خانواده ابراهیم لطف الهی، دانشجوی کردی که ۴ سال پیش در زندان سنندج جان باخت در مصاحبه با “روز” خواهان پی گیری پرونده شکایت شان شده و از مجامع بین المللی و احمد شهید خواستند تا برگزاری دادگاه و دادرسی عادلانه، قضیه قتل این دانشجو را پی گیری کنند.
ابراهیم لطف الهی، دانشجوی دانشگاه پیام نور سنندج بود که ۱۶ دی ماه ۸۶ مقابل دانشگاه بازداشت شده و ۸ روز بعد در بازداشتگاه این شهر جان باخت.
مریم لطف الهی، خواهر ابراهیم لطف الهی همزمان با چهارمین سالروز جان باختن برادرش به “روز” می گوید که برادرش در زندان شهید شده و نه تنها به شکایت آنها برای روشن شدن چگونگی جان باختن او توجهی نشد بلکه خانواده او نیز مورد تهدید قرار گرفتند تا دست از پی گیری شکایت شان بردارند.
همزمان صالح نیکبخت، وکیل خانواده لطف الهی از مختومه شدن پرونده در دستگاه قضایی خبر داده و به “روز” میگوید: گفتند که آقای لطف الهی خودکشی کرده و ما اعتراض کرده و خواهان نبش قبر شدیم اما موافقت نکردند و اعتراض ها به نتیجه نرسید.
آقای نیکبخت می افزاید: دادگاه، قرار بازپرس مبنی بر خودکشی را تایید کرد و اعلام کرد که قتلی واقع نشده ما اعتراض کردیم و گفتیم با توجه به اینکه در نظریه پزشکی قانونی به آثار ضربه و خونریزی در بینی اشاره شده مجددا خواهان رسیدگی هستیم و تقاضای نبش قبر را داریم اما متاسفانه نه بازپرس و نه دادستان سنندج موافقت نکردند و گفتند نظریه پزشکی قانونی قبلا صادر شده و نبش قبر، وجاهت شرعی ندارد. گفتند که در حمام زندان و با زیر پیراهنش خود را با دوش دار زده و خودکشی کرده. در حالیکه ما معتقد بودیم باید مساله روشن شود و خانواده نیز اطمینان خاطر پیدا کنند که مساله دقیقا چه بوده اما متاسفانه موافقت نشد.
وکیل خانواده لطف الهی سپس با اشاره به دفن مخفیانه این دانشجوی کرد می گوید: نه دفن مخفیانه که خانواده حضور نداشت و نه عدم موافقت با نبش قبر وجاهت قانونی نداشت و متاسفانه اما پرونده را مختومه کردند.
مصاحبه “روز” با مریم لطف الهی، خواهر ابراهیم لطف الهی را در ذیل بخوانید.
——————–
خانم لطف الهی ۴ سال از جان باختن برادر شما می گذرد. نتیجه شکایت شما چه شد و بالاخره چه پاسخی به پی گیری های شما دادند؟
پرونده را مختومه کردند و گفتند خودکشی کرده. برادرم شهید شد اما گفتند خودکشی کرده پرونده را مختومه کردند و بستند و به دادگاه که میرویم هیچ جوابی به ما نمیدهند. وکیل مان هم خیلی پی گیری کرد و اما دیگر گفت که پرونده که مختومه شده پی گیری ها نتیجه ای ندارد و به جایی نمی رسد.
بعد از مختومه شدن پرونده دیگر پی گیری نکردید؟
رفتیم دادگاه انقلاب نشستیم و گفتیم جواب میخواهیم اما آقای امیری معاون دادگاه انقلاب سنندج گفت که من کشته ام چه کار می توانید بکنید بروید هر کاری میخواهید بکنید. پدرم گفت پس چرا می گویید خودکشی کرده؟ جوابی نداد و ما را بیرون کرد. اما ما کوتاه نیامدیم همچنان می رویم و جواب میخواهیم اما هیچ جوابی نمیدهند و تهدیدمان میکنند دیگر اعضای خانواده را تهدید می کنند و میخواهند که دست از پی گیری برداریم. رهبر که به کردستان امد نامه نوشتیم به قوه قضائیه، نمایندگان مجلس و هر کسی که می توناستیم نامه نوشتیم اما هیچ جوابی نگرفتیم و لی دست از پی گیری برنداشته ایم.
بااین اوصاف چه میخواهید بکنید؟ بر پی گیری اصرار دارید اما هیچ جوابی به شما نمیدهند.
ما میخواهیم پی گیری شود روشن شود که چه کسی، چرا و چگونه برادر مرا شهید کرده. اما اینجا امکانش نیست اینجا همه درها را بسته اند و هیچ حوابی نمیدهند حتی سال گذشته دانشجویانی که سر مزار برادرم رفته بودند را بازداشت کردند. اما مگر ما می توانیم سکوت کنیم؟ برادر عزیزم را از دست داده ام و از مجامع بین المللی از نهادهای حقوق بشری و هر کسی که می تواند میخواهم که کمک کنند پی گیری کنند تا حقیقت روشن شود. از آقای احمد شهید یخواهم که مساله برادرم را پی گیری کند آخر ما که چیز زیادی نمیخواهیم یک دادگاه عادلانه و یک دادرسی عادلانه میخواهیم. میخواهیم دادگاه عادلانه برگزار شود و روشن شود که برادرم چه بلایی سرش آمده. امیدمان فقط به سازمان های حقوق بشری است.
ممکن است برگردیم به ۴ سال پیش؟ اصلا چه شد برادر شما بازداشت شد آیا فعالیت خاصی داشت؟
برادر من هیچ فعالیت خاصی نداشت او دانشجوی حقوق بود میخواست وکیل شود. یکباره او را جلوی دانشگاه و وقتی که میخواسته سر امتحان برود بازداشت کرده اند به زور اور ا برده اند موقع بازداشت کتکش زده اند. حتی به ما نگفتند اصلا چرا او را بازداشت کرده اند. به ما زنگ زدند و گفتند در زندان سنندج است رفتیم ملاقات و او را دیدیم. ملاقات کابینی بود حالش خیلی خوب بود سرحال بود می گفت من بیگناه هستم و کاری نکرده ام و زود آزاد می شوم.
از او نپرسیدید که به چه اتهامی بازداشت شده؟
نه حرفی نزد فقط می گفت بی گناه است و زود ازاد می شوم هیچ چیز خاصی نگفت. اصلا قبل از بازداشت هم حرفی نمی زد که بدانیم ایا مشکل خاصی دارد یا نه.
ولی آنطور که در خبرها خواندم گویا برای بازداشت او چند بار به درب منزلتان آمده بودند.
نه برای ابراهیم نبود. برای برادر بزرگترم بود که یکسال هم زندان بود. مشکل سیاسی هم نداشت و به خاطر ماهواره بازداشت شده بود. ابراهیم را اصلا نمیدانیم چرا بازداشت کردند.
و بعد چه اتفاقی افتاد؟
۸ روز بعد از بازداشت بود که زنگ زدند و گفتند در زندان خودکشی کرده گفتند برای دفن بروید قبرستان بهشت محمدی سنندج. رفتیم اما خودشان دفن کرده بودند روی قبر هم بتون ریخته بودند. ما اصلا جنازه برادرم را ندیدیم و الان هم مطمئن نیستیم قبری که به ما نشان دادند قبر برادرمان باشد آیا در آن قبر برادرم خوابیده؟ نمیدانیم مطمئن نیستیم. درخواست نبش قبر هم که کردیم قبول نکردند. اما چاره ای هم نداریم دیگر این قبر را نشان دادند و گفتند اینجاست. ما هم با شک و شبهه میرویم و برمیگردیم. اما می پرسیم همیشه که اگر خودکشی کرده بود چرا اینطوری مخفیانه دفن کردند و نگذاشتند خودمان دفن کنیم؟ چرا نگذاشتند نبش قبر شود جنازه را ببینیم؟ چرا پرونده را مختومه کردند و نگذاشتند دادگاهی عادلانه برگزار شود؟ چرا اصلا قبر را بتون ریختند؟ حتی در دادگاه وکیل ما را تهدید کردند.
خانم لطف الهی این ۴ سال چگونه گذشت بر شما و خانواده تان؟ حرفی است از این ۴ سال که نگفته باشدی و بخواهید مطرح کنید؟
خیلی تلخ گذشت خیلی سخت و نه به قبر اطمینان داریم که برادرم باشد نه داغ دلمان ارام می شود ما فقط دادرسی عادلانه میخواهیم همین. برادر من هم تنها کسی نیست که درزندان کشته شده مگر خانم زهرا بنی یعقوب نبود؟ مگر زهرا کاظمی نبود؟ خیلی ها بودند که پی گیری خانواده هایشان هم نتیجه نداشته و جوابی نداده اند به ما هم جواب نمیدهند اما ما پی گیری میکنیم و از همه میخواهیم پی گیری کنند برادر من شهید شده و ما دیگر از تهدید ها هم نمی ترسیم و تا اخر ایستاده ایم تا دادرسی عادلانه صورت گیرد.
و امسال آیا مراسمی برگزار میکنید؟
رفتیم سر مزار مردم هم می آیند گل میگذارند و میروند. پنج شنبه هم باز سر مزار خواهیم رفت و مراسم آنطوری نداریم.