دور جدید مذاکرات هیئت مذاکره کنندە ایرانی با نمایندگان گروه پنج بعلاوە یک، روز شنبه ۲۶ فروردین، پیرامون حل مناقشات هسته ای در اسلامبول ترکیه با ابراز رضایت ضمنی طرفین مذاکره کننده پایان یافت. تا دور بعدی در سوم خرداد ماه در بغداد دنبال شود. آنچه که در این دور از مذاکرات قابل توجه است سکوت خامنه ای و دستگاه های تبلیغاتی وابسته به او در این نشست است. بر خلاف ادوار گذشته که نمایندگان ایران با لجاجت بر تقویت و غنی سازی اورانیوم نە تنها پافشاری نکردند، بلکه وعده ۵ /۳ درصدی را دادند، که برای تولید برق مورد نیاز است. ادبیات آمرانه غرب، مبنی بر تشدید تحریم های بانک مرکزی و فروش نفت که در این شرایط ایران بیش از ۴۰ درصد از بازار فروش خود را از دست داده است و نوسانات ارزی که شدیدترین شوک اقتصادی را بر صنایع نیمه جان تولیدی وارد آورد، مانور نظامی در خلیج فارس، و رشد روزافزون اعتراضات جنبش دمکراتیک مدنی داخل کشور، و تهدیدات غرب و احتمال قریب الوقوع حمله نظامی را می توان فاکتورهای قابل توجهی بحساب آورد، تا صالحی به نوعی ملتمسانه با اقرار به شرایط فلاکتبار تحریمها تا کنون تقاصای تعدیل و بر داشتن آنها را بکند. خامنه ای این بار کاملا بر ضرورت و اهمیت این دور از گفتگو واقف بود. که همچون گذشته با محکوم کردن غرب بەنوعی زمان آفرینی کند. و با بە شکست کشاندن مذاکرات، غرب را مقصر جلوه دهد، و از طرفی نیز از راه اندازی کارناوالهای احمدی نژادی ب اشعارهای “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” خبری نبود. دور جدیدی از مذاکرات که بنوعی عامدانه، احمدی نژاد از نقطه مرکزی تصمیم گیری در آن کنار گذاشته شده بود. مجموعه ای که برای اولین بار حاکی از نگاه جدید دیپلماسی سران رژیم اسلامی به موضوع هسته ای بود دفع الوقتی که با این بها وهزینه باید بر اقتصاد و تولید و مردم تحمیل می شد!؟ اگر در مذاکرات قبلی، پیشنهادات غرب و در راس آن امریکا حاکی از بسته های پیشنهادی بود، اینبار ادبیات تهدید بود که در اولین قدم با پیشنهاد هیئت نمایندگی ایران دال بر “رفع تحریم ها” در “جهت اعتماد سازی” همراه شود. بی اعتمادی مفرطی که غرب طی این مدت نسبت به برنامه های غنی سازی ایران دارد.
مارک تونر سخنگو وزارت خارجه امریکا درخواست ایران برای لغو تحریمها را رد کرد، و آنرا امکان ناپذیر خواند. در همین ارتباط نیز ویل سوندال وزیر خارجه دانمارک و رییس دوره ای پارلمان اروپا، “با تاکید بر بی اعتمادی غرب بر سیاستهای جمهوری اسلامی، هر گونه تغییری را در لغو تحریمها منوط بر اقدامات عملی از جانب ایران در جهت متقاعد ساختن غرب دانست.” و میزان “جدیت” در امر توافق با ایران بر شمرد. در این ارتباط اظهار نظر و یادآوری هاشمی رفسنجانی در باز گویی نامه ای خطاب به خمینی دایر بر بازنگری در تجدید رابطه با امریکا قبل از شروع این مذاکرات و توجه دادن به زنگ خطری که احساس کرده بود نمی تواند چندان بی ارتباط با موضوع باشد. هاشمی رفسنجانی که یکی از مبتکرین دیپلماسی های سه دهه حکومت اسلامیست بخوبی شرایط بحرانی کشوررا دنبال می کند. او که در گذشته نیز تاکید خمینی بر عدم ارتباط سیاسی با افریقای جنوبی و عربستان را توانسته بود کار گذاری کند، این بار نیز با گوشزد اهمیت موضوع به خامنه ای سعی کرد موقعیت اضطراری سیاسی کشور را بنوعی گوشزد کند. و بار دیگر تاکید بر اینکه در حوزه سیاسی کلان مملکت مقام ولایت بی نیاز از او نمی تواند باشد، او که مذاکرات اسلامبول را “نمونه سازنده تعامل “می خواند.
نکته ی دیگری که بسیار قابل توجه است و در نشست دور دوم در بغداد قطعا در اتخاذ سیاستهای تعلیق تحریمها از موضوعیت بالایی نیز برخوردار است، نگرانیهای مجامع جهانی خصوصا اتحادیه اروپا از نقض دایم مسایل حقوق بشر در ایران و حمایت های جمهوری اسلامی از تروریسم است. دو موضوع اساسی که سالهاست در دستور کار مجامع حقوق بشری در مجاب رژیم ولایتی و عدم تمکین آنها به انجام اصول پذیرفته شده حقوق بشر و همکاری با نمایندگان ویژه سازمان ملل تحت بررسی است. آنچه که به واقع بخشی از نگرانی کشورهای اتحادیه اروپا و یکی از مهمترین معضلات جدی در کشورمان است که نمی تواند تنها در پوشش تمکین جمهوری اسلامی به رعایت فوری اجرای پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای در تعدیل و تعلیق تحریمها مورد گفتگو قرار گیرد، اجرای اصول پذیرفته جهانی حقوق بشر وهمکاری با فرستاده ویژه سازمان ملل متحد است.