مقدمە
مسعود بارزانی اعلام کرد کە اقلیم کردستان در نظر دارد در ۲۵ ماە سپتامبر رفراندومی در مناطق تحت کنترل حکومت اقلیم کردستان برگزار کند، و در آن از ساکنین اقلیم راجع بە امر استقلال یا عدم استقلال این منطقە همەپرسی صورت بگیرد.
با اعلام این خبر ما شاهد واکنش های متفاوتی چە در سطح اقلیم، در سطح عراق، و یا در سطوح منطقەای و فرامنطقەای بودەایم. واکنش هائی کە ظاهرا حاکی از آنند کە بطورکلی امر رفراندوم مورد استقبال لازم قرارنگرفتە و حتی فراتر از آن با مشکلات و موانع عدیدەای هم روبرو گشتە است. حتی سفر بارزانی با هیئتی از همراهان بە اروپا و با هدف سخنرانی در پارلمان قارە سبز، نتوانست بە اهداف خود دست یابد، و نشان داد کە امر رفراندوم با موانع جدی و بیشماری روبروست.
در اینجا برای اینکە بطور مشخص تر وارد بحث رفراندوم، واکنش ها پیرامون آن و آیندە آن بر اساس این واکنش ها بشویم، تلاش می شود کە در همە سطوح مورد نظر مسئلە را بیشتر بشکافیم.
واکنشها در سطح اقلیم: اعلام برگزاری رفراندوم از طرف بارزانی در شرایطی صورت می گیرد کە کردستان عراق از لحاظ امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در وضعیت بسیار نامناسبی بسر می برد. جنگ چندین سالە با داعش، اختلافات جدی میان نیروهای سیاسی اصلی این خطە (بویژە میان پارتی و جنبش تغییر)، تعطیلی پارلمان کردستان، بحران اقتصادی و بویژە مشکل عدم پرداخت حقوق ها، مشکلات آب و برق، بیکاری گستردە، افزایش جرم های اجتماعی و تقویت روزافزون مناسبات مرد سالاری و بە حاشیە راندن امر زنان، توان اقلیم را بریدە است. و شاید در میان تمامی مشکلاتی کە این خطە بدان دچار شدە است، امر جنگ با داعش و بویژە اختلافات درونی کە در پی آن پارلمان از طرف پارتی تعطیل شد، مقولە اعلام رفراندوم از طرف بارزانی را با شرایط بشدت نامناسبی مواجە ساختە است. این درست است کە پارتی توانستە نظر بیشتر احزاب اقلیم را بە امر رفراندوم جلب کند، اما در میان همین نیروها هم جریاناتی مهمی مانند اتحادیە میهنی و حزب شیوعی کردستان هستند کە خواهان عادی شدن وضعیت سیاسی و اقتصادی اقلیم قبل از رفراندوم هستند. حتی ناظران بر این عقیدەاند کە جریان مهمی مانند اتحادیە میهنی در این مورد نظر واحدی ندارد و با توجە بە عدم مرکزیت واحد در آن و تقسیم شدن این جریان بر جناحهای مختلف (بعد از مریضی جدی جلال طالبانی)، امر موضع گیری های آن از شفافیت و وحدانیت لازم برخوردار نیستند. و در طرف دیگر هم دو جریان مهم ‘جنبش تغییر’ و ‘اتحادیە اسلامی’ بشدت در مقابل اعلام رفراندوم ایستادەاند و با اعلام اینکە بارزانی دیگر بشیوە قانونی رهبر اقلیم نیست و رفراندوم در حقیقت باید از طریق ارگانهای حکومت اقلیم، بویژە پارلمان کردستان اعلام و پیگیری شود، مخالفت جدی خود را با آن اعلام کردەاند و آن را صرفا ترفندی از طرف پارتی و بارزانی می دانند جهت تقویت موقعیت خود، بازی بر روی ناسیونالیسم کردی جهت پوشانیدن بی مسئولیت های خود در مورد وضعیت نابسامان اقلیم، و فراتر از این حتی آن را برنامە پارتی می دانند برای همراهی با توطئەهائی کە در سطح منطقە در جریان است و پارتی سالهاست خود را بعنوان بخشی از آن می داند. این دو جریان حتی اصطلاح ‘رفراندوم غیرقانونی’ را در مورد همەپرسی بکار می برند و بشدت خواهان توقف آن و پیشبردش از طریق ارگانهای حکومت اقلیم اند. درخواستی کە از طرف پارتی و بارزانی تاکنون توجهی بدان صورت نگرفتە است. اما جالب اینجاست کە خود افراد درجە اول حکومتی در کردستان عراق هم، مانند نخست وزیر، برگزاری این رفراندوم را بە معنای اعلام بلافصل استقلال و جدائی نمی بینند، بلکە آن را در راستای فشار بیشتر بر حکومت عراق و بالابردن توان چانە زنی اقلیم ارزیابی می کنند.
در سطح عراق: در سطح عراق هم نیروهای مختلفی، چە در داخل حکومت عراق و چە در سطح نیروها و جریانات دیگر، با اعلام مخالفت خود، بویژە موقعیت کنونی را مناسب ندانستەاند و از بارزانی خواستەاند کە در این خواست خود تجدیدنظر کند. آنان معتقداند کە این رفراندوم موقعیت اقلیم را نە تنها مستحکم تر نمی کند بلکە شکنندەتر هم خواهدکرد، و آن را وارد بحرانهائی می کند کە بەمراتب اقلیم کردستان را با شرایط وخیم تری روبرو خواهد ساخت. بیشتر این جریانات خواهان خویشتن داری مقامات اقلیم در این خصوص شدەاند.
در سطح منطقەای: در سطح منطقەای شاهد آنیم کە حکومتهای ایران و ترکیە، بعنوان دو همسایە مهم اقلیم کردستان، واکنش های منفی نسبت بدان نشان دادەاند و در این مورد بە مقامات کردستان هشدار دادەاند. از جملە نظامیان سپاهی ایران اعلام برگزاری همەپرسی را در مقطع پایان جنگ علیە داعش مشکوک ارزیابی کردند، و دولت اردوغان نیز با لحنی تهدیدآمیز حتی از پشیمانی کردها در صورت برگزاری آن گفت. با توجە بە اینکە این دو کشور نقش مهمی در روابط بازرگانی و امنیتی با اقلیم کردستان دارند، تهدیدات آنها و عدم موافقتشان با امر رفراندوم می تواند حاوی نتایج جدی ای برای اقلیم در آیندە باشد. بویژە اینکە پارتی با ترکیە قرارداد نفتی پنجاە سالە بستە و نفت اقلیم از طریق ترکیە و بندر جیحان در این کشور بە جهان صادر می شود، و تقریبا تمامی پولهای بدست آمدە نیز در بانکهای ترکیە نگهداری می شوند. همچنین توان این دو کشور در ایجاد ناامنی، فشار بر اقلیم از طریق کنترل ورود آب بە این منطقە می توانند موارد دیگری باشند کە مسئلە را بسیار جدی می کنند. هرچند تعدادی از تحلیل گران معتقدند کە در حقیقت دولت اردوغان از استقلال کردستان عراق ناراضی نیست و در واقع با اعلام این استقلال، حکومت اقلیم بە منطقەای تحت نفوذ و تحت الحمایە ترکیە بدل می شود، و بدین ترتیب ترکها بە منابع عظیم نفت و گاز کە رویای دیرینە آنهاست دست خواهند یافت. در سطح منطقەای، تنها کشورهای عربستان، اسرائیل و امارات متحدە با اجرای رفراندوم موافق اند، کە وجود چنین توافقی، بشدت حساسیت کشوری مانند ایران را کە رقیب آنهاست برانگیختە است. در واقع واکنش ایران در سطح وزیر خارجە، رئیس مجلس و شورای امنیت ملی بیانگر درجە حساسیت جمهوری اسلامیست.
در سطح بین المللی: در سطح بین المللی هم علیرغم اینکە پارتی و بارزانی بارها از حمایت های جهانی در این خصوص گفتەاند، اما وضعیت بطورکلی مناسب نیست. اعلام مخالفت آمریکا، روسیە و کشورهای اروپائی با توجە بە اهمیت حضور و نقش این کشورها در تحولات خاورمیانە، بسیار حائز اهمیت است. بویژە شکست سفر دیپلماتیک بارزانی بە اروپا کە در آن نتوانست در صحن اصلی پارلمان اروپا سخنرانی کند و تنها در یکی از اتاقهای جانبی با شرکت تنها دو نفر از ۷۲۰ نفر نمایندە پارلمان اروپا و تنها در جمعی پانزدە نفری سخن گفت، از اهمیت ویژەای در شکست دیپلماسی بارزانی بهرەمند است. سازمان ملل هم علیرغم تلاشهای بارزانی جهت دخالت دادن آن در امر رفراندوم، اما با اعلام اینکە برگزاری آن بدون موافقت دولت مرکزی عراق خلاف تعهدات این ارگان نسبت بە دولت عراق بعنوان یک دولت عضو سازمان ملل است، مسئلە را پیچیدەتر از آن کرد کە بود. در واقع عمدە این کشورها خواهان آنند کە اقلیم کردستان از طریق گفتگو با دولت مرکزی بە حل مشکلات خود بنشیند، و قبل از رفراندوم با آن بە توافق برسد. این کشورها حتی اجرای رفراندوم را در این مقطع بە ضرر اتحاد نیروهای ضد داعش می دانند و خواهان آنند کە بە هیچ وجە این اتحاد و همیاری دچار اختلال نشود.
نتیجە
بی گمان از دیرگاە، امر استقلال کردستان خواست و آرزوی مهمی میان کردها بودەاست. ستم های تاریخی و وحشتناکی کە بر این خلق محروم از ابتدائی ترین خواستهای خود رفتە است، علل ایجاد و تقویت چنین گرایشی بودەاند. خواستی کە عادلانە و دمکراتیک است و اساسا از طرف نیروهای دمکراتیک و ترقیخواە غیرقابل نفی. اما متاسفانە این خواست بر زمینە نامناسبی از شرایط داخلی، منطقەای و فرامنطقەای مطرح شدە است. بارزانی بە جای ایجاد آمادگی بهتر از طریق اجماع داخلی میان نیروهای کرد، و تقویت و شخصیت دادن بە حکومت اقلیم کردستان، از این شعار در پی کسب منافع حزبی و جناحی است. او از این شعار، در پی مصادرە ناسیونالیسم کردی بە نفع حزب مورد علاقە خود است، امری کە راە بە ناکجاآباد دارد، زیرا کە این آزمونی آزمودە شدە است و در دورەهای مبارزە در کوهستان و در دهە نود میلادی هم علیرغم آزمودنهای مکرر آن، اما هر بار بدتر از قبل شکست خوردەاست. در واقع استقلال اقلیم کردستان از دالان تفاهم نیروهای ملی در داخل آن می گذرد و برای این تفاهم هم باید بە امر ایجاد دولت مدرن متکی بود و نە بە امر برجستەکردن حزب و یا طائفەائی، و مسلط کردن آن بر همە امور.
بارزانی با تسلط بە ارگانهای اصلی اقتصادی و سیاسی در اقلیم و همراەکردن (بهتر است گفتە شود وادارکردن) دیگر احزاب، در شرایطی کە اتحادیە میهنی بواسطە مریضی جلال طالبانی دچار تفرقە شدەاست، درصدد است ارادە خود را بر دیگران از طریق تند و تیز کردن لبەهای ناسیونالیسم کردی هم بیشتر تحمیل کند. امری کە با مشکلات جدی مواجە است زیراکە نیروهای جدی در داخل اقلیم با آن بە مقابلە برخواستەاند.
سالهاست اقلیم کردستان از درد تقسیم نیروهای آن میان دولت های قدرتمند منطقەای می نالد، و ظاهرا پروژە رفراندوم هم دارد فغان این درد را بیشتر می کند.
ضمن حق مردم کردستان بە استقلال و داشتن قدرت سیاسی خود، باید خواهان دقت و جدیت بیشتر مقامات اقلیم در طرح خواستەهائی از این دست شد. خوب است مقامات اقلیم نە بر اساس مناسبات منطقەای و حزبی، بلکە بر اساس دیدگاهها و کنشهای ملی بە طرح چنین خواستەهائی دست یازند. بگذارید تجربە شکست کنگرە ملی کرد در این مورد بخصوص هم تکرار نشود!