یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۲

یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۲

خشونت علیه زنان، داغی بر پیشانی حقوق بشر و دولت‌ها

در منطقه ما زنان سنگسار، اعدام، تبعید، و زندانی می شوند، از محل کارشان اخراج می شوند، ممنوع القلم و ممنوع التصویر می شوند، اما دست از کوشش بر نمی دارند. این گفته ها شعار نیست زیرا نمونه ها بسیارند از جمله نرگس محمدی که هم اکنون با بیماری جدی دست به گربیان است، در عین حال که دوری از همسر و فرزندانش او را به شدت دل تنگ کرده و همه این‌ها را در فضای سخت زندان و محرومیت‌های درمانی و دارویی، تحمل می کند، ولی باز هم دست از حق خواهی بر نمی دارد.

تجربه خشونت به طور گسترده در همه جا، در همۀ سطوح و در فراسوی مرزهای ثروت، طبقه، نژاد و فرهنگ، رواج دارد. جهان زیر بار سنگین عملیات تروریستی، گروه های بنیادگرا و سیطره کارتل های نفتی، کمر خم کرده است. به خصوص منطقه آشوب زدۀ ما که دیگر تاب ایستادگی در مقابل فشار دولت هایی که ترور و اسلحه و خشونت را صرفاً برای حفظ منافع و قدرت شان، رواج می دهند ندارد. در حال حاضر جهان با نیروهای متعصبی رو به رو شده که به نام دفاع از مذهب و عقیده، هر جنایتی را مرتکب می شوند. در اعماق وجود این نیروهای جزم اندیش، نفرت به آن «دیگری» که چون خودشان نمی اندیشد، بی وقفه می جوشد.

در میان ولوله و غوغای جنگ و خشونت در منطقه، زنان بیشتر از هر زمان دیگری مورد انواع آزارها، ضرب و شتم، و تجاوز جنسی قرار می گیرند. آوارگی میلیون ها نفر از مردم منطقه، به «قاچاق زنان» که پدیده ای ریشه دار و جهانی است، متأسفانه ابعادی فاجعه آمیز بخشیده است. زنانی که به اسارت و بردگی گرفته می شوند، ناچار به تحمل انواع ستم جنسی، کار اجباری، و بردگی جنسی اند  و هر لحظه در معرض خطر کشته شدن – آن هم به فجیع ترین شکل آن – قرار دارند. آنها برای دفاع از هستی خود به ناگزیر وارد چرخه خشونتی شده اند که نه تنها در انتخاب آن، کمترین حقی نداشته‌اند، بلکه به آنان تحمیل شده است. به کارگیری این نوع خشونت، داغی بر پیشانی حقوق بشر و دولت‌ها  و خشونت‌گران جنگ طلب است.

در شرایط کنونی خشونت بر زنان اشکال و ابعاد بسیار پیچیده ای به خود گرفته و به شکل حادتر و سیستماتیک صورت می گیرد. اسیدپاشی، تجاوز جنسی، خرید و فروش زنان و کودکان، کار بی مزد، تن فروشی و … ابعاد باور نکردنی به خود گرفته اند. واقعیت این است که خشونت‌های جنگ و آوارگی و بردگی و قاچاق زنان به حدی شدت یافته‌اند که خشونت‌های خانگی در مقابل این خشونت‌های فجیع، کم رنگ شده است. با این حال زنان از دیر باز – و حتا در شرایط صلح، هدف خشونت های خانگی، اجتماعِی و سیاسی قرار داشته اند، اما درهیچ زمانی نه تنها این خشونت‌ها را نپذیرفته اند، بلکه از هیچ موقعیت و فرصتی هم برای اعتراض علیه خشونت، غافل نبوده اند. آنان به طور منظم و پیوسته و با امکانات حداقلی که در اختیار داشته اند با خشونت مقابله کرده اند. این رویارویی و مقاومت در مقابل خشونت به حدی بوده که سرانجام زنان توانستند دولت‌ها  را نیز وادارند که روزی را در جهان به نام «روز بین المللی مبارزه باخشونت علیه زنان» نام گذاری و تصویب کنند.

جمهوری دومینیکن به اتفاق نمایندگان ۷۴ کشور عضو سازمان ملل، سرانجام توافق کردند که تاریخ ٢۵ نوامبر (چهارم آذر) را به عنوان «روز جهانی مبارزه با خشونت بر علیه زنان» به احترام «خواهران میرابال» که به «پروانه ها» معروف‌اند اعلام نمایند*. در واقع تصویب این مناسبت جهانی، مرهون کوشش و فداکاری خواهران میرابال و به قیمت از دست دادن جان شان بوده است.

هر ساله به مناسبت این روز جهانی، زنان کشورهای مختلف به افشاگری علیه خشونت می پردازند و با شکستن تابوهای فرهنگی و سنتی، می کوشند خشونت علیه زنان را از حالت مسئله ای خصوصی، خارج سازند و اعتراض به این معضل عمومی را به عرفی رایج تبدیل نمایند تا به این وسیله حمایت اجتماعی، سیاسی و حقوقی را برای مقابله با خشونت، به دست آورند. این جاست که استفاده از روزهای بین المللی و قوانین حقوق بشری در روند اعتراض به خشونت علیه زنان، اهمیت خود را آشکار می کند زیرا این امکان را فراهم می سازد که از راه حل های بین المللی برای پاسخگو کردن دولت ها استفاده شود و به آنها خاطر نشان گردد که به تعهدات و پیمان هایی که در عرصه بین المللی، پذیرفته و امضا کرده اند پایبند بمانند و در کشور خودشان به مرحله اجرا گذارند.

اگر زنان در دنیای غرب با خشونت و ناامنی در محل کار، در خیابان، و آزار جنسی و تجاوز دست به گریبان‌اند، زنان ایرانی علاوه بر این‌ها، با تبعیضاتی قانونی نیز درگیرند که از توان موقعیتی آنها می کاهد و آنها را از عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی عقب می راند. سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها، بومی سازی، حق خروج از کشور فقط با اجازه شوهر، تبعیضات مدیریتی، طرح حجاب و عفاف، و انواع تبعیضات اقتصادی سیاسی و فرهنگی، دست به دست هم داده‌اند که از زنان موجوداتی ناتوان، منزوی، گوش به فرمان، و خانه‌نشین بسازند.

با وجود همۀ این خشونت‌هاو تبعیضات، اما در صحنه واقعی زندگی، این زنان هستند که بار طاقت فرسای زندگی را به دوش می کشند؛ در مواقع بیکاری شوهر، دز زمان فوت یا نبود همسر، یا وقتی که مرد خانواده معتاد یا بیمار است زنان با شجاعتی در خور تحسین، تمامی مسئولیت سرپرستی خانواده را بر عهده می گیرند. در مواقع بحران‌های خانوادگی و اگر حضور شوهر معتاد یا خشونت پیشه، بخواهد به فرزندان صدمه بزند یا خطر فروپاشی کیان خانواده را در پی داشته باشد، زنان معمولاً صدها بار پله های دادگاه ها را بالا و پایین می روند تا بتوانند از همسرانی که شایستگی زندگی را ندارند دور باشند – مردان خشونت گری که در مقابل کلام و منطق زن، دانش و اطلاعات او، صبر و بردباری‌اش، مقاومت و پایداری‌اش، کم می آورند و در نتیجه، متوسل به زور و خشونت می شوند.

زن ایرانی در حوزه اجتماعی نیز برای مطالبات برابری خواهانه و منطقی اش به شکل مدنی و مسالمت آمیز اعتراض می کند و نظراتش را با نوشتن در اندک نشریاتی که به او اجازه نشر می دهند، با مردم و افکار عمومی در میان می گذارد. برای برپایی مراسم هشت مارس «روز جهانی زن» به همه جا سر می زند، به همه کس رجوع می کند و هر چند که مکان های عمومی را ازاو دریغ می کنند، اما هرگز ناامید نمی شود.

در منطقه ما زنان سنگسار، اعدام، تبعید، و زندانی می شوند، از محل کارشان اخراج می شوند، ممنوع القلم و ممنوع التصویر می شوند، اما دست از کوشش بر نمی دارند. این گفته ها شعار نیست زیرا نمونه ها بسیارند از جمله نرگس محمدی که هم اکنون با بیماری جدی دست به گربیان است، در عین حال که دوری از همسر و فرزندانش او را به شدت دل تنگ کرده و همه این‌ها  را در فضای سخت زندان و محرومیت‌های درمانی و دارویی، تحمل می کند، ولی باز هم دست از حق خواهی بر نمی دارد. نرگس محمدی همچون دیگر زنان زندانی، این راه را انتخاب کرده و با انتخابش و هویت زنانه اش، هم‌چنان از تبعیض می گوید و می نویسد تا شاید گوش شنوایی بیابد. در همین فرایند است که زنان یاد گرفته اند با فعالیت های جمعی و مسالمت آمیزشان به دنبال راهکارهای منطقی، صلح آمیز و مدنی برای مهار و کاهش خشونت باشند. همچنین با ایجاد نهادها و تشکل‌های مدنی برای رفع تبعیض علیه زنان، وارد عرصه اجتماعی می شوند و سعی می کنند دنیای بهتری را بسازند که بتوانند به حقوق اولیه و واقعی خود دست پیدا کنند اگرچه راهی هزاران ساله است.

برای رسیدن به اهداف انسانی به ویژه برای پایان دادن به خشونت، زنان به افزایش آگاهی عمومی و حمایت از قوانین ضدخشونت علیه زنان و سایر طرح های مشابه، می پردازند. آنان تغییر و اصلاح قوانین تبعیض آمیز را از راه های زیر دنبال می کنند:

– درخواست از پارلمان ها و دولت ها برای لغو قوانین تبعیض آمیز که یا مستقیم یا به طور غیرمستقیم موجبات خشونت علیه زنان در خانواده و در جامعه را فراهم می آورد.
– دولت ها موظفند که قوانین و سیاست های جدید برای ارائه خدمات و حمایت قانونی از زنان در مقابل خشونت یعنی «رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»(را بدون قید و شرط به تصویب برسانند.
– ایجاد فرصت های برابر در زمینه تحصیل، اشتغال، حقوق فردی و حقوق شهروندی.
– بهره وری عادلانه از امکانات و مکان های عمومی همچون فرهنگسراها، و کلیه سالن های اجتماعات.
– پذیرفته شدن فعالیت های مسالمت آمیز و آزادی تأسیس نهادهای مستقل از جمله انجمن ها، خانه های امن، کانون های حمایتی، و برگزاری همایش ها در جهت آگاهی بخشی و احقاق حقوق برابر، فارغ از جنسیت، مذهب، عقیده و زبان. به کلامی ساده و روشن تحقق جامعه مدنی واقعی!

————————-

*  سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، با نام خواهران میرابل، پس از ماه‌ها شکنجه، سرانجام به قتل رسیدند. “جرم” این سه خواهر شرکت در فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود.

 

تاریخ انتشار : ۲۹ آبان, ۱۳۹۴ ۱۱:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

مرگ رئیس دولت سیزدهم و چشم‌انداز پیشِ‌ رو

ابراهیم رئیسی بیش از چهار دهه در سمت‌های مختلف در کشتار سه نسل از مبارزین ایران نقش‌‌های مهمی ایفا کرده است. سال‌هاست نام رئیسی با فاجعۀ ملیِ کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ گره خورده است. هم از این روست که در تمام این سال‌ها خانوادۀ بزرگ دادخواهان به حقّ محاکمۀ عادلانه و مجازات او و دیگر آمرین و عاملین کشتار زندانیان سیاسی را پی‌گرفته‌اند.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آن‌چه در هفته ۶ تا ۱۲ خردادماه گدشت …

آقای خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران نامه‌ای سرگشاده به دانشجویان دانشگاه‌های جهان نوشته‌ و در آن حمایت دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا از زنان و کودکان غزه را ستوده است. ایران‌وایر گزارش داده است که نیروهای امنیتی اصفهان دور تازه‌ای از بازجویی و فشار بر شهروندان این شهر که در تابستان سال گذشته بازداشت شده بودند را آغاز کرده‌اند. درتازه‌ترین اقدام نیروهای امنیتی، «سما (سمانه) عموشاهی» از پنجم خرداد بازداشت شده و از سرنوشت او خبری در دست نیست.

مطالعه »

آن‌چه در هفته ۳۰ اردیبهشت تا ۵ خرداد گذشت …

شاید کشته شدن ابراهیم رئیسی در پی سرنگونی بالگرد حامل او مهمترین خبر چند روز گذشته باشد. در پی چندگویی دست‌اندکاران حکومتی در آگاهی‌رسانی، بازار شایعات در ایران و جهان در این رابطه گرم شد. این و آن گفتن دست‌اندرکاران حکومتی و شایعه، و هم، پیشامد و اتفاق‌هایی چنین، حکومت اسلامی در ایران را از همان آغاز پیدایش، همراهی کرده‌اند.

مطالعه »
آخرین مطالب

خطر اعدام یک کودک-مجرم در شیراز

واکنش جامعه‌جهانی می‌تواند از اعدام عارف رسولی و سایر زندانیان جلوگیری کند. اعدام کودک-مجرمان  نقض فاحش قوانین بین‌المللی و کنوانسیون‌هایی است که ایران آنها را امضاء کرده. جامعه جهانی نباید ادامه اعدام کودک-مجرمان را برتابد.

گفتار گارسیا

عموم مستبدین با زدوبند و توطئه به قدرت دست پیدا می‌کنند لاجرم شک و تردید نسبت به دیگران و رقبای احتمالی همیشه در پس ذهن آنها فعال است. قدرت، معشوقه‌ای‌ست که هر آن ممکن است رقیب یا رقیبان دیگر بتوانند دل او را بربایند و به همین سبب شش‌دانگ باید حواسشان جمع باشد…

در نظام ولایی، کیستی رئیس جمهور مطرح است نه چیستی او!

به اینها که رفتارهای جمهوری اسلامی را عموماً واکنشی می‌خوانند باید رفتارگرا نام داد. کسانی که، چیستی رفتارهای ولایت را نه در الزامات و بقای این ساختار، بلکه در واکنش‌‌های «رهبر» در مقابل بازی‌گران جهانی و منطقه‌ای توضیح می‌دهند. اینکه، آبشخور بدرفتاری‌های نظام در «نامسلمانی»‌های آمریکا و غرب و عرب وابسته و اسرائیل است و «اسلام به ذات خود ندارد عیبی»!

تکیه بر سپیده دمان

تکه های قلبم را/
به گرسنگان می دهم/
و تکه ای از آن را/
به دخترِ کوچکی/
در کپرهایِ بارگدان/
که در فردای بی من،
قلب پاره  پاره ای را به یاد آورد.

که در جانش حلول کرد.

چه انتخاباتی؟

برای شرکت در انتخابات باید اول در «انتخابات» و نظارت استصوابی تغییر ایجاد شود، به عبارتی دیگر مشکل ساختار نظام است، ساختار باید تغییر کند تا مسیر مشارکت باز شود. علاوه بر آن با یک نگاه حداقلی هم باید نشانه ی تغییر در رویکرد نظام را قبل از انتخابات در جامعه و در زندان مشاهده کرد. آیا آنچه مشاهده می شود غیر از وحشت و مرگ است؟

یادداشت

آیا مرگ رئیسی برای قربانیان فاجعه ملی یک بستار و ختم می‌آورد؟

“من انها را نمی بخشم. چرا باید انها را ببخشم وقتی که هنوزهم نمی خواهند حقیقت را بگویند؟ و مشکل در انست که آنها حتی از ما بخشش هم نمیخواهند، از کسانیکه عزیزانشان را از دست داده اند. آنها بخشش را از دولت طلب میکنند، انها هیچ زخمی به دولت نزده اند، آنها چه کرده اند، ظلم به ما روا شده است.”

مطالعه »
بیانیه ها

مرگ رئیس دولت سیزدهم و چشم‌انداز پیشِ‌ رو

ابراهیم رئیسی بیش از چهار دهه در سمت‌های مختلف در کشتار سه نسل از مبارزین ایران نقش‌‌های مهمی ایفا کرده است. سال‌هاست نام رئیسی با فاجعۀ ملیِ کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ گره خورده است. هم از این روست که در تمام این سال‌ها خانوادۀ بزرگ دادخواهان به حقّ محاکمۀ عادلانه و مجازات او و دیگر آمرین و عاملین کشتار زندانیان سیاسی را پی‌گرفته‌اند.

مطالعه »
پيام ها

دانشجویان آمریکایی در اعتراض به ادامه نسل کشی فلسطینیان توسط اسرائیل دانشگاه ها را به تصرف خود در آوردند!

سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)-حوزه آمریکا ضمن اعلام حمایت کامل از مبارزه دانشجویان و استادان در تمامی دانشگاه های آمریکایی شرکت کننده در این جنبش، به مقاومت نسل نوین دانشجویی درود میفرستد و برای ایشان در شکستن فضای تاریک تحمیل شده و تا موفقیت نهایی پیروزی آرزو می‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

مرگ رئیس دولت سیزدهم و چشم‌انداز پیشِ‌ رو

ابراهیم رئیسی بیش از چهار دهه در سمت‌های مختلف در کشتار سه نسل از مبارزین ایران نقش‌‌های مهمی ایفا کرده است. سال‌هاست نام رئیسی با فاجعۀ ملیِ کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ گره خورده است. هم از این روست که در تمام این سال‌ها خانوادۀ بزرگ دادخواهان به حقّ محاکمۀ عادلانه و مجازات او و دیگر آمرین و عاملین کشتار زندانیان سیاسی را پی‌گرفته‌اند.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خطر اعدام یک کودک-مجرم در شیراز

گفتار گارسیا

در نظام ولایی، کیستی رئیس جمهور مطرح است نه چیستی او!

تکیه بر سپیده دمان

چه انتخاباتی؟

نگاهی به بحران های منطقه «غرب آسیا»-بخش دوم