دیکتاتور باید برود!
در راه انتخابات آزاد، تغییر قانون اساسی
* جنبش سبز به مثابه فرازی از جنبش دموکراتیک مردم ایران، جنبشی است مدنی و مسالمت آمیز که از شعار “رای من، کو؟” و خواست بطلان انتخابات فراتر رفته و دیکتاتوری را زیر ضرب گرفته است. این جنبش رنگارنگ است و در آن طیفهای گوناگون با گرایشهای مختلف فکری ـ سیاسی حضور دارند. ما به عنوان سازمانی خواهان استقرار جمهوری دموکراتیک و سکولار، خود را جزو این جنبش میدانیم و از آن دفاع کرده و برای تداوم، گسترش و پیروزی آن تلاش میکنیم. * جنبش اعتراضی، علیرغم سرکوب گسترده همچنان سرزنده و پویا است ولی از ضعف های جدی هم رنج میبرد. هنوز جنبش به طور گسترده به صفوف طبقه کارگر و لایههای کم درآمد جامعه گسترش نیافته و بین جنبش کارگری و جنبش اعتراضی پیوند نزدیکی به وجود نیآمده است. با توجه به بحران اقتصادی، پیآمدهای اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، زمینه برای گسترش مبارزات کارگران و زحمتکشان فراهم تر شده است. * طرح مطالبات سیاسی و اقتصادی، پیوند بین جنبش سبز با جنبش کارگری و جنبش زنان، مبارزات نیروهای ملی – قومی، گسترش کانون های اعتراضی از خیابانها به محلات و واحدهای تولیدی، از تهران به شهرستانها، از مناطق میانی و بالای شهر به پائین شهر، پیوند زدن مبارزه برای آزادی و دمکراسی با مبارزه برای نان، کار و عدالت اجتماعی، امر مبرم و ضروری در تداوم و گسترش جنبش اعتراضی است. طبقه متوسط جدید تنها با نیروی خود قادر نخواهد شد بر دیکتاتوری غلبه کند. فقط با تظاهرات خیابانی در تهران و چند شهر بزرگ نمیتوان رژیم را فلج کرد. اعتصابات در واحدهای تولیدی، پیوستن کارگران و زحمتکشان به تظاهرات خیابانی، اعتصاب عمومی و تظاهرات در تهران و شهرستانها میتواند رژیم را به زانو درآورد. ضرورت دارد که مبارزه نیروهای فعال در مناطق ملی ـ قومی با جنبش سبز پیوند خورد و جنبش سبز به مسائل ملی ـ قومی توجه کافی مبذول دارد. *جنبش سبز گرچه با شعار “رای من کو” پدید آمد، اما به جهت زمینه های موجود در جامعه و برخورد خشن و سرکوبگرانه حکومت، به تدریج به سمت مبارزه علیه دیکتاتوری، نهاد ولایت فقیه و نماد آن علی خامنه ای سوق پیدا کرد. این روند منطقی و سمت دهنده بود. مبارزه علیه دیکتاتوری و کانونی شدن شعارها روی نماد آن رشتهای است که همه گرایشهای درون جنبش سبز را به هم پیوند میدهد. *کاربست مبارزه مدنی و مسالمت آمیز نقطه قوت جنبش سبز است. ضروری است همچنان به مبارزه مسالمت آمیز و مدنی درمبارزه علیه دیکتاتوری پایبند ماند و نافرمانی در مبارزه علیه دیکتاتوری را به اشکال مختلف به کار گرفت. دفاع تظاهرکنندگان در خیابان ها در مقابل یورش سرکوبگران امری است دفاعی و خشونت سازمان یافته به حساب نمیآید. * تداوم اعتراضات میتواند به افزایش دامنه اختلافات در حکومتگران منجر گردد، بحران مدیریتی نظام را تشدید کند و گروههای دیگری از جامعه را به سوی جنبش سبز جلب نماید. * انتخابات آزاد با جنبش اعتراضی پیوند خورده و در متن آن جا گرفته است. بعد از گذشت بیست ماه از حیات جنبش اعتراضی، شعار انتخابات آزاد بیش از پیش در صفوف آن رسوخ کرده است. ما بیش از پیش بر انتخابات آزاد و تغییر قانون اساسی تاکید میکنیم. جریانهای حکومتی و سپاه * دولت احمدی نژاد به اشکال مختلف از جمله توسط وزارت اطلاعات، ارشاد و آموزش عالی در سرکوب فعالین جنبش سبز مشارکت کرده، جو سانسور و خفقان بیسابقه ای را بر رسانهها و حوزههای هنری و ادبی تحمیل نموده و دانشگاه را به پادگان تبدیل و فشار سنگینی را بر جنبش دانشجوئی اعمال کرده است. سیاست خارجی دولت به تشدید تحریمهای بین المللی و سیاست اقتصادیش به تعمیق بحران اقتصادی انجامیده است. لازم است که عملکرد دولت کودتا را در عرصه های مختلف افشا کرد. * فرمان سرکوب جنبش سبز دست خامنه ای و بیت وی، فرماندهان سپاه و نیروهای راست افراطی است. آنها با ایجاد رعب و وحشت میخواهند سلطه سیاسی حکومت را حفظ کنند. در راس این نیروها، علی خامنه ای، ولی فقیه قرار دارد. باید نوک حمله را متوجه این نیروها و نهاد ولایت فقیه کرد. * حضور سپاه پاسداران در ساختار سیاسی و اقتصادی و شرکت آن در تصمیم گیریهای کلان و در سیاست خارجی و امنیتی کشور به یک معضل جدی تبدیل شده است. جایگاه سپاه در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، قانون گذاری، دولت و اداره کشور نیست. سپاه باید از این حوزه ها عقب رانده شود و به پادگانها برگردد. اپوزیسیون و همکاری ها * نیروی دمکرات سکولار به مثابه یکی از نیروهای عمده جنبش سبز، با تمام توان در داخل و خارج از کشور در جنبش اعتراضی شرکت دارند. ولی صدای این نیرو از یک سو به خاطر سرکوب رژیم در طی سه دهه گذشته و از سوی دیگر به جهت پراکندگی، طنین انداز نیست. همراهی و تلاش مشترک احزاب، گروهها و شخصیتهای سیاسی دمکرات سکولار و آزادیخواه میتواند در خدمت غلبه بر این ضعف و تقویت موقعیت این نیروها نقش مهمی ایفا کند. ما در جهت برآمد مشترک این نیروها و تقویت چنین روندی تلاش می کنیم. * در جنبش اعتراضی نیروهای گوناگون با گرایشهای مختلف فکری ـ سیاسی حضور دارند. نیروهای جمهوری خواه سکولار و دمکرات، دین باوران جمهوری خواه سکولار و نیروهای متدین اصلاح طلب، در همکاری با هم قادر خواهند شد که در تداوم و گسترش جنبش، نقش موثرتری ایفا کنند از اینرو هماهنگی و همکاری بین آنها برای جنبش اعتراضی و گذر از استبداد به دمکراسی در کشور ما از اهمیت زیادی برخوردار است. جنبش اعتراضی فضای مساعدی را برای نزدیکی و همکاری بین این نیروها فراهم آورده است. * بین جنبش اعتراضی در داخل کشور و ایرانیان خارج از کشور پیوند نزدیکی به وجود آمده است. حرکت ایرانیان در خارج از کشور در بازتاب گسترده اعتراضات مردم ایران در سطح جهانی و در جلب حمایت آنها نقش بارزی داشته است. تداوم حرکت نیروها در خارج از کشور و پیوند بین داخل و خارج هم چنان از اهمیت برخوردار است. بحران هسته ای، تحریم های بین المللی و سیاست خارجی * برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، کشور و مردم ما را در معرض انواع اقدامات و تهدیدهای مهلک قرار داده است. ما خواهان پایان دادن به ماجراجویی هسته ای و توقف غنی سازی اورانیوم هستیم. ما خواستار پیوستن ایران به پروتکل الحاقی هستیم و بر آغاز بحث کارشناسی در فضای آزاد پیرامون سیاست تولید انرژی برای کشور تاکید داریم. ضروری است برنامه دراز مدت تامین انرژی کشور تدوین شود. * ما از جهانی عاری از سلاح هسته ای دفاع میکنیم. ایران برای توسعه، رشد و شکوفایی، نیازی به سلاح هسته ای ندارد. * ما بر این باوریم که جنگ راه حل بحران هسته ای نیست. جنگ برای کشور ما، منطقه و جهان فاجعه آفرین خواهد بود. * تحریم های سیاسی و دیپلماتیک برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای رعایت حقوق بشر و پشتیبانی از مبارزات مردم ایران امری است ضرور. ما با تحریمهای اقتصادی که فشارهای کمرشکن بر زندگی مردم وارد می آورد، مخالفیم. تحریم ها میتواند حوزه های معین را که متوجه سران حکومت و سپاه، لوازم سرکوب مردم، تکنولوژی و تحهیزات برای کنترل رسانه ها و مخالفین است، شامل شود. * سیاست دشمن تراشی و خصومت با امریکا در سه دهه گذشته به کشور ما آسیب های جدی زده است. ما خواهان پایان بخشیدن به سیاست دشمن تراشی و خصومت با امریکا، اسراییل و جهان غرب و برقراری مناسبات عادی و مبتنی بر حقوق بین الملل بین ایران و کشورهای جهان هستیم. برقراری مناسبات عادی با آمریکا به معنی کنار گذاشتن مخالفت با سلطه طلبی آمریکا نیست. ————————————–