چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی، با رنج و اندوه خون ریخته‌شدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنم...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی

سعید سلطانپور آمیزه شگفت دو دنیا

یادی از سعید سلطانپور در سی امین سالگرد اعدام او

جسارت سعید در بیان افکارش، از یک سو و خود این افکار بلندپروازانه در نوع خود بی نظیر است. سعید ستایشگر فقط قهرمانان و دلاوران مبارز نیست، از غزش مسلسل ها، آمدن فردا، صحبت نمی کند و تنها راوی نیست. او در شعر خود هم، صریح وآشکار نه جزئی از ستایش شونده، که خود آن است

سی سال از اعدام سعید سلطانپور در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ گذشت. سعید هنگام اعدام دبیر کانون نویسندگان ایران بود و ۴۱ سال بیشتر نداشت. او را در ۲۷ فروردین ماه همان سال، در شب عروسی اش بازداشت کرده بودند، اما همراه با اولین دسته از بازداشت شدگان روز ۳۰ خرداد به جوخۀ مرگ سپردند. انگار منتظر فرصتی بودند که او را اعدام کنند و کردند. سعید عضو سازمان چریک های فدایٔی خلق ایران و جزو کاندیداهای این سازمان در اولین انتخابات مجلس در تهران بود. در انشعابات درونی این سازمان جزو جناح اقلیت بود.

روح سرکش و ناآرام سعید همچون روح زمانۀ او و هم گام با دیگر رهپویان چون او بود. جان سعید در رودخانه پویان، رو به دریای آرزوهای خوش، بی باک و بی هراس از دشواری راه در شنا بود. آنان که دلیری را جرم می دانستند، پیکر استوار سعید را بی رحمانه به رگبار بستند تا صدای او را خاموش کنند. صدای خسته اش اما هم چنان در اوین می خواند:

 

ببین هنوز از این قتلگاه می خوانم،

صدای خسته من رنگ دیگری دارد،

صدای خسته من سرخ و تند و طوفانی است

صدای خسته من آن عقاب را ماند

که روی قلۀ شبگیر بال می کوبد

و تیره های تفته فریادش

روی مدار آینه و انقلاب می چرخد

 

صدای سعید اما، بعد از سی سال از خاموشی او، هم چنان از اعماق جامعه می جوشد و می خروشد:

 

با کشورم چه رفته است

با کشورم چه رفته است

که زندانها

از شبنم و شقایق

سرشاراند

و بازماندگان شهیدان

انبوه ابرهای پریشان و سوگوار

در سوگ لالههای سوخته

میبارند ….

 

*******

 

متنی که در زیر می آید، بخشی از یک نوشته دربارۀ سعید است که سال ها پیش در مورد سعید سلطانپور در نشریه اتحاد کار شماره ۱۴، ارگان سازمان اتحاد فدایٔیان خلق ایران، چاپ شده است:

زندگی سعید در دهۀ چهل شکل گرفت، مثل تمامی افراد موثر دیگر نسل او. سعید متولد ۱۳۱۹ در سبزوار بود، شهرستانی کوچک. اما ورود او به تهران، کار با گروه تآتری آناهیتا، زندگی او را دگرگون ساخت. از مسایٔل اجتماعی و سیاسی آغاز دهه چهل تاثیر پذیرفت و از جریانات فکری رو به رشد نیمه دوم دهه چهل، برکنار نبود که هیچ، خود در فضای آن سال ها با شجاعت بی نظیر در شعرش، به اعلام این افکار پرداخت. اولین شعر های منتشر شده سعید اگر نه به لحاظ انسجام و کلام، بدون شک در محتوا و مضمون، بارزترین نمونه های پیشگام در انتشار اندیشه هایی هستند، که بعد ها منجر به پیدایش و تشکیل جنبش نوینی در جامعه ما گشتند. بدین لحاظ نیز حضور سعید، حضوری متقدم نسبت به حضور جنبش فدایٔی، به عنوان یک جنبش با آغازی مشخص بود. اما از طرف دیگر این جنبش خود حاصل جهت گیری عمومی در ابعاد مختلف مبارزات روشنفکران آن روز ایران بود که یک عرصۀ آن شعر بود، که در این عرصه، با توجه به آن چه که در دهه چهل سعید منتشر کرده است، باید گفت که سعید، در میان نسل خود، بیش از همه در مضمون به جنبش تکوین یافتۀ بعدی، نزدیک تر و خود گویٔی در فضای آن بود که می سرود. سعید بسیار قبل از آن که سیاهکلی در میان باشد، یا حتی به طور مشخص، با دست اندرکاران تدارک سیاهکل وارد ارتباط معینی، فراتر از آشنایٔی های فردی شده باشد، می سرود که «یک گلوله برای شروع خون کافی است». صدای سعید نسبت به همۀ شاعران هم دوره خود، «رنگ دیگری داشت». و به قول او «سرخ و تند و طوفانی» بود و ندا می داد که:

 

ما به امید مسلسل ها می مانیم،

ما غرور سنگ ها و خنده فواره ها را مرگ می سازیم،

و سحر آغاز می داریم بر مردار شب اوازهامان را

وهمۀ ذرات پاک آسمان صبح می نوشند نغمه پروازهامان را

 

درست به همین اعتبار هم، سعید قبل از آن که متعلقات بعدی جنبش فدایٔی قلمداد شود، باید از پیشگامان این جنبش، دانسته شود. شکی نیست که به خصوص در نیمۀ دوم دهۀ چهل برخی از شاعران هم عصر سعید، … در اشعارشان گرایش به جنبشی از نوع آن چه که بعد از سیاهکل پا به عرصه وجود گذاشت، داشته اند، ولی هیچ کدام از آن ها با تمام نقطۀ قوت هایٔی که در زمینه های دیگر شعری دارند، در این زمینه خاص به قدرت و قوت سعید برخورد نکرده اند. جسارت سعید در بیان افکارش، از یک سو و خود این افکار بلندپروازانه در نوع خود بی نظیر است. سعید ستایشگر فقط قهرمانان و دلاوران مبارز نیست، از غزش مسلسل ها، آمدن فردا، صحبت نمی کند و تنها راوی نیست. او در شعر خود هم، صریح وآشکار نه جزیٔی از ستایش شونده، که خود آن است.

 

این نعرۀ من است

این نعرۀ من است که روی فلات می پیچد،

و خاک های سکوت زمانۀ تاریک را می آشوبد

و با هزاران مشت گران

بر آب های عمان می کوبد

این نعره من است که می روید

خاکستر زمان را از خشم روزگار

و یا:

صدای خسته من رنگ دیگری دارد،

صدای خسته من سرخ و تند و طوفانی است

صدای خسته من آن عقاب را ماند

که روی قلۀ شبگیر بال می کوبد

و تیره های تفتۀ فریادش

روی مدار آینه و انقلاب می چرخد

 

به این اعتبار نیز هست که حضور سعید، جزیٔی از حضور نسل برپاکنندۀ آتش سیاهکل در قلب دیکتاتوری سیاه پهلوی بود و بعد از آن نوبت شکفتن بود و سعید در کار خود هر جا که بود شکفت. هیچ نمایشنامه ای نبود سعید در اجرای آن دستی داشته باشد و به دنبال آن زندان و ممنوعیت وجود نداشته باشد. هیچ کدام از کتاب های سعید نبوده است که یا از چاپخانه به خمیر شدن فرستاده نشده باشد و یا چند هفته بعد از پخش، جزو ممنوعه ها نشده و گردآوری نگشته باشد. سعید نه در حرف که در عمل، به قول خود در شعری، آمیزۀ شگفت دو دنیا بود. دنیای شعر، ادب و هنر، با دنیای مبارزۀ رو در روی با رژیمی دیکتاتور و خشن؛ آمیزۀ ظرافت، تردی و شکنندگی اولی، با سماجت و استواری لازمۀ دومی؛ اما حامل صمیمیت هر دو. دلی از شعر بود پر تپش در صحنۀ نبردی رشک انگیز، اما محکوم به خشونت. اگر شعر شاعران هم عصر سعید، در بهترین حالت، رشک انگیزی مبارزه را در برداشت و آن را می ستود و یا بر آن غبطه می خورد، شعر سعید حاصل تپش های قلب مبارزۀ جاری بود. تپش های پر صولت حضور خود او! و این تمام قدرت او بود در مقایسه با همۀ دیگران، چه آن ها که سعید را در عالم شعر جدی می گیرند، چه آن ها که با حکم از پیش آماده شعر سعید را فقط شعار می دانند.

اگر اکثریت شعرای هم دورۀ سعید، بعد از سیاهکل، به مشخصات شعری جدیدی دست یافتند که خصلت نمای یک دورۀ کامل از شعر ایران است، یا ایماژهای برآمده از حرکت سیاهکل را کشف و عمومیت دادند، برای سعید و شعر او، سیاهکل نه کشف جدید، بلکه تحقق آرزوهای بخشا بر زبان آمده بود، با وسعتی در واژگان، با توجه به واقعیت انجام یافته.

وقتی که «از کوچه ها، صدای گلوله» آمد، سعید با قهرمانی تازه کشف شده روبرو نبود، بلکه «سوگوار» گل ها بود و فریاد می زد:

 

رها کنید

رها کنید شانه و بازویم را

رها کنید مرا

تا ببینم

من این گل را می شناسم

من این گل را می شناسم

من با این گل سرخ

در قهو خانه ها نشسته ام

من به این گل سرخ

در میدان راه آهن سلام داده ام

 

و سعید رها شده، یک دم نایستاد، یا در حال تمرینی نمایشنامه ای «بودار» بود و یا به جرم اجرای چنین نمایشنامه ای، در زندان بود و در زندان گردن افراخته می سرود، و در فرصتی آن را برای دیگران می خواند و بعد هم که برای مدتی در زندان نبود، همراه عباس آقا کارگر ایران ناسیونال، همدل و همزبان بود. اما طولی نکشید که دوباره مرثیه خوان شد، برای توماج، جهان و دیگران و دست آخر خود او را شب عروسی اش برای چندمین بار به اوین بردند و در میان بهت همگان، یک روز صبح نامش را خواندند و به جوخۀ اعدام سپردند. او را از رهبران شاخه ای از فدایٔیان خلق اعلام کردند، اما او نه رهبر، به ان مفهومی که اعلام شد، بود، و نه هیچ گاه در زندگی اش قصد «رهبر» شدن داشت. او خود مفهوم روشن آن عطشی بود که فدایٔی برای سیراب کردن آن پا به عرصه وجود گذاشت. به همین دلیل هم او فدایٔی بود و با فدایٔی بود و بخشی از گنجینۀ آبروی فدایٔی.

یادش گرامی باد

تاریخ انتشار : ۱ تیر, ۱۳۹۰ ۸:۳۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!