زلزله و رویدادهاى طبیعى همواره وجود داشتهاند. این رویدادهاى طبیعى بنا به سرشت خود اکثرا بدون اطلاع قبلى روى مىدهند. بشر دربرابر رخ داد اینها تقریبا نمىتواند کارى ازپیش ببرد. انسانها مجبورند در برابر رویدادهاى طبیعى که گاه به شدت منطقهاى را نابود مىکند، با صبورى برخورد کنند. این رویدادها درشکلهاى مختلف درهمه نقاط کرهء زمین روى مىدهند. سیلها، تندبادها و طوفانها، آتشفشان و زلزلهها مختص به یک نقطه جغرافیایى نیستند.
. به عنوان مثال ایالات متحدهء امریکا هرساله شاهد طوفانهایى است که سواحلش را مورد هجوم قرار مىدهد.
در آغاز سال ٢٠٠۵ میلادى سونامى سواحل کشورهاى تایلند و سریلانکا و هند را در برگرفت که به مرگ هزاران نفر انجامید. از ذکر اینها مىتوان نتیجهگیرى کرد که کشور ایران تنها کشوری نیست که بلاى طبیعى در آن روى مىدهد. در زیر نگاهى به آمارهاى ارائه شده به این امر کمک مىکند که ایران یکى از نقاط زلزله خیز دنیاست، که آمار کشتههاى بالایى دارد.
شدیدترین زلزلهها درجهان به این ترتیب روى داده است: سال ١۵۵۶میلادى درسنس چین ٨٣٠٠٠٠ کشته، درسال ١۶۹٣ میلادى درسیسیل ایتالیا ۶٠٠٠٠ کشته، درسال ١۷٣٠ درهایکدو ژاپن ١٣۷٠٠٠ کشته، درسال ١۹٠۶ درسانفرانسیکو ۷٠٠ نفرکشته، در١۹٠٨ مسینا ایتالیا ٨٣٠٠٠ کشته، درسال ١۹٢٠ گانسو چین قدرت ریشتر٨.۶ تعداد کشته ١٨٠٠٠٠، سال ١۹٢٣ توکیو و یوکوهاما در ژاپن قدرت ۳.۸ ریشتر، ۹۹٠٠٠ کشته، سال ١۹۷٠ شمال پرو، قدرت ریشتر۷.۷، کشتگان ۶۶٠٠٠، سال ١۹۷۶ تانگشاین چین، قدرت ریشتر۸.۷، تعداد کشته ۵٠٠٠٠٠، ١۹۷۶ گواتمالا، ۷.۵ ریشتر٢٣٠٠٠، سال ١۹٨٨ اسپیتاک ارمنستان، ۷ ریشتر، ٢۵٠٠٠ کشته شدند.
زلزله هاى ایران درسال ١۷٨٠ میلادى قدرت ۸.۷ درجه ریشتر ٢٠٠٠٠٠ کشته، ١۹۶٢ درشهر قزوین شدت ریشتر۳.۷، ١٢٢٣٠ کشته، درسال ١۹۶٨ قدرت ریشتر ۳.۷، ١٢ تا ٢٠٠۰٠ کشته و سال ١۹۷٨ در شهر طبس زلزله ۹.۷ ریشتر ١۵ تا ٢۵٠٠٠ کشته، ١۹۹٠ شمال ایران ۵.۷ ریشتر، ٣۶٠٠٠ نفر کشته شدند.
درسال ٢٠٠٣ درشهربم زلزله ۷.۶ ریشترى ٣٠٠٠٠ تا ۴۵٠٠٠ کشته برجاى گذاشت.
بعد از بم زلزله در سال ٢٠٠۴ در سوماترا در اقیانوس هند با ریشتر۹ درجه ریشتر ٢۹۵٠٠٠ کشته، درسال ٢٠٠۵ در سوماترا در اقیانوس هند با ریشتر ۷.۸ درجه ریشتر١٣٠٠ کشته، درسال ٢٠٠۵ درتراپاکاى شیلى باقدرت ۹.۷ درجه، آمارکشتگان معلوم نیست و درکشمیرپاکستان سال ٢٠٠۵ زلزله ۶.۷ ریشترى ۷٣ تا ۷۹٠٠٠ کشته گرفته است.
قرار گرفتن ایران برروى گسلهاى زلزله و حرکت این لایهها، سطح زمین را که شهرها و روستاها را در برمى گیرد، مىلرزاند. شهرها و روستاهاى ایران که ازنظر ساختمانسازى بیشتربافتى سنتى دارند، آسیب پذیرهستند. بیشتر خانههاى روستایى و قدیمى شهرها از خشت وگل خام هستند که در برابر زلزله مقاوم نیستند. تراکم و نزدیکى ساختمانها با جمعیت زیاد بر خسارات ناشى ازاین رویداد طبیعى مىافزاید. زلزله به تناوب هر چند سال یکبار در نقاطى ازایران روى مىدهد.
اخیرا استان لرستان دراوایل سال نو ١٣٨۵ طعمه زلزله شد و جان ومال بسیارى ازمردم زیر آوار مهیب دفن گردید. چهرههاى زلزلهدیدگان که درمرگ عزیزان بر سر و صورت خود کوبیده و یا چنگ کشیدهاند، حکایت از دامنه و اثر دردناک زلزله دارد. دامنهء نابود کننده و بى پناهى مردم زلزلهدیده را نمى توان دید و آه برنکشید. از این بابت در ایران هربار زلزلهاى که روى مىدهد، انسانهای بسیاری را داغدارمىکند. در حالی که خسارات این زلزلهها درکشورهاى پیشرفته به مراتب کمتراست. درایران بعد ازرویدادها هم مردم از کمکهاى فورى که مىتواند دامنه فاجعه را کمتر کنند، بى بهرهاند. اگر نگاهی به گزارش مطبوعات ایران پس از وقوع زلزلهها و از جمله زلزله اخیر بیفکنیم، به خطراتى که مردم ایران را هرباره تهدبد مىکند، بهتر پی میبریم.
روزنامه شرق مىنویسد:
“بروجردىها خوش اقبال بودند که زلزله خبر کرده بود و گرنه باید انتظار قربانى شدن بیش از ۶۸ نفرى را داشت که تا به حال تلفات این زلزله اعلام شده است. گرچه شب بروجرد و روستاهاى اطرافش و شهر دورود سرد بود اما بیشتر مردم ترجیح دادند تا شب را در خیابان و ماشین سپرى کنند. در این شرایط چادرهاى تفریحى که ۲۰ هزار تومان بیشتر قیمت نداشتند به بهاى ۵۰ هزار تومان فروخته شد و براى همین چادرهاى گران نیز مردم در صف ایستاده بودند.
با اینکه تلفات جانى زلزله لرستان در مقایسه با زلزله هاى مشابه اندک بود، اما خسارات مالى این زلزله فراوان بود و چندین روستا در اطراف بروجرد صد درصد ویران شد. قسمت شرقى شهر بروجرد که دومین شهر بزرگ استان لرستان است خسارات جدى دیده است. “
پس از زلزلهای دربم روى داد و این شهر را درهم کوبید، هنوز هم مردم باید درانتظارکمک بنشینند. در لرستان هم مردم بیش ازمردم بم به کمکها نخواهند رسید. مردمى که کشورشان ثروتهاى طبیعى فراوان دارد. بررسىهای علمى که اغلب دشوار هم نیستند، مىتوانند از دامنه فاجعههاى طبیعی کشور بکاهند. در آن صورت دیگر مردم زیادی برسروصورت خود نخواهند کوبید و کسی در بیابان برهوت به امان خدا رها نخواهد شد. اگر مردم کشور ما ازشانس حکومتى مسئول برخورداربودند، آیا هرسیل و زلزلهای که درایران روى دادهاست، این قدر فاجعهبار بود؟.
علم پیش بینى درجهان کم پیش رفت نکرده است. دانشمندان و ایستگاهها ى هوا شناسى قبل ازاینکه بهعنوان مثال طوفان به سواحل امریکا وکانادا برسد، خطر راپیش بینى کرده و مردم را ازصحنه دورمیکنند. هر چند که در مورد زلزله سرعت وقوع طوری است که پیشبینیها با دشواری همراه است، ولی پیشلرزهها گاه میتواند نشان از زلزله بزرگ در آستانه وقوعی باشد. اما متاسفانه درایران مردم به حال خود رها میگردند و حتا بعد ازوقوع فاجعه هم کارى براى آنها نمىشود. سوداگران و متقلبان ازدرون و بیرون حکومت، حتا به کمکهاى کمى هم که به مردم مى شود، طمع کرده و چنگاندازى مىکنند. دراین میان مردم مىمانند و کوهى ازخسارت و حسرت ازدست رفتن بستگانشان. مردم لرستان هم ازطبیعت ضربه دیدهاند و هم ازعدم کمکرسانیهاى لازم دست اندرکاران حکومتى. این درحالى است که رژیم دردعواى اتمیش گوش جهان را کرکرده است. رژیمى که مىخواهد به تکنولوژى هستهاى دست یاید، مردمش در میان خروارها خاک و خشت مدفون مىشوند. تنها با بر سروصورت زدن، خود را تسکین میدهند. مردم ایران در برابر فاجعههاى طبیعى بىپناه شدهاند. رژیم جمهورى اسلامى که باید امنیت طبیعى مردم را تامین کند، کارى نمىکند.