عقلا جمع عاقل بمعنای خردمندان- هوشمندان.
قوم بمعنای گروه مردم- جماعتی از مردم- خویشاوندان.
آقای رفسنجانی در نشست خود با جمعی از مسئولین، مدیران و کارشناسان حوزه رسانه وصنعت گفت “عقلای قوم کمکم دارند متوجه میشوند که سوراخکردن کشتی انقلاب همه را غرق میکند.” من در این جستار کوتاه در پی شکافتن تغییر رفتار “عقلای قوم” نیستم، بل پرداختن به استفاده ابزاری از این دو واژه که در اهداف قدرت اند، صورت می گیرد.
استفاده آقای رفسنجانی از ترم “عقلای قوم” تازگی ندارد، وی همواره از این ترم برای خطاب قراردادن سران حاکمیت استفاده می برد. البته استفاده این ترم تنها توسط ایشان صورت نمی گیرد، بلکه بسیاری دیگر از این دو واژه در گفتار و نوشته هایشان برای پرهیز از تبعات نامبردن نام اشخاص بطور مستقیم بهره می برند. شاید بشود گفت زبان دیپلماسی است که جایگاه خاصی در فرهنگ و ادبیات سیاسی حکومت دارد.
استفاده از ترم “عقلای قوم” بخودی خود نمی تواند مورد انتقاد واقع گردد, ولی با توجه به معنای این دو واژه و بکارگرفته شدن آن در محاورات مقامات جمهوری اسلامی ایران، نبایستی بدون توجه و بازخوانی از کنار آن بسادگی گذشت. فراموش نباید کرد که فرهنگ سیاسی مجموعه ایست از نمادها و معانی که در حفظ و اعمال قدرت سیاسی دخالت دارند, و نوع نگاه حاکمان به جامعه را آشکار می سازند. تلاش پیوسته حکومت اسلامی در دگرگون کردن فرهنگ جامعه و استفاده ابزاری از واژه هایی همچون “امت” و “قوم” که امروزه در هیچ جامعه مدرن مورد استفاده قرار نمی گیرد، تنها ریشه در نگاه ارباب منشانه ایست که ارباب (حکومت) به رعیت خود دارد, و نیز هیچ حقوقی برای او قائل نیست. نگاه فئودال منشانه آقای رفسنجانی و سران ریز و درشت جمهوری اسلامی ایران در تنزل دادن ملت ایران به “قوم” و “امت” و انداختن قبای “عقلا” بر دوش خود و یاران، جز خوار و نادیده انگاشتن شعور مردم چه معنای دیگری می تواند داشته باشد.
آقای رفسنجانی! به مردم این کشور که شما نیز یکی از آنان می باشید، احترام بگذارید و از بکارگیری واژه “عقلای قوم” اجتناب کنید! آنان نه “عقلا” هستند و نه ما “قوم”.