نماینده گان مجلس شورای اسلامی در دومین هفته کاری خود به گزارشی تلخ از وزیر کشور جمهوری اسلامی گوش فرادادند. گزارشی که شاید تندترین نیروهای اپوزیسیون سرنگونی طلب نیز به سختی می توانستد با این دقت و صراحت آماده و ارائه نمایند. کوتاه سخن، وزیر کشور از وجود دومیلیون و پانصد هزار نفر بیکار؛ یک و نیم میلیون نفر معتاد؛ سی و شش درصد ازدواج منجر به طلاق؛ یازده میلیون نفر حاشیه نشین و ششصد هزار بزهکار زندانی در هر سال که دویست هزار نفر از آنها در زندان می مانند، گفت.
رحمانی فضلی هشدارهای تکان دهندەای داد مبنی بر اینکه «اگر آمار آسیب های اجتماعی را در بعد خانوار ضرب کنیم، عدد بالائی به دست می آید که زمینه نارضایتی را فراهم می کند. او اضافه کرد اگر فقر و برخی نارضایتی ها را اضافه کنیم رقمی خواهد بود که در تحلیل های ما باید جای خاصی داشته باشد.» وزیر کشور د ادامه ابراز داشت که در شش ماه گذشته سه بار آیت الله خامنه ای در خصوص این معضل سه بار جلسه گذاشته است. او از قول آیت الله خامنه ای گفت که از نظر ایشان «ما نسبت به آسیب های اجتماعی عقب هستیم» ایشان گفت آیتالله خامنهای گفته «این موضوع باید بیست سال پیش مورد بررسی و پیگیری قرار می گرفته.»
آری گزارش وزیر کشور گزارش پر آب چشمی است از واقعیتها امروز ایران، اما آیا در اولین اقدام نباید به آیت الله خامنه ای گفت دلیل اینکه ما در طی بیست سال اخیر اقدامی جهت مقابله با آسیب های اجتماعی انجام ندادەایم آن است که ما مشغول برنامهریزی برای «قتل نویسندگان و پرتاب اتوبوس آنها به دره در سفر ارمنستان بودیم؛ مشغول قتل پروانه و داریوش فروهر بودیم. مشغول صدور حکم حکومتی برای خروج لایحه مطبوعات از دستور کار مجلس ششم بودیم. مشغول تعطیلی فله ای مطبوعات بودیم. مشغول ترور سعید حجاریان بودیم، مشغول حمله به کوی دانشگاه بودیم؛ مشغول قدرت دادن به آقا مجتبی برای تعیین رئیس جمهور بودیم، مشغول این بودیم تا در روز بیست ودوم خرداد درعرض شش ساعت چهل میلیون رأی را بخوانیم و فاسدترین دولت تاریخ معاصر ایران را بر سر کار آوریم مشغول این بودیم که در کهریزک به سرمایه های کشور تجاوز کنیم و… آری، آیت الله خامنه ای بهتر است بداند در طی این بیست سال قزاق های روس و تفنگداران دریائی آمریکا و انگلیس بر این کشور حکومت نمی کردند، بلکه او بوده که بر ما مردم مفلوک و بی پناه استیلا داشته است.
هم زمان با طرح موضوعات فوق لازم است از وزیر کشور هم سئوال شود شما برای حل معضلاتی که مطرح کردید به کدام مجلس نیاز دارید؟ به مجلسی که با تصویب قوانین اصولی و استوار هر چه بیشتر سیاسی باشد، از مطبوعات و نهادهای اجتماعی و مدنی بسان رکن چهارم دمکراسی برای مقابله با سر منشاء مشکلات یعنی فساد وعدم تمکین به قانون استفاده نماید و با زبانی رسا و بی لکنت آزادی های سیاسی و اجتماعی را به رسمیت بشناسد، و فریاد بزند و بگوید که در ایران امروز بخش اعظم مشکلات راه حل سیاسی دارد، و یا مجلسی که برای آن طرح آماده کنید، از سیاست دورش بدارید، از حبس و حصر رهبران جنبش سبز دورش بدارید؟ با چنین مجلسی نە تنها مشکلات حل نخواهد شد، بلکە معضلاتی پایدار از آن بە جای خواهد ماند.
شوربختانه بنظر می رسد جناب رحمانی فضلی قبل از اینکه دنبال مجلسی مستقل؛ آزاد و برنامه دار برای مقابله با این معضلات عظیم کشور باشد، پیام آور دستورات رهبر اقتدارگرای جمهوری اسلامی برای تصویب لوایح و رفتن راهیست کە رهبری برای مجلس در نظر دارد. لوایحی که مجلس را از مجلسی سیاسی و مستقل به مجلسی فرمانبردار در جنب بیت رهبری تبدیل می کند.