در هفتە های اخیر ظاهرا دعوا میان موافقان و مخالفان درون حکومتی توافق هستەای بالا گرفتە و کارحملات کلامی و تبلیغاتی طرفین حکومتی این مناقشە بە یک دیگر با اظهارات اخیر رفسنجانی و روحانی و واکنش متقابل خامنەای و سردار جعفری بە آنها بالا گرفتە و زیر مجموعە آنان نیز بە نسبت های مختلف در این مناقشە، کە بیشتر تداعی کنندە جنگ های حیدری و نعمتی است سهم گرفتەاند.
در این میان در حالی کە فرماندە سپاە در ظاهر و بە صراحت با توافقات بعمل آمدە و تعمیم دامنە آن بە شکل علنی مخالفت و بانیان دولتی توافقات را مورد حملە قرار می دهد و بە نوعی اعلام می کند کە توافقات را نمی پذیرد، اما خامنەای رویە یکی بە نعل و یکی بە میخ زدن را در پیش گرفتە و گاهی از “برجام” بطور مشروط حمایت و گاهی از نتایج آن انتقاد می کند و برای جناح اعتدالیون خط و نشان می کشد و حد و مرز تعیین می کند و آنان را از برقراری رابطە با آمریکا در سخنرانی هایش ظاهرا منع می کند.
با این وصف اما برخلاف این ظاهرسازی ها بە نظر نمی رسد کە خامنەای و سردارانش هیچ کدام با اصل توافقی کە خود زمینەاش را با فرستادن ولایتی بە ملاقات مقامات آمریکای بە عمان فراهم نمودە و از اول تا آخر آشکار و نهان از آن حمایت کردەاند، مخالفت اصولی داشتە باشند، زیرا کە اصولا پیامد تحریم ها چارە دیگری برایشان جز پذیرش توافق باقی نگذاشتە بود.
هم اکنون نیز خود آنان بهتر می دانند کە برهم زدن توافق برای خود شان نیز بسیار خطرناک تر شدە. خامنەای در واقع کوشش می کند با سخنرانی های جنجالی تند، بر شکست سیاست های مخرب و پرهزینە گذشتەاش سرپوش نهد و اذهان جامعە را بە سوی دیگری منحرف کند. و سرداران سپاە نیز با مخالفت های تندشان می خواهند امتیازات اقتصادیشان را حفظ و سهم بیشتری از غنایم برجام را از آن خود نمایند. بدون پول نفت و برداشتە نشدن تحریم های اقتصادی، دیگر، نە “رهبر” رهبر می ماند و نە “سپاە ” سپاە.