فضای سیاسی و اقتصادی کشور روزبروز ملتهب تر می شود. علاوە بر نگرانی شدید مردم از آیندە خود، گرانی لجام گسیختە و دشوارتر شدن فضای کسب و کار، جناح مخالف دولت (دلواپسها) حملات خود بە دولت روحانی را تشدید کردەاند. از طرف دیگر، تکنوکراتها با انتقاد شدید از دولت روحانی کە بە گفتە آنان در این سالها خلف وعدە کردە و بە جای رونق دادن بە بخش تولیدی در اقتصاد کشور، بر اقتصاد نفتی و واردات کالا از خارج تاکید کردە، دلالت بر آن دارد کە عملا وضعیت اقتصادی کشور در آستانە شروع تحریمهای آمریکا علیە ایران، بیش از هر زمان دیگری نابسامان تر شدە است. در این میان جناح دولت هم بیکار ننشستە، و بخشی از علت شرایط موجود را تاثیرات روانی تبلیغات مخالفان خود می داند.
از جنبە بین المللی هم وضعیت مناسب نیست. هر روزە شرکتها و غولهای اقتصادی بیشتری از بازار و اقتصاد ایران خارج می شوند و علیرغم قدرت مانور نسبی ایران در حوزە اروپا، چین و روسیە، اما بە نظر نمی رسد تحول مثبتی بە نفع ایران در راە باشد و پیش بینی می شود کە وضعیت دشوارتر از آنی خواهد شد کە هم اکنون وجود دارد.
حاکمان ایران کە بنابر فراز و نشیب روند موجود، مواضع مختلف و متضاد می گیرند (از جملە مواضع خامنەای کە جائی از رفراندم برای حل مسئلە فلسطین گفت و بعد از چند روز از نابودی اسرائیل!)، ماندەاند کە بالاخرە با چە روشی وضعیت نابسامان موجود را مهار کنند.
البتە تنها امتیازی کە حاکمان ایران دارند، عهدشکنی آمریکا و خارج شدن این کشور از معاهدەای است کە وجهە و موضوعیت بین المللی دارد، اما مشکل اینجاست کە این امتیاز کە ناظر بر بی پرنسیپی آمریکا و سیاست های دولت ترامپ است، بعلت موقعیت ویژە آمریکا در اقتصاد جهان، نمی تواند حامل نتایج خوبی برای اقتصاد ایران باشد و تنها در حوزە اخلاقی و سیاسی است کە موقعیت ایران را نسبت بە آمریکا برجستەتر می کند، در حالیکە ایران نیاز بە ارتباطات خوب با جهان در حوزە اقتصاد دارد و اساسا هدف از معاهدە برجام هم همین بود.
سران جمهوری اسلامی با برجستەکردن این مسئلە و طرح این ایدە کە مردم وضعیت را درک می کنند، سعی دارند بر بی خردی خود در حوزە سیاست خارجی سرپوش گذاشتە و همە کاسەکوزەها را بر سر آمریکا و شرکت های سودپرست خارجی بشکنند، آنان عمدا سعی در سرپوش گذاشتن بر بی کفایتی های خود دارند و نمی خواهند مسئولیت خود را در این مورد بپذیرند.
واقعیت این است کە ایران نمی تواند در حوزە اقتصاد و پیشرفت، بدون عرفی شدن سیاست خارجی و دست برداشتن از رویاهای ایدەئولوژیکی اش وارد حوزە رشد و ترقی متناسب با شرایط روز شود. برجام معاهدە خوبی بود کە می بایست با معاهدەهای دیگر در حوزەهای دیگر تکمیل می شد، کە نشد، تا امکان بازگشت روندها بطورکلی سد می شد.
ظاهرا حاکمیت ایران، ماندگاری خود را در ادامە تعارض با آمریکا می بیند و بر روی آن سرمایەگذاری استراتژیک کردە است، هر چند در سخنان خود سران رژیم بارها از امکان عادی شدن رابطە با این کشور گفتە شدە است. جمهوری اسلامی تنها برای رژیم اسرائیل استثنا قائل است، و معلوم نیست کە کشوری کە در سیاست خارجی خود چنان عمل می کند کە حتی کشورهای عربی مهم را هم بە آغوش اسرائیل می راند، چگونە می خواهد بقول خودش رژیم صهیونیستی را ساقط کند! آیا این نشان از آن ندارد کە اسرائیل تنها بهانە است و هدف چیز دیگریست!
دیگر وقت آن رسیدە است کە حاکمیت ایران در استراتژی خود نسبت بە آمریکا بازنگری کند و چارەای دیگر بیاندیشد، وگرنە اصلی کە او آن را نقطە قوت خود می داند، بە نقطە ضعف شدید تغییر ماهیت خواهد داد. البتە از طرفی دیگر هستند کسانی کە می گویند کە باید از این حالت پیشوازی کرد زیرا کە شرایط تغییر حاکمیت در ایران را آمادە می کند. اینان افرادی هستند کە در تحلیل خود، عامل خارجی را برای تغییر مهم تر از عامل داخلی ارزیابی می کنند. در تحلیل اینان از شرایط، بعلت توان حاکمیت ها در تحمیل قدرت خود بر جامعە و در شرایط جهانی شدن، عامل خارجی تغییر، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
البتە این نیز در نوع خود نگاهیست، اما این دوستان فراموش می کنند کە آنگاە باید بە پیشوازی عامل خارجی رفت کە عامل خارجی نیت، نگاە و برنامە مثبت داشتە باشد. در شرایطی کە دخالت های خارجی در همە کشورها بە هرج و مرج بیشتر انجامیدە و آنان را با دشواری های کشندەتری روبروکردە است، باید نسبت بە این نگاە محتاط بود.
در پایان باید گفت کە مردم ایران البتە از عهدشکنی ترامپ مطلعند، اما این باعث تائید هرگونە سیاست واکنشی از طرف حاکمیت ایران نمی شود. اگر عهدشکنی ترامپ، شرایط اقتصادی ایران را دشوارتر کردەاست، این بدان معنا نیست کە حاکمان با سواستفادە از این عهدشکنی، شرایط اقتصادی ایران را از طریق تعارض بیشتر با آمریکا بدتر از آنچە هست بکنند.