چند روز پیش در شرایطی کە کشمکش ها و اما واگر ها بر سر ترکیب کابینە دوازدهم بین جریانات سیاسی و روحانی در اوج بود و هریک از جریانات در تلاش بودند در ترکیب کابینە بە سود اهداف شان اثر بگذارند گفتە شد کە کار چینش کابینە بە پایان رسیدە و روحانی اسامی کابینە را قبل از اعلام عمومی جهت تائید در اختیار خامنەای قرار دادە است. هماهنگی با خامنه ای در مورد برخی از وزیران قبلا نیز معمول بود. اما این بار وسعت امر چنان غیرمنتظره بود کە حتی علی مطهری یکی از حامیان موثر روحانی را نیز بە اعتراض واداشت.
با این کە هنوز معدودی از نزدیکان روحانی از ترکیب کابینە اطلاع دارند و مردم از آن بی اطلاع اند، ولی از اختلافاتی کە بین فراکسیون امید و شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان با روحانی بر سر کابینە بروز بیرونی پیدا کردە، بە نظر می رسد ترکیب کابینە جدید بە گونەای است کە حتی حامیان اصلاح طلب روحانی، کە پیروزی روحانی را مدیون حمایت خودشان می دانند، از آن ناراضی اند، و آنان را بە واکنش های مختلف علنی بعضا تند برانگیخته است. در این میان سکوت جریانات محافظە کار رقیب روحانی پس از ارسال اسامی وزرا برای خامنەای، کە به نظر می رسد از روی رضایت نسبی از ترکیب آن باشد، مزید بر علت شد و شک و شبهاتی را کە وجود دارد دامن زد. ظاهراً فشار این جریانات بر روحانی برای گرفتن سهمی از کابینە و بستن راە ورود اصلاح طلبان، با وجود شکست آنان در انتخابات به نتیجۀ نسبتاً مطلوب آنان رسیده باشد.
اصلاح طلبان این برداشت را به دست می دهند که روحانی بعد از انتخابات آن طور کە حقشان است آنها را بە حساب نمی آورد از جدی گرفتن مشورتهای آنان در مورد کابینه ابراز بی اطمینانی می کنند. بروز این اختلافات در میان طرفداران دولت از هم اکنون بە نظر می رسد بە شکاف هایی کە از قبل هم وجود داشتند دامن بزند وتلاشهای شورای سیاست گزاری اصلاح طلبان برای رفع ورجوع اختلافات هم ظاهرا رە بە جایی نبردەاند. روحانی در این میان بە نظر می رسد کە تحت فشار بیت رهبری و منافع گروهی و شخصی فاصلە گرفتن از اصلاح طلبان و تشکیل بلوک تازەای از جریان کارگزاران سازندگی و محافظە کاران تحت نفوذ علی لاریجانی و ناطق نوری را بیشتر از همکاری با اصلاح طلبان بە مصلحت خویش تشخیص دادە و در حال روی برتافتن از اصلاح طلبان و نزدیکی بیشتر بە محافظە کاران بە اصطلاح میانە روست. بخصوص این کە او دیگر نە مانند قبل از انتخابات بە آرای پایگاە اصلاح طلبان نیاز دارد و نە ترکیب کنونی مجلس بە گونەای است کە نتواند برای کابینەاش رای بگیرد.
در صورت تشکیل چنین بلوکی اصلاح طلبان کە بی قید و شرط همە تخم مرغ هایشان را درچهار سال پیش در سبد روحانی قرار دادند هم، مجبورند هرگاە اختلافی بین این بلوک و محافظە کاران تندرو پیش آید جانب روحانی را بگیرند. بیت رهبری نیز حداقل در کوتاە مدت از این شکاف و تغییر استراتژی روحانی استقبال خواهد کرد. شاید بهمین دلیل است کە روحانی این روزها هم زمان با تاکید مکرر بر انتخاب افراد کابینە متناسب با مطالبات مردم و وعدەهای انتخاباتی اش صحبت از کابینە فراجناحی می کند و چنان که بر می آید در بسیاری موارد مشورتهای اصلاح طلبان را با ابهام پاسخ می دهد. گزارش محمود صادقی – نمایندۀ اصلاح طلب تهران که در دیدارهای اصلاح طلبان با روحانی برای رایزنی در مورد کابینه حضور داشته است – از این بابت بسیار قابل توجه است.
اصلاح طلبان واقف اند که ترکیب “کابینە فرا جناحی” در شرایط کنونی بە سود آنان و اجرای وعدەهای اصلاح طلبانە روحانی نیست؛ به نحوی که یادداشت نویس روزنامە اصلاح طلب “ابتکار” در رابطه با چینش کابینه از نداشتن “راە پس و پیش” سخن بە میان می آورد. بر خلاف اصلاح طلبان، اما جریان کارگزاران کە روحانی بیش از دیگران بە آنها نزدیک است، از ترکیب کابینە راضی بە نظر می رسد و بیشترین سهم از کیک کابینە را از آن خود خواهند کرد. در یکی از رای گیری های تازە شورای شهر تهران برای انتخاب شهردار تهران دو کاندیدای حزب کارگزاران، نجفی و مرعشی هر یک بیش از سە برابر مهرعلیزادە کاندیدای مورد نظر شورای سیاست گزاری اصلاح طلبان رای آوردند و این خود تائید دیگری است بر بالا گرفتن اختلافات و موقعیت برتر آنها بر اصلاح طلبان. بە نظر می رسد روحانی در تلاش است با اتخاذ این رویکرد نظر رهبر جمهوری اسلامی را جلب نماید تا بتواند بخشی از مطالبات اقتصادی کە انجام شان را ناگریز و ضمنا بسود نظام می داند و مانند برجام بین اکثر جناح ها رویشان توافق وجود دارد بە فرجام برساند. این رویکرد همچنین می تواند نوعی آمادە شدن پیشاپیش این جریان برای دوران پس از خامنەای هم باشد. اما واقعیت این است کە خواست مردم و نیاز جامعە فراتر از این هاست و اصولا رفع معضلات اقتصادی و اجتماعی بدون انجام سایر مطالبات و در چهار چوب حفظ وضع موجود و مبارزە جدی با عوامل بوجود آورندە بحران هایی کە از هر سو جامعە را احاطە کردەاند و با کسانی کە راە هرگونە برنامە اصلاحی را سد کردەاند، میسر نیست.
روحانی در هنگام انتخابات از مردم خواست بە او بیشتر رای بدهند تا بتواند مطالباتشان را عملی کند. مردم هم پذیرفتند و بیشتر از دورە قبل بە او رای دادند. با این اوصاف بعد از انتخابات رای مردم توسط خامنەای بە حساب نظام گذاشتە شد و هر جا کە لازم آمد از آن برای اثبات مشروعیت نظام بە رخ خارجیان کشیدە شد، اما در داخل از طرف دستگاە فقاهت مانند گذشتە بە هیچ گرفتە شد. خامنه ای با اتکا به انواع ابزارهای سرکوب و انواع اختیاراتی که قانون اساسی بە او اعطا کردە، با وجود شکست های پیاپی انتخاباتی پیروان پروپاقرصش در چند انتخابات، ذرەای در مقابل مردم از اختیارات و مواضعش کوتاە نیامدە است. این دور نیز حتی سرسختانە تر از گذشتە در مقابل رای مردم دارد مقاومت و کارشکنی می کند. و هر چە را کە باب نظرخودش باشد بە دولت و مجلس دیکتە و تحمیل می کند. در این حالت یا رئیس جمهور باید نقش “تدارکاتچی” ولی فقیە را همچنان بە عهدە بگیرد و بگذارد بحران و فساد جامعە راغرق کند، یا در مقابل آن بایستد و مردم را برای تغییر فرا بخواند. روحانی بە مردم گفت برای تغییر بە وی رای بدهند تا بتواند مطالبات شان را برآوردە کند. مردم پذیرفتند و بە وی رای دادند. حال این پرسش باقی می ماند کە روحانی جدا از راە هایی کە انتخاب می کند این انتظار رای دهندگان را چگونە می خواهد برآوردە کند؟