پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴

پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴

چشم‌اندازی در مه
در دل، به بهار و عید می‌اندیشم...  روزگاری که دلِ بزرگ‌ترها قرص بود و کوچکترها خوش بودند به اسکناس‌های تا نخورده پدربزرگ. کفش نو و سفره عید... این روزها گرانی...
۱۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
خطر راست افراطی در میان جریانات ایرانی: هشدار به جنبش دموکراسی‌خواهی
در ایران، موضوع خطرات راست افراطی هنوز به‌درستی مورد توجه قرار نگرفته است. بااین‌حال، در فضای سیاسی کشور، برخی گروه‌ها ویژگی‌هایی مشابه با جریان‌های راست افراطی در غرب و حکومت‌های...
۱۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
استیضاح وزیر اقتصاد و استعفای ظریف
تنها راه فشار به حکومت از طریق مقاومت و نافرمانی مدنی و تعمیق و گسترش جنبش‌های اجتماعی و اعتراضی بود و هست که انتخاب پزشکیان هم در آن چارچوب می‌گنجد....
۱۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
جنبش زنان، صدایی برای تغییر؛ در بزرگداشت ٨ مارس
به مناسبت بزرگداشت روز جهانی زن، گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در کلاب هاوس برگزار می‌کند: جنبش زنان برای تغییر؛ با حضور مهمانان: بهار سرآسیابی، رزا روزبهان،...
۱۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اسکار «در سایه سرو» نشان از نوآوری و توانمندی هنرمندان ایرانی
«در سایه سرو» با چالش کشیدن قالب‌های روایت سنتی، زبان بصری را به عنوان ابزار اصلی انتقال پیام به کار گرفته است؛ به گونه‌ای که هر بیننده‌ای بدون درک مستقیم...
۱۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
قانونِ دو تابعیتی‌ستیزی؛ ارتجاع، تناقض، و نابودی آینده ایران
تصویب قانون منع حضور شهروندان دو تابعیتی در مشاغل حساس توسط حکومت جمهوری اسلامی، فراتر از یک تصمیم اداری، نمایشی از پارانویای ایدئولوژیک و سیاستِ حذف سیستماتیک هر صدای مستقل...
۱۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
تبعات استیضاح همتی برای معیشت ایرانیان
همه مسوولان اقتصادی که روی ریل شوک درمانی و بی‌ثبات‌سازی اقتصاد کلان و تعمیق وابستگی، فقر و نابرابری در اقتصاد ایران پافشاری داشتند ... با افرادی جابه‌جا شوند که با...
۱۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: فرشاد مومنی
نویسنده: فرشاد مومنی

رقص پر شور مادر رقیه

در ۹۵ سالگی با حواسی جمع، همه چیز را به خاطر داشت. یکشبه در تلفن احوال تک تک را پرسید. اما دیگر بدن، توان کشیدن روح نرم انسانی او را نداشت، هنگامه رفتن رسیده بود. او هم می خواست برود. بال گشود و چرخید و چرخید و استکان های کمر باریک بهم خوردند موزون و هماهنگ با رقصش. مادر رقیه پرید و رفت ...

مادر رقیه در گذشت .خبر کوتاه از یک ایمیل.
آه…..
ناگهان در پیچ در پیچ رقص او ایستاه بودم. پر شور و هماهنگ با استکان های کمرباریک دستش چرخ میزد و استکان بر استکان با نوایی موزون می نواخت، سبک بال می چرخید و میرقصید با استکان بال می زد بالاتر، بالاتر، پرید
پرید و رفت.
مادر رقیه، مادر رقیه، اولین بار بعد از انقلاب، بیاد ندارم کجا دیدمش اما در رقص بود؛ دست افشان و پا کوبان مهربانی لبخندش را برای انهایی که تشویق ش می کردند، ایثار می نمود.
او همیشه مادر رقیه ماند. کسی نامش فریه دانش گری را نمی شناخت. هفده سالگی مادر شد. سال های که دخترش پر و بال گرفت و به دانشگاه رفت، دکتر شد، او عاشق دخترش شد. همه وجودش شد رقیه. هم خط و هم فکر دخترش فدایی خلق… با دختر و دنیای ذهن او راه رفت و راه گشود، مخفی اش کرد. او را در همه جا حامی و پشتبان گردید. دیگر همه دوستان، هم مسلکان دخترش، یاران او نیز شدند. فدایی ها همه دختران و پسرانش شدند، همه شان را عاشقانه دوست داشت. رقیه دانشگری که تازه فارغ التحصیل شده بود، در سال ۱۳۵۰ دستگیر شد. به او ده سال حکم دادند. مادر رقیه، در پشت در زندان ها، در انتظار دختر، با مادران همراه و دلدار انها می شود و پشتیبان همه زندانی ها. اما در همان هنگام از همسایه هایش کسی نمی داند دختر مادر رقیه، در بند و زندان است. در خانه مستاجری می گوید در دانشگاه کارگر است. روزهای دوشنبه ی ملاقات، به در و همسایه می گفت به دانشگاه برای کار می رود.
آذر ماه ۱۳۵۷ اوج روز های انقلاب، رقیه با سه دوست هم بندش ازاد می شوند. در همان خانه مستاجری اش و مادر تا صبح بال گشوده در کنار انها می خوابد، یک دست زیر سرشان و یک دست روی شان، تا مبادا حکومت نظامی گنجینه هایش را برباید. و روزهای پی ان مادر به پیش است و دختر به بدنبالش؛ تا در تظاهرات و یا در درگیری پادگان ها شرکت جوید. این بار مادر است که به دختر شجاعت حرکت می دهد و او را با خود در پیچاپیچ موج انقلاب می کشاند. انقلاب پیروز می شود. مادر رقص کنان به استقبال دختران و پسران آزاد شده ش میرود.
انشعاب و جدایی ها پیش می آید. او جدایی اکثریت و اقلیت را قلبا نمی تواند، بپذیرد. همه همچنان دختر و پسر او بودند.
انقلاب چهره نمود و یکی یکی فرزندانش را خورد. زندان ها دوباره گشوده شدند. جواد و رقیه تازه ازدواج کرده بودند. مادر آرزوی نوه دخترش را در دل داشت، جواد را دستگیر کردند. دختر به اجبار به زندگی مخفی رو نمود و سرانجام راهی دیار غریب شد و مادر در این میانه ماند در کنار دیگر دختران و پسران مانده در وطن، در کنار مادران و پدران زندانی و اعدام شده ها، یار و غمخوارشان شد. او در میان مادران عاشق مادر فروغ بود، چرا که می دید او چگونه به همه پسران و دختران مبارز کشورش مهر می ورزد و یاورشان است، می گفت مادر فروغ عاشقتر از همه ماست؛ هیچکس به گرد شور عشق او نمی رسد.
بعد از گذشت زمانی طولانی، در فرودگاه افغانستان، رقیه را در آغوش کشید و گریان دستش را باز کرد. گفت:
«امانتی ات را اوردم تا تحویل تو دهم».
دو عکس از مزار خاکی جواد در خاوران بود.


آن روز ۸ مارس بود و بسیاری از زنانی که مادر می شناخت در سالنی جمع بودند که مادر وارد شد. سراپا شوق دیدار می رقصید، می چرخید و یک یک دختران را در اغوش می کشید. اینگونه است که هر کس می شنود مادر رقیه درگذشت، زیبایی رقص پرشور و پروانه وش او به تصورش می آید.
در افغانستان بوی ناخوش اختلافات افراد را حس کرده بود، از دخترش پرسید:
«رقیه؛ بین شما باز شکاف افتاده است؟ این درست نیست، شما امید یک مملکت هستید».

زنان ازاد شده از زندان جمهوری اسلامی، همراه مادر رقیه راهی نشتارود می شوند. در راه، مادرانه مواظب دخترانش است. از همه چیز می گوید و از همه می پرسد، اما خود حتی کلامی نمی گوید که دخترش رقیه در کدام کشور است. چگونه است و چراست؟ راز سر به مهر اسرار را سال ها است آموخته.
در نشتارود همه زنان زندانی ازاد شده جمع اند. میترا با خاطره اش، ماریه، سهیلا، شهین و زهره. عشرت، اکرم و ماریا، همه به جشن و شادمانی نشسته اند. عاشق لر می نوازد. موسیقی شاد آذری در فضا می پیچد. فریاد و تشویق دعوت به رقص: مادر رقیه، مادر رقیه!
مادر رقیه با ۴ استکان کمر باریک برخاسته، پا می کوبد و هماهنگ استکان بر استکان مینوازد، اوج می گیرد و بال می زند، با لبخندی بر لب از آزادی زندانیان زن. می پرد.
مادر رقیه سواد نداشت، اما مصدق را می شناخت و از دمکرات های آدربایجان برای دخترش به نیکی یاد می کرد. او با خرافات هم میانه ایی نداشت و فرزندانش را هم انگونه بار اورده بود. مادر ۵ فرزند بود و در طی ده سال سه پسرش را بر اثر سرطان از دست داد بود و چهارمی در بستر مرگ دست پنجه نرم می کرد و او نمی خواست دیگر مرگ این فرزندش را هم ببیند. مهربانی و گذشت مادر با اطرافیان زندگیش آنگونه بود که رفان عروسش، او را عاشقانه دوست داشت، هم او شد یار و غار آخرین لحظات حیاتش.
در ۹۵ سالگی با حواسی جمع، همه چیز را به خاطر داشت. یکشنبه در تلفن احوال تک تک را پرسید. اما دیگر بدن توان کشیدن روح نرم انسانی او را نداشت. هنگامه رفتن رسیده بود. او هم می خواست برود. بال گشود و چرخید و چرخید و استکان های کمر باریک بهم خوردند، موزون و هماهنگ با رقصش.
مادر رقیه پرید و رفت.

عفت ماهباز لندن
efatmahbas@hotmail.com

(۱) جواد، علیرضا اکبری شاندیز، همسر رقیه دانشگری (فران)، مسئول شاخه کردستان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بود. در سال ۱۳۶۱ جواد را در کردستان دستگیر و در اواخر سال ۱۳۶۵ اعدام و در خاوران دفن می کنند.

 

تاریخ انتشار : ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۹۵ ۹:۲۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چشم‌اندازی در مه

خطر راست افراطی در میان جریانات ایرانی: هشدار به جنبش دموکراسی‌خواهی

استیضاح وزیر اقتصاد و استعفای ظریف

جنبش زنان، صدایی برای تغییر؛ در بزرگداشت ۸ مارس

اسکار «در سایه سرو» نشان از نوآوری و توانمندی هنرمندان ایرانی

قانونِ دو تابعیتی‌ستیزی؛ ارتجاع، تناقض، و نابودی آینده ایران