دیروز، جمعه ۱۷ نوامبر، این ابتدا عادل جبیر، وزیر امور خارجۀ عربستان، بود که در انبوهی از تهدید و تهمت اعلام کرد که “عربستان به دنبال جنگ با ایران نیست”. مصاحبه گر بی.بی.سی. تا این جمله را از زبان جبیر بشنود، مجبور شد سه بار سؤال خود را که “آیا احتمال درگیری نظامی بین ایران و عربستان وجود دارد؟”، تکرار کند. روشن است که در حاکمیت عربستان در این باره مواضع متفاوتی وجود دارند.
متعاقباً محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی، نیز در باره احتمال درگیری میان ایران و عربستان سعودی اعلام کرد که “جمهوری اسلامی ایران سیاستهای عاقلانه خود را دنبال میکند و خواهان درگیری در منطقه نیست.” او افزود که “ایران، سیاست کمک به صلح و ثبات در منطقه را در پیش گرفته است.” البته ظریف و سپس سخنگوی وزارتخانۀ زیر مسئولیت او هم، تا این پیام را به طرف مقابل برسانند، از تحقیر و تهدید عربستان چیزی فرو نگذاشتند و از جمله عربستان را به اقدامات خصمانه و جاهلانه منتسب کردند. روشن است که در جمهوری اسلامی نیز در این باره مواضع متفاوتی وجود دارند.
با این حال می توان خوشبینانه همۀ تهدیدها و تحقیرهای همراه با این “پیامرسانی دیپلماتیک” را کنار گذاشت و در آن روزنه های کوچکی از امکان تنش زدائی را یافت. این روزنه ها، تا آنجا که به عربستان مربوط می شود، می توانند از درک این واقعیت ناشی شده باشند، که نه لزومی و نه امکانی برای تنش و احتمالاً درگیری همزمان در سه جبهه – در منطقه، در درون خاندان سعودی و در مواجهه با سنت – چنان که امروزه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، عمل می کند، وجود ندارد.
تا آنجا که به جمهوری اسلامی مربوط می شود، وضع آن به لحاظ درگیر بودن در جبهه های مختلف تنش آلود ابداً تفاوتی با وضع عربستان ندارد؛ تفاوت تنها در نیروها و عاملهائی است که جمهوری اسلامی در سمت تنش فزائی در مناسباتش با آنها در حرکت است.