سال ٢٠١۴ میلادی بە یک معنی پرحادثە ترین و متحول ترین سال دهە اخیر بود. در طی این سال تحولات و حوادث بسیار مهمی بوقوع پیوستند کە تصور از پیش آنها برای کمتر کسی ممکن بود. از آن جملە می توان بە تحولاتی مانند ظهور داعش، برقراری مناسبات بین آمریکا و کوبا، سقوط شدید قیمت نفت، توافق اولیە بر سر مذاکرات برای حل مناقشە هستەای، انجام مذاکرات رودررو میان وزرای امورخارجۀ ایران و آمریکا، الحاق جزیرە کریمە بە خاک روسیە، بازگشت نظامیان بە قدرت در مصر، جهتگیری دمکراتیک انقلاب تونس و شیوع بیماری آبولا در آفریقا اشارە کرد؛ رویدادهائی کە شگفتی بسیاری از مردم و حتی سیاستمداران حرفەای در چهار گوشە عالم را برانگیختند. تهاجم جنگی پر کشتار و پر هزینە تجاوزکارانە دولت دست راستی اسرائیل بە غزە نیز اگر چە خیلی دور از انتظار نبود، ولی جزو مهمترین رویداهای دردناک سال رو بە پایان بود.
اما تنها خصیصە متمایز سال ٢٠١۴ شمار حوادث و تحولات غافلگیرانەاش نبود. این سال، سال افزایش ترس و نگرانی ابناء بشر از آیندە نیز بود. گسترش خشونت، ترور و جنگ های فرقەای و مذهبی در سوریە، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن، لیبی، حملە تجاوزکارانە پرکشتار و ویرانگر اسرائیل بە غزە از یک سو، ادامە بحران و رکود اقتصادی و تشدید بیکاری و تعرض بە حقوق نیروی کار و بە جوامع رفاە در اروپا و اکثر نقاط جهان، از سوی دیگر، دست بە دست هم دادند و چنان تصویر هولناکی از جهان آیندە را در اذهان مردم جهان ترسیم کردند کە نمی توانست بە ترس و نگرانی مردم دامن نزند. جنایات سبعانە و بربرمنشانە داعش در عراق، سوریە و در مناطق کردنشین این دو کشور، بویژە کشتار و اسارت کردهای ایزدی، ترور دستە جمعی کودکان در یکی از مدارس در پیشاور پاکستان توسط طالبان، سربریدن خبرنگاران و گروگان های غربی و نمایش آنها در رسانە ها ی پرتیراژ جهان، دزدیدن و فروش دختران دانش آموز در نیجریە توسط بوکوحرام و ضعف و ناتوانی دولت های مورد هجوم تروریسم و تعلل قدرت های اشغالگر در مهار تروریست و حمایت آشکار و پنهان حساب شدە قدرت های منطقەای از تروریست ها و بنیادگرایان پرخاشجو و دولت های دیکتاتوری منطقە خاورمیانە و حواشی آن را بە جولانگاە بنیادگرایان و قدرت های منطقەای و فرامنطقەای تبدیل کرده و سبب ویرانی بخش های وسیعی از کشورهای منطقە و مرگ و خانە خرابی و آوارگی میلیون ها نفر از مردم بی تقصیر این کشورها و ترس و نگرانی شان از آیندەای نامعلوم شدە اند. کشمکش بر سر موقعیت آیندە اوکراین و توسعە دامنە نفوذ ناتو تا مرزهای روسیە و نگرانی از بازگشت دوران جنگ سرد نیز بە نوبە خود بر بیم و نگرانی مردم جهان افزودە است. روانە شدن سیل پناهندگان سوری بە سوی کشورهای اروپایی، در کنار پیوستن هزاران نفر از شهروندان کشورهایی اروپایی بە داعش نیز در اشاعە بیشتر ترس در میان اروپائیان نقش خاص خود را داشتە است. در واقع یکی از عوامل عمدە پدیدە پیوستن تعداد زیادی از شهروندان جوان اروپایی بە داعش ناامیدی آنان از آیندە است. دلیل پیوستن تعداد دیگری از جوانان کشورهایی بە دسته های نژادپرست و بیگانە ستیز هم با دستە اول یکی است. تنها شیوە واکنش هاست کە متفاوت است. دولت ها نیز خود بە خوبی از این مسئلە آگاە اند، اما چون ریشە یابی واقعی مسئلە را بە نفع رویکردهای اقتصادی – اجتماعی شان نمی دانند، با دادن نشانی های غلط سعی می کنند اذهان عمومی را منحرف کنند. بسیاری از جوانان آیندەای برای خود نمی بینند، از یافتن کار ناامید شدەاند، وعدەهایی را کە بە آن ها می دهند باور ندارند. تصور زندگی بدون داشتن شغل و درآمد آن ها را عصیان زدە و و پرخاشگر می کند. این وضعیت در مورد کسانی کە در عراق، سوریە، افغانستان و پاکستان بە داعش می پیوندند صدق می کند. بە آنها اگر کار بدهند اکثر قریب بە اتفاقشان پی داعش و طالبان نخواهند رفت.
برقراری رابطە دپیلماتیک با کوبا و تاکید اوباما بە ناکارآمدی سیاست زور و تحریم برای رفع و رجوع اختلافات بین کشورها و تاکید بر حل اختلافات از طریق دیپلماتیک، کە با استقبال گستردە جهانی و مخالفت بخشهائی از جمهوریخواهان روبرو شد، یقینا مهمترین تحول در حوزە سیاست خارجی آمریکا در سال ٢٠١۴ بود. تامل و بردباری اوباما و دولتش در مذاکرات ۵+١ با ایران و تلاش برای پرهیز از اقداماتی کە بە شکست مذاکرات بیانجامد، با وجود فشارهای شدید داخلی و خارجی برخی متحدان استراتژیک آمریکا برای سختگیری بیشتر در مذاکرات علیە برنامە هستەای رژیم ایران، طفرە رفتن از لشکرکشی بە سوریە، در کنار بیرون کشیدن اکثر سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان، از دیگر تحولات مهم و حائز اهمیت این سال بود. منشاء این تحول در سیاست خارجی آمریکا، چە از روی ضعف و افول این کشور بە مثابە بزرگترین ابرقدرت جهان باشد، چە منتج از ناکارآیی و پرهزینگی سیاست های جنگ افروزانە پیشین اش، بهر حال چنانچه در آمریکا نهادینە شود میتواند بە نوبە خود اثرات مثبتی در زدودن جنگ و ترور و برقراری آرامش نسبی در جهان از خود باقی بگذارد. البتە این تغییر رویکرد بە معنی دست برداشتن از هژمونی طلبی آمریکا و کوتاە آمدن از منافع اش در جهان نیست.
سقوط شدید قیمت نفت و نصف شدن بهای هر بشکە نفت مهمترین رویداد اقتصادی سال ٢٠١۴ بود کە حتی شگفتی کارشناسان خبرە را باعث شد. بسیاری از کارشناسان کاهش قیمت نفت را پیش بینی کردە بودند، اما هیچ کس نصف شدن قیمت را پیش بینی نکردە بود. غیر عادی بودن میزان سقوط بە حدی در اذهان غیر معمول آمد، کە عدەای از آن با عنوان توطئە نفتی عربستان و آمریکا برای ضربە زدن بە قدرت اقتصادی و سیاسی روسیە و ایران یاد کردند، عدە دیگری آن را ترفند عربستان برای غیر اقتصادی کردن تولید نفت شیل در آمریکا و کانادا تفسیر کردند و جمع دیگری آن را بە خاطر کاهش تقاضای بازار و تا حدودی بە حساب توطئە عربستان گذاشتند. بهر جهت سقوط قیمت نفت بە همە تولیدکنندگان، گرچە نە بە یک اندازە، ضربە زدە است. ظاهرا این واقعە بیش از همە از لحاظ اقتصادی بە ایران، روسیە و ونزولا بە خاطر وابستگی شدید اقتصاد آن ها بە نفت ضربە زدە و اگر تئوری توطئە را درست بدانیم این طرح تا جائی کە مربوط بە سهم توطئە است به راستی بە هدف اصابت کردە است. شگفت آن کە خود عربستان هم بە طوری کە نقل شدە بخاطر کاهش قیمت نفت ٣۶ میلیارد دلار کسر بودجە پیدا کردە است. بهر حال نتیجە این رقابت های احمقانە، بە غیر از تضعیف اقتصادی اوپک، نمی تواند بە تنش در منطقە دامن نزد و بە استواری موقعیت قدرت های خارجی در منطقە یاری نرساند.
بحران اقتصادی در سال گذشتە در آمریکا کاهش یافت و اقتصاد آمریکا بنا بە گزارش منابع خبری و اقتصادی بە شکل چشمگیری رشد کرد و نرخ بیکاری پس از چند سال روبە کاستن نهاد. بر اساس تازەترین برآوردهای اقتصادی نرخ رشد اقتصادی سال آیندە آمریکا ۱/۳ درصد و میانگین رشد اقتصاد جهان ۲/۳ درصد پیشبینی شدە است. این درحالی است کە نرخ رشد اقتصادی در ژاپن پس ازپشت سر نهادن یک دوران رونق میان مدت بە کمتر از ١ درصد در سال آیندە تنزل خواهد کرد. در اکثر کشورهای اروپا با وجود تحمیل سیاست ریاضت اقتصادی، نرخ رشد اقتصادی، کماکان یا ثابت ماند و یا رشد کمی یافت. حتی رشد اقتصادی در آلمان کە قدرت نخست اقتصادی اروپا محسوب می شود روبە کاستن نهاد. عدم رشد اقتصادی و رشد نرخ بیکاری سبب اعتراضات و اعتصابات سراسری در اکثر کشورهای پیشرفتە صنعتی در اروپا و جهان شد. اعتراض و مبارزە علیە سیاست ریاضت اقتصادی، در سال گذشتە بە کارگران و مزدبگیران محدود نماند و باعث واکنش عدەای از اقتصاددانان اروپایی کە کاهش قدرت خرید و عدم افزایش دستمزدها راعامل تداوم رکود می دانند، شد. اما نرخ رشد اقتصادی بە استثنای مواردی از کشورها حتی در چین، هند، برزیل و کشورهای موسوم بە قدرت های نوظهور اقتصادی، اندکی نسبت بە سال گذشتە تقلیل یافت و یا ثابت ماند. با این وصف هیچ کدام از این کشورها بە استثنای هند، هنوز سیاست ریاضت اقتصادی را در پیش نگرفتەاند. بە عبارتی در شرایطی کە در اکثر کشورهای صنعتی پیشرفتە روند تعدیل حقوق کار با درجاتی متفاوت دنبال می شود، در یک رشتە از کشورها ی کمتر توسعە یافتە، روند معکوسی در جریان است. در این کشورها دولت ها بویژە دولتهای چپگرا و متمایل بە چپ برای ایجاد رفاە عمومی و کاستن از فقر و تبعات آن تلاش می کنند و گسترش رفاە را عامل ثبات اجتماعی- سیاسی و توسعە اقتصادی می دانند. نتایج تجربیات تعدادی از کشورهای آمریکای جنوبی کە در این مسیر قرار گرفتەاند مؤید درست تر بودن رویکردهای فوق الذکر است. در چین دولت راە حل بازگشت بە نرخ دو رقمی رشد اقتصادی را کە هم اکنون بە ۲/۷ درصد تنزل پیدا کردە دربالا بردن قدرت خرید مردم تشخیص دادە و اقدامات متعددی را در این راستا بە اجرا نهادە کە مهمترین آن ها افزایش حقیقی دستمزدهای کارگران و مزدبگیران است. اعتراض بە کمی دستمزد در کشورهائی مانند کامبوج، بنگلادش و دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا در سال گذستە باعث افزایش دستمزد ها در این کشورها شد. در بخشی از آفریقا رشد اقتصادی مثبت همچنان حفظ و نام ۵ کشور آفریقایی در لیست کشورهای دارای رشد بالا باقی ماند. با این وصف اعتصابات و اعتراضات متعددی بە منظور افزایش سطح دستمزد و بهبود شرایط کار در تعدادی از کشورهای آفریقایی مانند آفریقای جنوبی، نیجریە، تونس، مصر صورت گرفتند. در ایران اما دولت روحانی با پیروی از مشی اقتصادی طرفداران نئولیبرالیسم اقتصادی و با تقلید کورکورانە سعی نمود سیاست ریاضت اقتصادی را با جلوگیری از تشکلیابی کارگران و مزدبگیران و حذف قوانین رفاهی و حقوق سندیکایی آنان و حذف سوبسیدها نهادینە کند. از همین رو مبارزات کارگران و مزد بگیران برای افزایش دستمزد، حق ایام بیکاری، حق تشکل و سایر حقوق سندیکایی شان و علیه سیاست ریاضت اقتصادی در طی سال گذشتە میلادی بە شکل بی سابقە ای فزونی یافت و روزی نبود کە بدون یک یا چند اعتراض و اعتصاب کارگری بە شب برسد.
بیماری مهلک ابولا کە سبب مرگ هزاران نفر از مردم در قارە آفریقا شد، یکی از تلخ ترین اتفاقات سال گذشتە بود کە علاوە بر تلفات جانی ضربات سختی بر اقتصاد تازە جان گرفتە آفریقا، بویژە بر صنعت توریسم در نواحی غربی این قارە وارد نمود و برای مدتی رفت و آمد بە تعدادی از کشورهای آفت زدە را مختل و سبب برانگیختن ترس و نگرانی مردم جهان شد.
بازگشت دوبارە نظامیان بە قدرت در مصر و شکست جنبش دمکراسی خواهی مردم مصر یکی دیگر از وقایع مهم و تلخ، و جهتگیری دمکراتیک انقلاب در تونس از تحولات مهم و مثبت قارە آفریقا و جهان در سال ٢٠١۴ بودند.
گرمای بی سابقە کرە زمین در ۶ قرن نیز مانع عدم کامیابی کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل در لیما نشد.
بە رغم اعلام سال گذشتە بە عنوان گرمترین سال در ۶ قرن گذشتە، و وقوع حوادث طبیعی متعددی کە اثرات منفی تخریب محیط زیست نقش مهمی در وقوع آن ها دارند، با این حال اما کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل کە در لیما، پایتخت پرو، برگزار شد، بدون دست یافتن بە نتایج مورد انتظار خاتمە یافت و تصمیم گیری در مورد چگونگی مقابلە با آلودگی محیط زیست بە کنفرانس سال آیندە، کە قرار است در پاریس برگزار شود، حوالە دادە شد.