری بشدت نزول کردە است. امری کە نگرانی آنان را بشدت برانگیختە است. اصلاح طلبان کە ارتباط با رهبری نظام را بعنوان بخش بسیار مهمی از تاثیرگذاری های خود بر فضای سیاسی کشور ارزیابی می کنند، از دست دادن آن را بسیار زیانبار می بینند.
ایجاد این کانال در واقع بنفع جریان اصلاح طلبی در کشور است، اما خامنەای تا لحظە کنونی در هیچ سخن و نوشتەای از حقانیت این جریان دفاع نکردە است. جریان اصلاحات در واقع یک جریان منفور نزد آنان است، اما بە علت عینیت حضور قوی آنان در جامعە و پیرامون حاکمیت، عملا حذف ناشدنی.
رفسنجانی این توان را داشت زیرا کە از موقعیت قوی، مناسب و حذف ناشدنی برخوردار بود. در واقع کانال رفسنجانی، یک کانال خودبخودی بود کە ریشە در شخصیت و جایگاە او در نظام داشت، اما کانالهای دیگر نە تنها از این خصلت خودبخودی برخوردار نخواهند بود، بلکە اساساً از قبل نیاز بە پذیرش خامنەای دارند. این یعنی تغییر در نگرش او نسبت بە اصلاح طلبان. در واقع اگر او این کانال یا کانالها را بپذیرد، در واقع این بار بە گفتمان اصلاح طلبی در کشور، چە بخواهد چە نخواهد، رسمیت دادە است.
اما راە دیگری هم متصور است. شاید برای ایجاد این کانال ارتباطی، خامنەای خواهان دادن امتیازات بیشتری از طرف این جناح یعنی اصلاح طلبان بشود.