در علم اقتصاد میان دو مقولە رشد اقتصادی و توسعە اقتصادی تفاوت وجود دارد. “رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. “١ و “توسعه اقتصادی عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی.”٢
حداقل اگر هشت سال گذشتە را در نظر بگیریم، در اوائل ریاست جمهوری روحانی بعلت انعقاد برجام رشد اقتصادی ایران بە شش درصد صعود کرد، و اما با خروج ترامپ از برجام و تشدید محاصرە اقتصادی، رشد کشور بلافاصلە منفی شد و حال در بهترین حالت از رشد یک درصدی آن سخن گفتە می شود. بە بیانی دیگر ایران نە تنها در مرحلە توسعە اقتصادی قرار ندارد، بلکە کماکان در مرحلە رشد اقتصادیست آن هم رشدی کە بعلت وضعیت سیاسی کشور بویژە در زمینە سیاست خارجی، با شاخص افزایش روبرو نیست.
در همان مقالە دنیای اقتصاد آمدە است کە از جملە از اهداف توسعە اقتصادی “افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر) و ایجاد اشتغال… است،”٣
کاملا عیان است کە بدون رشد اقتصادی، امکان توسعە اقتصادی وجود ندارد. هر چند کە توسعە اقتصادی خود دوبارە بە عاملی برای رشد اقتصادی می تواند تبدیل شود. اما اصل، رشد اقتصادیست.
در کشور ما متاسفانە بعلت موقعیت دشواری کە اقتصاد بعلت نوع دخالت جمهوری اسلامی (سیاست) در آن گرفتار آمدەاست، و وجود بحرانهای مداوم و لاینحل، اصل عدالت جوئی کە شدیدا بە توسعە اقتصادی گرە خوردەاست با دشواری خاصی روبرو شدەاست. خواستهای عدالت جویانە طبقات و اقشار محروم و تحت فشار جامعە درست بعلت معضل رشد اقتصادی قادر بە کسب عدالت مورد نظر خود نیستند. در چنین شرایطی حتی بفرض بعنوان مثال بالارفتن دستمزدها، اما در نبود رشد اقتصادی همین افزایش می تواند منجر بە افزایش تورم شدید شدە و بە عکس خود تبدیل شود. یعنی در واقع طبقە کارگر را بە رفاە نرساند. بە این ترتیب اصل عدالت طلبی بشدت با مشکل اقتصادی و عینی روبرو می شود.
بنابراین می توان گفت کە جنبش عدالت طلبی در ایران، بستر اقتصادی خود را با توجە بە وضعیت رشد اقتصادی تا حدود زیادی از دست دادە و همین بە پاشنە آشیل آن تبدیل شدەاست.
در واقع مبارزە طبقات محروم و زحمتکش جامعە ما برای عدالت، در نبود رشد اقتصادی اساسا بە فرض دستاوردهائی چند، باز بە اهداف خود نمی رسد. بنابراین مبارزە صنفی در کشور ما کاملا بە مبارزە سیاسی جهت تغییر راستاهای کلان کشور در حوزە سیاسی گرە خوردەاست. مردم زحمتکش ما باید بە جد در فکر دخالت در سیاست باشند. مبارزات صنفی ـ سندیکائی در ایران درست بعلت وجود چنین بستری تقریبا از معنای خود تهی شدەاست. شاید تنها حسن آن این است کە فعالان را کم کم بیشتر بە این نتیجە می رساند کە درمان جائی دیگر است و باید پیکان را بە سوئی دیگر تغییر جهت داد.
زیرنویس:
١ ،٢، ٣ـ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%…