دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۷

دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۷

گزارش و تحلیل کوتاه هفتگی ایران و جهان
هفته گذشته در ایران، مجموعه‌ای از رویدادها رخ داد که پیوند میان فشار معیشتی، سرکوب سیاسی و اعتراض‌های اجتماعی را بیش از پیش نمایان کرد.
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران
چه کنیم که شبح جنگ از آسمان ایران دور شود، تحریم‌ها لغو گردد، اوضاع کشور سامان یابد...؟بازگشت حاکمیت به ملت قوی‌ترین وسیله هم در مهار مشکلات و هم در دفاع...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مصطفی تاجزاده
نویسنده: مصطفی تاجزاده
تغییر پارادایم،‌ محصول اراده گرایی ،‌ یا معلول تغییرشرایط و توازن قوا؟
ایران، همراه با بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن—و با امکان گسترش به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز—باید از این...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
آشتی ملی؛ فرصتی برای بازسازی اعتماد و عبور از بحران...
این بیانیه در اصل بر این نکته تأکید دارد که هیچ نیرویی به تنهایی قادر به عبور دادن کشور از بحران‌های کنونی نیست. دعوت به هم‌زیستی، پرهیز از خشونت و...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
بیانیه جبهه اصلاحات ایران| خودی‌ها، سیستمی در بحران را افشا می‌کنند!
آیا این اصلاح‌طلبان را قهرمان می‌کند؟ خیر. بسیاری از اصلاح‌طلبان در طراحی همین خانه نقش داشتند. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ آنها از قوانین سرکوبگرانه علیه زنان و کارگران حمایت...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش شهابی
نویسنده: سیاوش شهابی
روز جهانی بشردوستی
در حالی که اسرائیل اعلام کرده آماده است غیرنظامیان را از مناطق درگیری به جنوب غزه منتقل کند، هزاران اسرائیلی در اعتراض به ادامه جنگ، به دعوت خانواده‌های گروگان‌ها، روز...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
اشغال غزّه؛ ادامهٔ جنایات اسراییل و ناتوانی جامعهٔ بین‌المللی
اشغال غزّه بخشی از سیاست راه‌بردی اسراییل است که با هدف انضمام سرزمین فلسطین به خاک اسراییل و در راستای جامهٔ عمل پوشاندن به رؤیای «اسراییل بزرگ» و اشغال و...
۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

صاعقهٔ ما ستم اغنیاست

خرمن امسالهٔ ما را، که سوخت؟ - از چه درین دهکده قحط و غلاست ▪️ در عوض رنج و سزای عمل - آنچه رعیت شنود، ناسزاست ▪️ چند شود بارکش این و آن - زارع بدبخت، مگر چارپاست ▪️ کار ضعیفان ز چه بی رونق است - خون فقیران ز چه رو، بی بهاست▪️ عدل، چه افتاد که منسوخ شد - رحمت و انصاف، چرا کیمیاست ...

برزگری پند به فرزند داد                          کای پسر، این پیشه پس از من تراست

مدت ما جمله به محنت گذشت                نوبت خون خوردن و رنج شماست

کشت کن آنجا که نسیم و نمی است          خرمی مزرعه، ز آب و هواست

دانه، چو طفلی است در آغوش خاک           روز و شب، این طفل به نشو و نماست

میوه دهد شاخ، چو گردد درخت                این هنر دایهٔ باد صباست

دولت نوروز نپاید بسی                           حمله و تاراج خزان در قفاست

دور کن از دامن اندیشه دست                  از پی مقصود برو تات پاست

هر چه کنی کشت، همان بدروی                کار بد و نیک، چو کوه و صداست

سبزه به‌هر جای که روید، خوش است          رونق باغ، از گل و برگ و گیاست

راستی آموز، بسی جو فروش                    هست در این کوی، که گندم نماست

نان خود از بازوی مردم مخواه                   گر که تو را بازوی زور آزماست

سعی کن، ای کودک مهد امید                   سعی تو بنا و سعادت بناست

تجربه میبایدت اول، نه کار                       صاعقه در موسم خرمن، بلاست

گفت چنین، کای پدر نیک رای                  صاعقهٔ ما ستم اغنیاست

پیشهٔ آنان، همه آرام و خواب                   قسمت ما، درد و غم و ابتلاست

دولت و آسایش و اقبال و جاه                  گر حق آنهاست، حق ما کجاست

قوت، بخوناب جگر میخوریم                     روزی ما، در دهن اژدهاست

غله نداریم و گه خرمن است                     هیمه نداریم و زمان شتاست

حاصل ما را، دگران می‌برند                      زحمت ما زحمت بی مدعاست

از غم باران و گل و برف و سیل                 قامت دهقان، بجوانی دوتاست

سفرهٔ ما از خورش و نان، تهی است            در ده ما، بس شکم ناشتاست

گه نبود روغن و گاهی چراغ                     خانهٔ ما، کی همه شب روشناست

زین همه گنج و زر و ملک جهان                آنچه که ما راست، همین بوریاست

همچو منی، زادهٔ شاهنشهی است              لیک دو صد وصله، مرا بر قباست

رنجبر، ار شاه بود وقت شام                      باز چو شب روز شود، بی‌نواست

خرقهٔ درویش، ز درماندگی                       گاه لحاف است و زمانی عباست

از چه، شهان ملک ستانی کنند                   از چه، بیک کلبه ترا اکتفاست

پای من از چیست که بی موزه است           در تن تو، جامهٔ خلقان چراست

خرمن امسالهٔ ما را، که سوخت؟                 از چه درین دهکده قحط و غلاست

در عوض رنج و سزای عمل                      آنچه رعیت شنود، ناسزاست

چند شود بارکش این و آن                       زارع بدبخت، مگر چارپاست

کار ضعیفان ز چه بی رونق است                خون فقیران ز چه رو، بی بهاست

عدل، چه افتاد که منسوخ شد                   رحمت و انصاف، چرا کیمیاست

آنکه چو ما سوخته از آفتاب                     چشم و دلش را، چه فروغ و ضیاست

ز انده این گنبد آئینه‌گون                         آینهٔ خاطر ما بی صفاست

آنچه که داریم ز دهر، آرزوست                   آنچه که بینیم ز گردون، جفاست

پیر جهاندیده بخندید کاین                      قصهٔ زور است، نه کار قضاست

مردمی و عدل و مساوات نیست                زان، ستم و جور و تعدی رواست

گشت حق کارگران پایمال                        بر صفت غله که در آسیاست

هیچکسی پاس نگهدار نیست                   این لغت از دفتر امکان جداست

پیش که مظلوم برد داوری                       فکر بزرگان، همه آز و هوی ست

انجمن آنجا که مجازی بود                       گفتهٔ حق را، چه ثبات و بقاست

رشوه نه ما را، که بقاضی دهیم                 خدمت این قوم، به روی و ریاست

نبض تهی دست نگیرد طبیب                   درد فقیر، ای پسرک، بی دواست

ما فقرا، از همه بیگانه‌ایم                         مرد غنی، با همه کس آشناست

بار خود از آب برون میکشد                      هر کس، اگر پیرو و گر پیشواست

مردم این محکمه، اهریمنند                     دولت حکام، ز غصب و رباست

آنکه سحر، حامی شرع است و دین            اشک یتیمانش، گه شب غذاست

لاشه خورانند و به آلودگی                        پنجهٔ آلودهٔ ایشان گواست

خون بسی پیرزنان خورده‌است                  آنکه بچشم من و تو، پارساست

خوابگه آنرا که سمور و خز است                 کی غم سرمای زمستان ماست

هر که پشیزی بگدائی دهد                      در طلب و نیت عمری دعاست

تیره‌دلان را چه غم از تیرگیست                 بی خبران را، چه خبر از خداست

 

پروین اعتصامی (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ – ۱۵ فروردین ۱۳۲۰)

 

تاریخ انتشار : ۸ شهریور, ۱۴۰۲ ۵:۴۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مشروطه، روایتی از رؤیای ناتمام مردم‌سالاری در چنبره سلطنت و شریعت

تجربه مشروطه در ایران، برخلاف مدل‌های غربی که با تفکیک نهاد دین از دولت و نهادینه‌سازی حقوق شهروندی همراه بود، نتوانست به الگویی برای تحقق سکولاریسم، پاسخ‌گویی و دموکراسی بدل شود. ساختار قدرت در ایران، به‌جای گذار به مردم‌سالاری، با مقاومت سنت‌های استبدادی و مذهبی، مسیر را به سوی تثبیت دوباره قدرت در شکل جدید هموار کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش و تحلیل کوتاه هفتگی ایران و جهان

بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران

تغییر پارادایم،‌ محصول اراده گرایی ،‌ یا معلول تغییرشرایط و توازن قوا؟

آشتی ملی؛ فرصتی برای بازسازی اعتماد و عبور از بحران…

بیانیه جبهه اصلاحات ایران| خودی‌ها، سیستمی در بحران را افشا می‌کنند!

روز جهانی بشردوستی