جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۵

جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۵

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
برتراند راسل، کوشش ناتمام برای کشف فرمول جهان
گرچه روش و متد علمی برتراند راسل از طریق آنالیز منطقی است، نقدهای اجتماعی او ولی متکی به 3 موضوع: عقل، عشق، و ایده آلهای لیبرالیسم بود. برای راسل نظریه...
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری

رقص پر شور مادر رقیه

در ۹۵ سالگی با حواسی جمع، همه چیز را به خاطر داشت. یکشبه در تلفن احوال تک تک را پرسید. اما دیگر بدن، توان کشیدن روح نرم انسانی او را نداشت، هنگامه رفتن رسیده بود. او هم می خواست برود. بال گشود و چرخید و چرخید و استکان های کمر باریک بهم خوردند موزون و هماهنگ با رقصش. مادر رقیه پرید و رفت ...

مادر رقیه در گذشت .خبر کوتاه از یک ایمیل.
آه…..
ناگهان در پیچ در پیچ رقص او ایستاه بودم. پر شور و هماهنگ با استکان های کمرباریک دستش چرخ میزد و استکان بر استکان با نوایی موزون می نواخت، سبک بال می چرخید و میرقصید با استکان بال می زد بالاتر، بالاتر، پرید
پرید و رفت.
مادر رقیه، مادر رقیه، اولین بار بعد از انقلاب، بیاد ندارم کجا دیدمش اما در رقص بود؛ دست افشان و پا کوبان مهربانی لبخندش را برای انهایی که تشویق ش می کردند، ایثار می نمود.
او همیشه مادر رقیه ماند. کسی نامش فریه دانش گری را نمی شناخت. هفده سالگی مادر شد. سال های که دخترش پر و بال گرفت و به دانشگاه رفت، دکتر شد، او عاشق دخترش شد. همه وجودش شد رقیه. هم خط و هم فکر دخترش فدایی خلق… با دختر و دنیای ذهن او راه رفت و راه گشود، مخفی اش کرد. او را در همه جا حامی و پشتبان گردید. دیگر همه دوستان، هم مسلکان دخترش، یاران او نیز شدند. فدایی ها همه دختران و پسرانش شدند، همه شان را عاشقانه دوست داشت. رقیه دانشگری که تازه فارغ التحصیل شده بود، در سال ۱٣۵۰ دستگیر شد. به او ده سال حکم دادند. مادر رقیه، در پشت در زندان ها، در انتظار دختر، با مادران همراه و دلدار انها می شود و پشتیبان همه زندانی ها. اما در همان هنگام از همسایه هایش کسی نمی داند دختر مادر رقیه، در بند و زندان است. در خانه مستاجری می گوید در دانشگاه کارگر است. روزهای دوشنبه ی ملاقات، به در و همسایه می گفت به دانشگاه برای کار می رود.
آذر ماه ۱٣۵۷ اوج روز های انقلاب، رقیه با سه دوست هم بندش ازاد می شوند. در همان خانه مستاجری اش و مادر تا صبح بال گشوده در کنار انها می خوابد، یک دست زیر سرشان و یک دست روی شان، تا مبادا حکومت نظامی گنجینه هایش را برباید. و روزهای پی ان مادر به پیش است و دختر به بدنبالش؛ تا در تظاهرات و یا در درگیری پادگان ها شرکت جوید. این بار مادر است که به دختر شجاعت حرکت می دهد و او را با خود در پیچاپیچ موج انقلاب می کشاند. انقلاب پیروز می شود. مادر رقص کنان به استقبال دختران و پسران آزاد شده ش میرود.
انشعاب و جدایی ها پیش می آید. او جدایی اکثریت و اقلیت را قلبا نمی تواند، بپذیرد. همه همچنان دختر و پسر او بودند.
انقلاب چهره نمود و یکی یکی فرزندانش را خورد. زندان ها دوباره گشوده شدند. جواد و رقیه تازه ازدواج کرده بودند. مادر آرزوی نوه دخترش را در دل داشت، جواد را دستگیر کردند. دختر به اجبار به زندگی مخفی رو نمود و سرانجام راهی دیار غریب شد و مادر در این میانه ماند در کنار دیگر دختران و پسران مانده در وطن، در کنار مادران و پدران زندانی و اعدام شده ها، یار و غمخوارشان شد. او در میان مادران عاشق مادر فروغ بود، چرا که می دید او چگونه به همه پسران و دختران مبارز کشورش مهر می ورزد و یاورشان است، می گفت مادر فروغ عاشقتر از همه ماست؛ هیچکس به گرد شور عشق او نمی رسد.
بعد از گذشت زمانی طولانی، در فرودگاه افغانستان، رقیه را در آغوش کشید و گریان دستش را باز کرد. گفت:
«امانتی ات را اوردم تا تحویل تو دهم».
دو عکس از مزار خاکی جواد در خاوران بود.


آن روز ٨ مارس بود و بسیاری از زنانی که مادر می شناخت در سالنی جمع بودند که مادر وارد شد. سراپا شوق دیدار می رقصید، می چرخید و یک یک دختران را در اغوش می کشید. اینگونه است که هر کس می شنود مادر رقیه درگذشت، زیبایی رقص پرشور و پروانه وش او به تصورش می آید.
در افغانستان بوی ناخوش اختلافات افراد را حس کرده بود، از دخترش پرسید:
«رقیه؛ بین شما باز شکاف افتاده است؟ این درست نیست، شما امید یک مملکت هستید».

زنان ازاد شده از زندان جمهوری اسلامی، همراه مادر رقیه راهی نشتارود می شوند. در راه، مادرانه مواظب دخترانش است. از همه چیز می گوید و از همه می پرسد، اما خود حتی کلامی نمی گوید که دخترش رقیه در کدام کشور است. چگونه است و چراست؟ راز سر به مهر اسرار را سال ها است آموخته.
در نشتارود همه زنان زندانی ازاد شده جمع اند. میترا با خاطره اش، ماریه، سهیلا، شهین و زهره. عشرت، اکرم و ماریا، همه به جشن و شادمانی نشسته اند. عاشق لر می نوازد. موسیقی شاد آذری در فضا می پیچد. فریاد و تشویق دعوت به رقص: مادر رقیه، مادر رقیه!
مادر رقیه با ۴ استکان کمر باریک برخاسته، پا می کوبد و هماهنگ استکان بر استکان مینوازد، اوج می گیرد و بال می زند، با لبخندی بر لب از آزادی زندانیان زن. می پرد.
مادر رقیه سواد نداشت، اما مصدق را می شناخت و از دمکرات های آدربایجان برای دخترش به نیکی یاد می کرد. او با خرافات هم میانه ایی نداشت و فرزندانش را هم انگونه بار اورده بود. مادر ۵ فرزند بود و در طی ده سال سه پسرش را بر اثر سرطان از دست داد بود و چهارمی در بستر مرگ دست پنجه نرم می کرد و او نمی خواست دیگر مرگ این فرزندش را هم ببیند. مهربانی و گذشت مادر با اطرافیان زندگیش آنگونه بود که رفان عروسش، او را عاشقانه دوست داشت، هم او شد یار و غار آخرین لحظات حیاتش.
در ۹۵ سالگی با حواسی جمع، همه چیز را به خاطر داشت. یکشنبه در تلفن احوال تک تک را پرسید. اما دیگر بدن توان کشیدن روح نرم انسانی او را نداشت. هنگامه رفتن رسیده بود. او هم می خواست برود. بال گشود و چرخید و چرخید و استکان های کمر باریک بهم خوردند، موزون و هماهنگ با رقصش.
مادر رقیه پرید و رفت.

عفت ماهباز لندن
efatmahbas@hotmail.com

(۱) جواد، علیرضا اکبری شاندیز، همسر رقیه دانشگری (فران)، مسئول شاخه کردستان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بود. در سال ۱٣۶۱ جواد را در کردستان دستگیر و در اواخر سال ۱٣۶۵ اعدام و در خاوران دفن می کنند.

 

تاریخ انتشار : ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۹۵ ۹:۲۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما

وریشه مرادی