این که ما مردم ایران بخصوص در داخل کشور٬ تنها به بهانۀ ناکارآمدی مسئولین حکومت ( که البته دور از حقیقت هم نیست)٬ انفجار بخاری نفتی و سوختن دانش آموزان را و همچنین صدها حادثه مانند آن و فجایع انسانی و بلایای طبیعی که برای هموطنانمان رخ داده را فقط به دیدۀ نقد و اعتراض بنگریم و در موردشان بنویسیم، ولی در عمل هیچ کاری برای پیشگیری از این چنین اتفاقاتی بعمل نیاوریم٬ نوعی شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن و فریب دادن وجدان خواب آلودۀ خویش است. درست است که مسئولین از بالا تا پایین همه در حق جامعه و هرجایی و با هر قشری به گونه ای ظلم می کنند، اما آیا خود ما ظلم نمی کنیم و کمتر از آنها مقصریم؟
اگر که ضریحهایی از طلا و نقره درست شده و به عراق فرستاده می شوند و میلیاردها تومان پول به کشورهایی از جمله پاکستان و فلسطین و سوریه و لبنان کمک میشود و چنانچه دولت هرجا در دنیا که بلای طبیعی رخ می دهد فوری از مردم خودش برای کشور ثالث امداد می طلبد و مردم هم بیدریغ کمک می کنند و اگرکه هلال احمر ایران از زلزله زده های خویش غافل مانده و به هلال احمر تاجیکستان کمک مالی می رساند و هزاران مورد مهمتر دیگر، اما واقعاً آیا خود ما مردم خواسته و با میل خود پول به صندوق صدقات نمی ریزیم؟ آیا نذر و نیازهای مادی نکرده و پولمان را به ضریح ائمه و امامزاده ها نمی ریزیم؟ آیا بسیاری از ما آرزو و تلاش برای سفر حج و زیارت کعبه نداشته و یا این امکان را برای پدران و مادرانمان فراهم نمی کنیم؟ آیا خود مبالغی بعنوان فطریه را در انتهای ماه رمضان به امام جماعت مسجد محل و یا صندوقهای جمع آوری فطریه واریز نمی کنیم؟ آیا خودمان بر اساس مثال “خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو “رفتار نمی کنیم؟
حکومت که به زور به همه نمی گوید “پول بریزید به صندوق صدقات” بلکه مردم موقع سفر بر اساس خرافاتی که در ته ذهنشان هست علیرغم ادعای روشنفکری و آگاهی و به روز بودن، به این بهانه که “ای بابا! حالا این مبلغ ناچیز که مهم نیست” و خلاصه با این گول زدنهای خویشتن به ادامۀ این فجایع و حوادث برای دیگر همنوعانشان بخصوص در شهرستانهای محروم و روستاهای بی کمترین امکانات کمک می کنند.
سوال من این است که به راستی اگر حکومت ایران همین الان سفر به مکه و واریز پول به ضریح حرم امامان و امامزاده ها را اصلا گیریم که ممنوع کند، آیا باز خود مردم پنهانی و دزدانه به سفر نخواهند رفت و مخفیانه پول به ضریح ها نخواهندریخت؟ من خودمان را بیش از همه مقصر می دانم چون می دانیم یا خیال می کنیم می دانیم اما باز همان گذشته را تکرار می کنیم.
در پایان باید اشاره کنم که منظور من بیشتر با قشری است که خود را آگاه می داند و خروار خروار ادعای روشنفکری و استادی و فهم و بینش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارد. اینها چه در درون کشور و چه در بیرون فراوانند.
خاطر نشان می کنم که قصد من از این اشاره٬ نفی زیارت و صدقات و کمکها نیست بلکه معتقدم مردم خودمان نیازمندترند و نبایستی در درجۀ دوم و سوم و چهارم اهمیت قرار بگیرند. بقول معروف: “چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است”.
با احترام به عقاید همه و به امید روزهای بهتر برای مردم کشورمان!